به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همایش دانشجویی صبح دولت به همت بسیج دانشجویی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با محوریت بررسی ایدههای ایجابی انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری برگزار شد.
روحالله ایزدخواه، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در این همایش بدین شرح صحبت کرد:
اهدافی که در سطح کلان از حکمرانی و مدیریت اجرایی کشور مطرح میشود، شامل سه مسئله کارآمدی و عدالت و پیشرفت است. کارآمدی ناظر به این است که دولت خدمات خود را بدون بهرهوری به مردم ارائه دهد. در عرصه عدالت نیز باید دولت سیستم اجرایی را از فقر و فساد بزداید و فرصت عادلانه برای همه مردم ایجاد کند. در مسئله پیشرفت نیز باید ظرفیتهای کشور از بالفعل به بالقوه تبدیل شود و دست کشور را از این منظر پر کنیم.
در بین این سه هدف، عدالت بر بقیه مقدم است. حضرت علی علیه السلام نیز فرمودهاند که در عدل پیشرفت نهفته است. همه این سه هدف نیز باید بر یک پاشنه آشیل واحد ایجاد شود و آن چیزی جز مردمی سازی نیست. به عبارتی اگر مردمیسازی اتفاق نیفتد، شکست میخوریم و مردمیسازی وجه مشترک همه اهداف است. به عبارتی باید گفت، بستر ایجاد اهداف کشور مردمی سازی است.
این موضوع در سطح عالی حاکمیت، همان مردم سالاری دینی است که در بخشهای مختلف تنزل داده شده است. باید گفت آیا رئیس جمهور آینده به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور، مردمی سازی را باور دارد یا خیر؟ آیا میدانند که باید تمام امور کشور در بستر مردمیسازی اتفاق بیفتد.
زمانی انقلاب و قانون اساسی و سیاستهای کلان ما براساس همین مسئله مردمیسازی نوشته شده بود. باید گفت که مردمی شدن هم مسیر و هم مقصد است. در مسئله مردمی سازی قرار بود مردم ولی نعمت و همه کاره کشور باشند و از استعمار و استکبار و دیکتاتوری بیرون بیاییم و به سمت مردم برویم. امام نیز از همان اوایل انقلاب به سمت این رفت که مردم چه نوع حکومتی را می خواهند. اما مسیر اجرای این مسئله بعد از جنگ تحمیلی عوض شده است. در جاهایی به صورت زیاد امور حکومتی و دولتی شده است و در جاهایی نیز دولت اقتصاد را رها کرده است.
در حال حاضر یک کار ساده تولیدی نیاز به هزاران مجوز و برنامه دارد و به نوعی دولت کارها را قفل کرده است از طرف دیگر دولت در بخشهایی ورود نکرده و همه چیز را رها کرده است. مانند مسئله خصوصی سازی در آموزش. این شیوه مردمی سازی اقتصاد، ضد مردمی شدن است باید این شیوه سیاست گذاری تغییر کند و مشکل در اجرا و پیاده شدن و تفسیر اشتباه از قانون است.
این مسیر نیاز به یک تغییر در مسیر اجرا و تحول دارد و به نوعی نیاز به بازگشت به مردم داریم و باید مانند اوایل انقلاب توسعه و بازسازی به دست مردم اتفاق بیفتد. مانند مسئله جهاد کشاورزی و خودکفایی که در سالهای نه چندان دور در دست مردم بود. مسئله دیگر نیز نهضت سوادآموزی بود که با همان ورود و کمک مردم حل شد و به نوعی بیسوادی ریشه کن شد. آقایان جلوی حرکت مردم را گرفتهاند و این مسیرها در عرصههای جدید مانند علم و فناوری نیز تکرار شده است. باید گفت چرا مسائل و مشکلات کشور در اختیار شرکتهای دانش بنیان برای حل قرار داده نمیشود.
زمانی که مردم را کنار زدیم و دور انداختیم، دیگر دولت به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند. بعد از جنگ نیز آقایان تکنوکرات این مسیر را ادامه دادند و هیچ دولتی از آن مستثنی نبود و اقتصاد تکنوکرات ادامه داشت. باید گفت که ما نیاز به توبه تاریخی و بازگشت به مردم داریم. مردم ما توانستند نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را شکست دهند و قطعا توانایی حل مسائل دیگر را نیز دارند.
در سالهای گذشته اساسا تفکر بازگشت به مردم در بین مسئولان ما نبوده است و اگر این مسئله در دولت ۱۴۰۰ نیز نباشد، خیلی امیدی به تغییر وجود ندارد. باید ترمز مسیر وضع موجود کشیده شود و مردم طعم تغییر را بچشند. مردم در حال حاضر برای آب خوردن نیز باید از دولت اجازه بگیرند.
مسئله دیگر بنگاههای توانمند و مادر بود که با خصوصی سازی غلط به ورطه شکست کشیده شد. بسیاری ظرفیتهای تولیدی در حال خاک خوردن است و کسی به آنان توجه نمیکند. با وجود جنگ تحمیلی اقتصادی، دولت اجازه فعالیت به واحدهای تولیدی نمیدهد. چگونه بود که در زمان جنگ تحمیلی تمام یک گردان را به دست مردم میسپردیم اما در حال حاضر کاری به آنها نداریم و در حوزه اقتصاد آنان را نامحرم میدانیم. تولیدکنندگان باید بدون هیچ مشکلی به بازارهای دنیا روند، اما متاسفانه دستشان زیر تیغ دولت گیر کرده است و به نوعی در جنگ اقتصادی نیروی خودمان یعنی تولید کنندگان را اسیر کردهایم.
از سمت دیگر باید گفت در بخش فرهنگی نیز این مسئله وجود دارد و آحاد مردم در عرصه فرهنگی نقشی ندارند و میخواهند همه چیز را حکومتی و حاکمیتی حل کنند. در عرصه فرهنگ کار در دست مردم نیست و یک فیلم یا بازی از غرب همه چیز را به هم می ریزد. باید نخبگان و فعالین کشور در این حوزه فعال شده و حتی به قول رهبری حوزه امنیت نیز باید مردمی شود در نهایت باید گفت دولت ۱۴۰۰ باید به مردمی شدن اداره کشور مرتبط باشد. برای تک تک مردم ارزش قائل باشد.
عاملیت امور باید در دست مردم باشد و در اقتصاد مدیریت مردم امر بسیار مهمی است. به عبارتی باید گفت دولت پشت سر مردم حرکت کند. زنجیرههای توسعه و تولید و صادرات و واردات باید در دست مردم باشد و دولت باید حامی باشد و برای تولیدکنندگان مانع ایجاد نکند. این به معنای این نیست که دولت کنار بکشد و اتفاقا دولت باید هوشمندانه در صحنه باشد، اما عاملیت در دست مردم است. تورم زیاد ما در حال حاضر محصول بانکهای خصوصی است که جلوی آنان گرفته نمیشود. امروزه بانکهای ما کشاورزان را به رسمیت نمیشناسند و ادامه این مسیر شکستهای دیگری را نیز در پی دارد.