چگونه است که به روستاییان بومی یک روستا، برای ساخت و ساز به راحتی مجوز داده نمیشود؛ اما عدهای از سرمایهداران که بومی منطقه نیستند، به راحتی شروع به ساخت و ساز ویلا در این روستاها میکنند؟!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی اصغر فروتن، طرح هادی و ما ادراک ما طرح هادی! پیش از آنکه به مبحث کوهخواری بپردازیم ابتدا لازم است مفهوم طرح هادی روستایی را با هم مرور کنیم.
طرح هادی، بافت موجود روستا را به دقت زیر ذرهبین میبرد و اصلاح و ساماندهی آنرا در دستور کار قرار میدهد. سپس تعیین میکند که هر بافت و هر زمین تا چه میزان میتواند پیشرفت و پیشروی داشته باشد ضمن اینکه برآورد میکند هر زمین چگونه میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و نوع کاربری آنها از چه قرار است. آیا این زمین مسکونی است یا میتواند تولیدی و تجاری باشد یا مُهر کشاورزی و زراعی میخورد؟
به نام کوخ نشینان، به کام کاخ نشینان!
اول این را بگویم که تنها به زمینهایی که در محدوده طرح هادی قرار میگیرند، مجوز ساخت داده میشود؛ حالا ادامه بحث: مهمترین هدف طرح هادی روستایی، افزایش کیفیت زندگی و ارتقای معیشت و سطح رفاهی مردم روستاست؛ از طریق توسعهی روستا در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و در نهایت فیزیکی. اما متاسفانه شاهد این هستیم که اولا، به روستاییان بومی یک روستا، برای ساخت و ساز در زمینی که اتفاقا در محدوده طرح هادی نیز قرار دارد، به راحتی مجوز ساخت داده نمیشود، اما عدهای از سرمایه داران که بومی منطقه نیستند و علیالظاهر همه هم پروانه ساخت دارند، به راحتی شروع به ساخت و ساز ویلا در این روستاها میکنند.
بگذریم از اینکه خودِ این غیر بومی بودن، به تدریج سبب تغییر فرهنگ مردم منطقه میشود؛ و از سرمایهدارِ منفعت طلب که به خاطر منافع شخصی حاضر است طبیعت خدادادی و بکر یک منطقه را از بین ببرد و بافت بومی روستا که نشانگر هویت و فرهنگ اصیل مردم آنروستاست را بر هم بزند، انتظار دارید خیلی فرهنگ بهتری را با خود به همراه بیاورد؟ ثانیا، بعضاً زمینهایی در محدوده طرح هادی قرار گرفتهاند که برای هرکاری بیخطر و مناسباند جز ساخت و ساز! موارد بسیاری را در اطراف همین لاهیجان و لنگرود دیدهایم که صاحب مِلک، برای ساختن ویلا، رسماً دارد قسمتی از کوه را ناپدید میکند، یا مزرعه سرسبز و زنده چای را از بین میبرد. از اکثرشان هم اگر بپرسید که با کدام مجوز دارید کوه میخورید، سریعا پروانهای را از چند مرجع رسمی نشانت میدهند که بله! ما خیلی هم قانونی داریم کوه میخوریم!
برای مثال، همین پروژهی خاکبرداری روستای چایخانسرِ کوبیجار. هنگامی که بچههای بسیج دانشجویی به همراه دادستان و رییس اداره صمت رفتند سر زمین، مجوز و پروانه ساخت نشانشان دادهاند و گفتهاند که این منطقه در محدوده طرح هادی است. حال آنکه با پیشرفت همین پروژه، پایههای کوه سست شده و خانهی یکی از اهالی روستا هم عملاً در معرض ریزش کوه قرار دارد. (گفتیم تنها به زمینهایی که در محدوده طرح هادی قرار میگیرند، مجوز ساخت داده میشود و طرح هادی مشخص میکند اینجا برای ساخت و ساز مناسب است یا نه!) اصلا سر همین قضیهی احتمال ریزش بود که مردم به اعتراض تجمع کرده بودند؛ که البته به همین دلیل، دادستان لاهیجان موقتاً دستور توقف خاکبرداری را صادر کردند. جالب است بدانید که رییس اداره صمت گفته تا کنون ۳ بار دستور توقف همین پروژه را دادهایم! اما گفته میشود مجددا به دستور بخشدار دوباره کار استارت خورده است! پیمانکار خودش میگوید وجدانم قبول نمیکند اینجا خاکبرداری کنم. شما خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل.
حال، چند سوال اساسی اینجا مطرح میشود که اصلا چرا باید چنین مجوزهایی صادر شود؟ کدام کارشناس تعیین کرده که فلان منطقه در محدوده طرح هادی قرار میگیرد؟ آیا این کارشناس از صلاحیت کافی، تعهد و تخصص برخوردار بوده است؟ کدام نهادها درگیر هستند؟ بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، فرمانداری به عنوان مجری اصلی طرح هادی، شهرداری که پروانه نهایی ساخت را صادر میکند، شورای شهر و روستا و حتی سازمان چای، هرکدام چه سهمی در این تصمیمات دارند؟ آیا این اعمال واقعا منطبق با قانون است؟ که اگر هست مسلما قانون نیاز به بازنگری دارد چرا که قانون نمیتواند مخالف منافع عمومی و ملی باشد! آیا از روی سهو و خطاست؟ یا خدای نکرده پای خیانت کسانی در میان است؟! اینها سوالهایی است که خواهیم کوشید تا پاسخ مناسبی برای هر یک از این سوالات پیدا کرده و مطالبات پدید آمده را از مراجع ذیربط پیگیری نماییم.
علی اصغرفروتن، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد لاهیجان انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.