آموزش و پرورش مسئول بی کفایتی مسئولان نیست؛ ریشه اصلی بیکاری در تدبیر بی تدبیری مسئولان در جذب دانشجو بدون توجه به نیاز جامعه است.
گروه دانشگاه خبرگزارى دانشجو-زهرا قسوری؛ * نظام آموزش و پرورش در پیشرفت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... بیشترین نقش را دارد. وظیفه این نظام تامین و تربیت نیروی انسانی در جهت تمدن اسلامی است؛ لذا جدا کردن محیط آموزشی از محیط تربیتی خیالی بیش نیست.
در برخوردهای گوناگون دیداری، شنیداری و رفتاری، بین دانش آموز و معلم ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. معلم بخواهد یا نخواهد دانش آموز از او روش میگیرد. حتی اگر دانش آموز بخواهد یا نخواهد هم این اتفاق میافتد. پس تربیت امری قصدیه نیست.
اثر تربیتی در محیط آموزشی بیشتر از محیط خانوادگی است. در محیط آموزشی علاوه بر رابطه عاطفی، برتری علمی معلم نسبت به والدین سبب افزایش تاثیر تربیتی او میشود و میتواند زحمت چند ساله پدر و مادر را خنثی یا تقویت کند. به فرموده بزرگان تربیت مانند حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) اگر کسانی که متصدی امور آموزشی هستند صحیح عمل کنند، خدمت بزرگی در حق جامعه کرده اند؛ اما اگر غلط عمل کنند، جنایت بزرگی مرتکب شده اند. به همین جهت تربیت شخص معلم و انتخاب او در فرایند تربیت نسل آینده امری مهم و ضروری است.
دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز مولد معلم، قلب یک مملکت است. باعث افتخار ماست که دانشگاههای کشور نیروهای توانمند از لحاظ علمی پرورش میدهند، اما هر نیروی متخصص نمیتواند معلم باشد. به همین دلیل است که دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی از همه دانشگاههای کشور به یک لحاظ اهمیتش بیشتر است. در روایتی از امام کاظم (ع) که میفرمایند لا عِلمَ إلاّ مِن عالِمٍ ربّانیٍّ، علمیت را برای معلم نفی میکند. ربّانیٍّ به معنای تربیت شده به ادب الهی و انسانی است.
معلم صرفا انتقال دهنده علم نیست بلکه مهم خود معلم است که تربیت شده باشد. اگر معلم تربیت شده به ادب الهی و انسانی نباشد، دانشی که منتقل میکند دانش نیست و انسان با آن به جایی نمیرسد. حتی گاهی میتواند مضر هم باشد.
با توجه به تبیین اهمیت دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی در چند ماه گذشته هنوز شاهد تضعیف و تخریب این دانشگاه هستیم. در اردیبهشت امسال واگذاری دانشگاه فرهنگیان به پیام نور و بعد از آن قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق التدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی و اکنون درخواست وزیر علوم به مقام معظم رهبری (مدظلله العالی) مبنی بر پذیرش معلم از طریق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مطرح شده است؛ در صورتی که این درخواست مغایر با اسناد بالا دستی نظام آموزش و پرورش و سندتحول بنیادین است.
در سال جدید نیز ۲۰ هزار دانشجومعلم از طریق دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی و ۲۸ هزار نفر از طریق ماده ۲۸ اساسنامه جذب شده است. این درخواست مجدد به معنی تفسیر نادرست از این ماده و اصل قرار دادن فرع میباشد و در نهایت نتیجهای جز حذف دانشگاه فرهنگیان نخواهد داشت. در ماده ۲۸ اساسنامه به جذب معلم در رشتههایی که امکان توسعه آن در دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی وجود ندارد اشاره شده است و یک مسیر استثنا در کنار دانشگاه فرهنگیان برای تعداد محدودی از علاقهمندان به امر ترییت است.
از جهت دیگر در متن نامه، گرفتن معلم در سن بالاتر و عدم پذیرش دانشجو از دیپلم بیان میشود؛ در صورتی که دوران وزارت شهید رجایی به عنوان یک دوره طلایی در عرصه آموزش و پرورش، دانشجوها نه تنها از دیپلم بلکه گاهی از دوران متوسطه پذیرفته میشدند؛ زیرا هر چه سن کمتر باشد انعطاف پذیری دانشجو در جهت تربیت او بیشتر و ارتباط معلم با دانش آموزان موثرتر و موفقتر خواهد بود.
همچنین در زمانی که مراکز تربیت معلم وجود داشت، معلمها با مدرک فوق دیپلم سرکلاس حاضر میشدند. اما اکنون چقدر شاهد توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی هستیم؟ آیا جناب آقای وزیر به جای تبر زدن به ریشه تکامل جامعه، ابتدا نباید پاسخگوی اغفال و کم کاریهای خود در این زمینه باشید؟ آیا به جای آوردن فارغ التحصیلان علوم پایه به عرصهی تعلیم و تربیت بهتر نیست در زمینه تولید علم به کار گرفته شوند؟ تا کی باید از منابع و کتابهای علوم پایه غربی در دانشگاههای خود استفاده کنیم؟
لازم به ذکر است آموزش و پرورش مسئول بی کفایتی مسئولین نیست. ریشه اصلی بیکاری در تدبیر بی تدبیری مسئولین در جذب دانشجو بدون توجه به نیاز جامعه است. جناب آقای وزیر علوم؛ عینک مادی گرایی به امر تربیت از چشمانتان بردارید و به جای جنگیدن بر سر بقا و حیات دانشگاه فرهنگیان، در جهت توسعه کمی و کیفی این دانشگاه اهتمام جدی بورزید.