کتاب صوتی «شکوفایی شخصیت و روشهای آن» راهکارهای مفیدی را جهت تربیت به ما ارائه میکند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب صوتی «شکوفایی شخصیت و روشهای آن» اثر سید مجتبی حسینی، راهکارهای مفیدی جهت تربیت به ما ارائه میکند.
این کتاب تلاشی کوچک در جهت کاری بزرگ است. تلاش برای اینکه چگونه تربیت کنیم و مهمتر از آن چگونه تربیت شویم. مطالب این کتاب به صورت خلاصه و آسان نوشته شده و از بسنده کردن به دستورات اخلاقی پرهیز کرده و نگاهی ریشهای، سیستماتیک و شبه مدون به مسائل دارد تا مخاطب بتواند به بهترین نحو و به درستی امور رفتاری و اخلاقی را تحلیل و ارزیابی کند.
این اثر دارای سبکی کاربردی است، سبکی که بتواند موفقیت مخاطب را در تربیت خود و دیگران بیشتر نماید. در نهایت از اصطلاحات مختلفی مانند: تعلیم (یاد دادن)، تربیت، تأدیب و… پرهیز و اصطلاحات تعریف شدهتر و درستتر به کار برده شده و از تداخل استعمال کلمات و از ترادف بیهوده کلمات دوری شده است. در این اثر، کلمههای «مربی» و «سوژه»، بسیار مورد استفاده قرار گرفته؛ منظور از مربی هر فردی است که در کار تربیت است؛ خواه تربیت دیگری، خواه تربیت خود. منظور از سوژه، کسی است که قرار است تربیت شود.
کتاب صوتی شکوفایی شخصیت و روشهای آن حاوی پنج بخش است که عبارتند از:
بخش نخست: تربیت. بخش دوم: روانشناسی و تربیت. بخش سوم: نابسامانیها و ناپسندیها. بخش چهارم: روشهای تربیت که کاربردیترین بخش کتاب است. بخش پنجم: مدل تربیتی که بخش قابل تامل کار را تشکیل میدهد.
مخاطب نباید نگاهی گذرا و سطحی به کتاب داشته باشد بلکه از مخاطب فهیم، دقیق و هشیار انتظار میرود با تدبر، همراه با تفکر و تعقل و تحلیل این اثر صوتی را بشنود.
در قسمتی از کتاب صوتی شکوفایی شخصیت و روشهای آن میشنویم:
منظور از تربیت شکوفایی (یا نمو و نمود) استعدادهای درونی سوژه در جهت مدلی است که برای او در نظر گرفته شده است. در بین اندیشمندان و دست اندرکاران تربیت، یکی از تعاریف رایج، تعریف فوق بوده و با اندک تسامحی میتوان برخی دیگر از تعاریف را به این نزدیک دانست. به عنوان مثال تعریف زیر را با تعریف فوق تقریب کنید:
«تربیت، عبارت از کار بیپایانی است که مقصود از آن سازگار ساختن بشر است از حیث جسم و عقل، با قوه ازلیهای که آثار آن را در محیط علمی و احساساتی و ارادی خویش مشاهده میکنیم.»
همانطور که در تعریف ملاحظه میکنید، تربیت از سنخ صنعت به معنی متداول نیست. رشد و تحولی که قرار است با تربیت در سوژه حاصل شود یک تغییر مکانیکی، روبنایی و بدون سنخیت با سایر عناصر سیستم سوژه نیست. همچنین بایستی بین تربیت با تعریف فوق با تادیب با تعریف زیر، تفاوت گذاشت. در این نوشته «تادیب»، یعنی واداشتن و سازگار کردن نمودهای رفتاری سوژه با آداب و عادات خاص، که این آداب ممکن است آداب و عادات یک جامعه، یک گروه مشخص، یک صنف، یا صفتهایی ویژه و مورد نظر باشد. بنا بر این تعاریف، چه بسیار کسانی که مودبند، اما تربیت نشدهاند، آداب و عادت را در یک جامعه خوب رعایت میکنند، اما التزامی درونی ندارند.
در پایان این گفتار این تذکر لازم است که با توجه به حوزه تربیتی و مدل تربیتیای که برای سوژه در نظر گرفته شده، ممکن است منظور از تربیت کمی تغییر یابد یا چنین به نظر آید؛ لذا در یک نگرش منظم و سیستماتیک، بایستی تعریف تربیت و روشهای تربیت را در رابطه با مدل با مدل تربیتی در نظر گرفت.