گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دریاچه ارومیه بهعنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران و از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای آبی ایران و جهان به شمار میآید.
اکوسیستم این دریاچه نمونهای شاخص از یک حوضه آبریز بسته است که تمامی روان آبهای جاری در رودخانههای حوضه به آن تخلیه می شود. همچنین اکوسیستم فعال آن شامل دریاچه و حوضه آبریز آن است. در نتیجه مرز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، مرز دقیقی را برای مدیریت عوامل مؤثر بر دریاچه و زیستگاههای مهم در حوضه بهوجود آورده است.
دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران قرار دارد و در میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی بخش شده است. آب این دریاچه از رودخانههای زرین رود، سیمینه رود، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود. ارتفاع دریاچه ۱۳۰۰ متر از سطح دریا است. در گذشته متوسط عمق دریاچه، حدود ۶ متر بوده است. طول آن نیز به ۱۲۰ کیلومتر و پهنایش به ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر میرسید که مساحتی حدود ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کیلومتر مربع را شامل میشد. مساحتی که هم اکنون دیگر شاهد آن نیستیم. دریاچه ارومیه به همراه جزایر کبودان و قیون داغی از مناطق حفاظت شده محسوب میشود. همچنین در یونسکو به عنوان منطقه حفاظت شده زیست کره به ثبت رسیده است.
دریاچه ارومیه از اواسط دهه ۱۳۸۰ شروع به خشک شدن کرد و در مدت کمی وسعت آن به شدت کاهش یافت. در مجموع میتوان سه عامل را عامل خشک شدن دریاچه ارومیه دانست که شامل برداشت بیش از حد مجاز از منابع آبی حوضه آبریز دریاچه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی در اطراف دریاچه با بهره برداری از آبهای این حوضه و شاید در نهایت، تشدید تغییرات اقلیمی و وقوع خشکسالی در کنار دو عامل دیگر است.
در اطراف دریاچه ارومیه و حوضه آبریز دریاچه در طی این سالها حدود ۴۸ هزار حلقه چاه غیر مجاز حفر شده است که این موضوع باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی و میزان آبهای زیرزمینی این منطقه شده است.
در سالهای اخیر احداث جادهای غیر اصولی از میان دریاچه ارومیه باعث دو نیم شدن دریاچه ارومیه شده که به اعتقاد برخی از کارشناسان این موضوع نیز میتواند عامل خشک شدن دریاچه ارومیه باشد. این جاده در روند طبیعی دریاچه اختلال ایجاد کرده و در کنار عوامل دیگر باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده است.
به گفته کارشناسان محیط زیست برای نجات این دریاچه باید سدهایی که بر روی رودخانههای آبریز دریاچه ساخته شده باز شوند و آب آنها به درون دریاچه جاری شود. صرفه جویی در مصرف آب در زمینه کشاورزی منطقه هم میتواند از مهمترین عوامل نجات دریاچه ارومیه دانست. همچنین باید از حفر چاههای غیر مجاز جلوگیری کرد. چاههای احداث شده نیز باید شناسایی و از برداشت بی رویه آبها توسط این چاهها جلوگیری شود.
یکی از فعالان دانشجویی آذربایجان غربی در مورد احیای دریاچه میگوید: از سال ۹۳ تا ۹۸ بیش از ۶۷۳ میلیارد اعتبار برای کانون مقابله با ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه مصوب شده است و در مجموع تابحال ۴۱۷۵ میلیارد در ۱۰ سال گذشته برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است، ولی پیشرفتی در این زمینه دیده نشده است.
وی می افزاید: درست است ستاد احیا از لحاظ مدیریتی کارهای ارزندهای انجام داده است، ولی اگر کمی به کارهای دولت نگاه کنیم تناقضات عجیبی میبینیم. در سال ۹۴ مصوبه هیئت وزیران، کشت چغندر قند را محدود به نیاز کارخانههای استان کرد، ولی در یک سال ۴۰ هزار هکتار کشت چغندر افزایش یافت. این که دولت مصوبه خود را اجرا نمیکند نشان دهنده ضعف مدیریتی در دولت نیست؟
به گفته این فعال دانشجویی در این صورت مشکل ما میتواند شامل دو مورد باشد؛ اولی نبود بودجه و عدم حمایت از کارکنان این مجموعه و مورد دوم؛ عدم کارآمدی مسئولین و کارکنان این مجموعه که با توجه به اطلاعات ثبت شده مبلغی بالغ بر ۴۱۷۵ میلیارد هزینه شده است پس مشکل از گزینه دوم است.
شنیدهها حاکی از این است برای احیای دریاچه ارومیه قرار است آب زاب را برای انتقال به دریاچه ارومیه کلید بزنند؛ انتقال دو رود زرینه و سیمینهرود به استان هم جوار مشکلی در ورودی آب به دریاچه ارومیه ایجاد میکند.
فرهاد سرخوش، رئیس استانی ستاد احیای دریاچه در این باره میگوید: ما به شدت با سدسازی مخالف هستیم، به دلیل اینکه آب جمع شده در پشت سد هم تبخیر میشود و مصرف زیادی را در هدر رفت این موضوع شاهد هستیم که باعث میشود آب کمتری به دریاچه سرریز شود.
سرخوش با اشاره به احداث پروژه پل روگذر شهید کلانتری بیان میکند: احداث همین پل روگذر باعث شد هر ساله رسوب گذاری اتفاق بیفتد، و آسیبی که در عرض این ده سال این پل به دریاچه ارومیه زده است به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست.
به گفته وی علت کاهش سطح آب و خشکسالی این بود که زمانی که این منطقه روانآب و بارش داشت، این آبها به دریاچه نمیرسید. حقابه به دریاچه نمیدادند، کشاورز و مردم برداشت میکردند.
سرخوش میافزاید: اولویت سال ۱۴۰۰ ستاد احیای دریاچه ارومیه، پایانبخشی به پروژههای احیای دریاچه ارومیه و تصفیهخانه و تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه است.
مسعود تجریشی، معاون سازمان محیط زیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در مورد احیای دریاچه میگوید: شاید ظرفیتهای کشور در ابتدا برای قبول این سطح تراز پایین بود. الان در برخی قسمتها مقاومت کمتر شده، ولی هنوز مسئله وجود دارد. فکر میکردیم بعد از سه سال مشکل رهاسازی آب حل شده است، اما دوباره مشاهده کردیم با کاهش بارشها، حقآبه دریاچه را کاملا قطع کردند یا هنوز جهاد کشاورزی این نگاه که باید به سمت معرفی تکنولوژیها و کار کردن روی بهره وری را توسعه دهد نرفته است.
به گفته معاون سازمان محیط زیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه هنوز راه طولانی داریم علی رغم این که برنامه و امید داریم. بسیاری از پروژههای سازهای ما در ۲-۳ ماه آینده به بهره برداری میرسد، ولی هنوز راههای سختتری مانده است. ما ۵۰ درصد راه را رفتهایم. برنامه پنج ساله دادهایم که امسال سال اولش شروع میشود، باید بتوانیم این مسیری که در ابتدای آن هستیم را ادامه دهیم و الگویی برای کل کشور باشیم.
وی در ادامه میگوید: ما هنوز گلایه داریم که حقابه داده نشده است. در بسیاری اوقات میبینیم مدیریت رهاسازی آب از دست وزارت نیرو به دست سیاسیون مانند استاندار، فرماندار و نمایندگان مجلس میرود که ما شدیدا با این موضع مخالفت کردیم. همه دارند تصمیم گیری میکنند که کی آب رها شود. دولت یعنی مجموعههای محلی و ملی هنوز به این اعتقاد که میتوان آب را کاهش داد و سهم دریاچه را از طریق رهاسازی افزایش داد، نرسیده اند. ما سعی کردیم چیزی که به عنوان قوانین و مصوبات است در نهادهایی که ایجاد میشود تبدیل به مطالبات کنیم تا یک نفر فرماندار یا مدیر آب محلی نگوید من دریچههای سدها را باز نمیکنم. ما سه نهاد را شکل دادیم و قانونی کردیم.
بنابراین گزارش، با توجه به کاهش بارشها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و تبخیرهای صورتگرفته حجم آب دریاچه ارومیه هر روز کمتر میشود و باید دید مسئولان چه اقدامی برای تثبیت دریاچه یا بهبود وضعیت این دریاچه انجام خواهند داد.