در شرایط فعلی ارتباط با همسایگان و ظرفیتهای متعدد فی مابین و ایجاد یک نوع دیپلماسی اقتصادی با منطقه راه گشایش گونهای در برابر تحریمهای آمریکاست.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-پرهام پوررمضان؛ شاید از اواخر دههی ۷۰ شمسی مفهومی به شکل نوین به ادبیات سیاسی دولتمردان و کارگزاران عرصهی سیاست خارجی در جمهوری اسلامی اضافه شد که از آن به عنوان دیپلماسی اقتصادی یاد میکردند، اما مفهوم دیپلماسی اقتصادی از منظر سابقه ورود به ادبیات سیاسی جدید جهان کمی سبقه طولانیتر دارد و شاید بتوان ورود این واژه به عرصه واژگان سیاسی را از بهم پیوند خوردن حوادثی، چون فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و آغاز فرایندی به نام جهانی شدن دانست.
روند ورود دیپلماسی اقتصادی به ایران
یکی از پدیدههایی که در جهان هستی توانست تحولی شگرف ایجاد کند چالش مهمی به نام جهانی شدن بود این پدیده سب شد دو مفهوم اقتصاد ملی و اقتصاد بینالمللی از جایگاه قبلی خود ارتقا پیدا کرده و به نوعی در این چالش تبلور پیدا کند.
امروزه در جهان هستی بسیاری از موضوعات دارای عنصری به نام در هم تندیگی مفهومی هستند. یکی از انواع این مفاهیم، دو مفهومی و دو گانه اقتصاد و سیاست است. این دو مفهوم شاید پس از جنگ جهانی دوم توانستند به دلیل پارامتر مهمی به نام سیاست خارجی جدایی از یکدیگر را تجربه کنند، اما امروزه با روند جهانی شدن شاهد این پدیده میباشیم که که اقتصاد و سیاست دوباره در کنار یکدیگر به بازیگری و ایفاء نقش در فضای بینالملل میپردازند.
ما در مطالعهی دیپلماسی اقتصادی باید در ابتدا دیپلماسی را شرح دهیم در واقع دیپلماسی در سادهترین معنای خود میتواند اینگونه تبلور پیدا کند که در ابتدا یک هنر است که یک ظرفیتی را استفاده میکند به نام منابع و با تمرکز بر این دو پارامتر چالشهای خود در عرصهی بین الملل را کاهش یا افزایش میدهد.
مورد بعدی که توضیح آن را در جهت روشن شدن موضوع لازم میدانم چالشی مهم به نام جهانی شدن است، جهانی شدن در عامترین معنای خود یعنی جهان هستی دو حالت را تجربه کرده است در ابتدا کوچک شده است و در گام بعدی متراکم و همین امر سبب شده است تا زمان و مکان، مفهوم قبلی خود را از دست بدهند شاید ۵۰ سال پیش کسی فکر نمیکرد بتواند با مفهومی به نام اینترنت در کسری از ثانیه با فردی در کشور دیگری صحبت کند که امروزه به مدد جهانی شدن اتفاق افتاده است.
اما نکته بعد که باید به آن اشاره کنم این است که اصلاً چرا دیپلماسی اقتصادی به این حجم از اهمیت رسید از زمانی که جهان مواردی همچون یکجانبه گرایی و تحریمها را تجربه کرد نخبگان سیاسی بعضی جوامع سیاستهای توسعهی اقتصادی را در پیش گرفتند و این توسعهی اقتصادی در واقع یک همکاری فی مابین را میطلبید و همین امر باعث شد که این جنس از دیپلماسی اهمیت پیدا کند.
بهتر است اینجا در رابطه با اصالت در دیپلماسی اقتصادی هم مطالبی را به عرصهی تحلیل بیاورم، در این رابطه چند دیدگاه وجود دارد که من از سه دیدگاه کلی در جهت تبین موضوع استفاده خواهم کرد در ابتدا باید گفت در دیپلماسی اقتصادی بعضی بر این باورند که باید مطالعهی رفتار پدیدهها در این مقوله از طریق مطالعهی علم اقتصاد باشد و، چون در آن یک سود نگری وجود دارد میتوان آن را دیدگاه لیبرالها هم دانست در دیدگاه دوم بعضی دیگر براین باورند باید مطالعهی رفتار پدیدهها در این مقوله از طریق مطالعهی علم سیاست باشدکه میتوان این دیدگاه را رئالیستی دانست در پایان دیدگاه سومی وجود دارد که نوعی همکاری دوسویه فی مابین اقتصاد و سیاست برقرار میکند.
در جهان امروز ما وقتی صحبت از جهانی شدن میکنیم در واقع از چه امری صحبت میکنیم، جهانی شدن یک مفهوم پیچیده، ولی بسیار دقیق است و در عامترین معنا میتوان آن را به عنوان کوچک و متراکم شدن دنیا تلقی کرد، اما یک مبحث مهم در اینجا مطرح میشود و آن هم وجود اندیشههای سخت گیرانه در این راستا است که به شکلی رادیکال بیان میکنند که جهانی شدن مترادف برداشته شدن مرزهاست. اما هر پدیدهای در جهان هستی دارای یک سری از ویژگیها و شاخصها میباشد که جهانی شدن هم از این امر جدا نیست که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
روند تعدیل اقتصادی در کشور آرزوی نئولیبرال ها
۱- بزرگترین آرزوی نئولیبرالها یعنی آزاد سازی اقتصاد که در ایران به عنوان تعدیل اقتصادی از آن یاد میشود ۲-خصوصی سازی ۳-رقابت پذیری ۴-سرمایه گذاری خارجی ۵-گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی اگر ما میخواهیم جهانی شدن را تبیین کنیم باید این شاخصها را بشناسیم و نیز با ابعاد جهانی شدن همچون اقتصاد، فرهنگ و سیاست نیز آشنا باشیم.
در ادامه این یگزارش باید به بررسی دو مبحث مهم یعنی سیاست خارجی و توسعهی اقتصادی که از ترکیب این دو عامل یک سیاست خارجی توسعه گرا را میتوانیم استخراج کنیم مطالبی را بیان کنم. اگر ما در تعریفی مشخص و آکادمیک، سیاست خارجی را مجموعه از تصمیمات، راهبردها و در نهایت اقدامات بدانیم میتوانیم انتظار داشته باشیم که توسعهی اقتصادی ذیل این مفهوم و به عنوان یکی از اهداف سیاست خارجی بیان شود.
یک مسئلهی مهم در تبین سیاست خارجی و توسعهی اقتصادی و ترکیب این یعنی سیاست خارجی توسعه گرا این نکته است که در سیاست خارجی الویت با چه امری است؟ امنیت، توسعه، اقتصاد یا توسعه اقتصادی با پاسخ به این سوال دیدگاه نسبت به سیاست خارجی توسعه گرا مشخص میشود. دیپلماسی در عامترین معنای خود اینطور بیان میشود که فن و هنری است که به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی در کشورها میپردازد و از سه ویژگی ارتباطات، اطلاعات خود و دیگری و درنهایت مدیریت روابط میپردازد. برای هر عملی که در جامعه منجر به یک کنش میشود باید یک تعریف جامع ارائه کرد، البته در علوم انسانی یک مشکل چالش برانگیز این است که هیچگاه بر سر یک تعریف اجماع نمیشود، اما نکته واضح در این بیان این است که هر پدیده دارای خصوصیات و رفتاری است که باید در تعریف آن گنجانیده شود، مبحث دیپلماسی اقتصادی نیز از این اصل جدا نیست و نخواهد بود فلذا کاملترین تعریفی که میتوان از آن بیان کرد این است که دیپلماسی اقتصادی شامل تمامی فعالیتها، ابتکارها و استراتژیهای هماهنگ و سازگار اقتصاد سیاسی در ۲ سطح دولتی و غیر دولتی میباشد که در با توجه پارامتر سیاست خارجی در دو عرصهی ملی و بین المللی برای کسب جایگاه در اقتصاد جهانی از طرف کارگزاران سیاسی به کار گرفته میشود.
حوزههای مختلف دیپلماسی اقتصادی چیست؟
اگر قرار است از دیپلماسی اقتصادی تعریفی جامع و کامل شود باید این نکات که بیان شد حتما مطرح گردد به طور کلی هر پدیده دارای حوزههای متفاوتی است یکی از حوزههای تقسیم بندی آن پدیده به امور جزئیتر و زیر مجموعهی آن است که در مبحث دیپلماسی اقتصادی میتوان از انواع آن همچون دیپلماسی اقتصادی تجاری، دیپلماسی اقتصادی بازرگانی، دیپلماسی اقتصادی شرکتی و دیپلماسی اقتصادی زیست محیطی نام برد. اما امروزه با توجه به مطالعه بر روی رفتار پدیدهها برای آنها کارکردهای متفاوتی را در نظر میگیرند که به طور طبیعی مبحث دیپلماسی اقتصادی هم از این امر جدا نیست در این یادداشت ۵ کارکرد اصلی را برای این مسئله در نظر میگیرم.
۱-تسهیل دسترسی به بازارهای جهانی و کالاهای بینالمللی، ۲-جذب سرمایه خارجی، ۳-تاثیر گذاری بر نهادها، ساختارها و رژیمهای بین الملی، ۴-تسهیل تامین منافع و اهداف ملی از طریق بکارگیری طیف متنوعی از ابزارهای اقتصادی و در نهایت ۵-حفظ و حراست از اقتصاد ملی در برابر سیاست خارجی
در پایان این یادداشت باید بیان کنم در رابطه با دیپلماسی اقتصادی سه دددگاه کلی که در قبل هم به نوعی آن پرداختم وجود دارد مسئله اصلی این است که ما باید مفهوم دیپلماسی اقتصادی را زیر مجموعه اقتصاد سیاسی بدانیم. دیدگاه اول بیان میکند که اصالت با توسعه اقتصادی است، دیدگاه دوم بیان میکند که اصالت با سیاست خارجی است، اما دیدگاه سوم یک دیدگاه دو سویه است در نهایت باید گفت این دیپلماسی اقتصادی یک مفهوم بسیار پیچیده است؛ و در تئوری و عمل دو روش کاملاً متفاوت را کارگزاران امر برای آن در نظر میگیرند.
در یک دیدگاه آینده پژوهانه باید مطرح کرد که جامعه ایران به دلیل مشکلات ساختاری که در امر اقتصاد دارد تاکنون نتوانسته است به طور کامل و جامع در این امر به موفقیت برسد و از سویی دیگر مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همچون تحریمها، ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی نیز با فشارهای حداکثری بر ملت ایران امکان تبادل دیپلماسی را از جامعه ایران گرفته اند. در شرایط فعلی ارتباط با همسایگان و ظرفیتهای متعدد فی مابین راه گشایش گونهای در برابر این اقدامات است.