به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، علی اسماعیلی از اردیبهشت ۱۳۹۸ به عنوان مدیرعامل شرکت کتابشهر ایران انتخاب شد. وی که پیش از این، دبیری انجمن کتابفروشان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (خوشه) را در کارنامه خود دارد، در این مدت تلاش کرده با احیای کتابفروشیهای تعطیلشده کتابشهر و افتتاح شعب جدید شبکه، فروش این مؤسسه را گسترش دهد. بهروزرسانی طراحی فروشگاهها و جذب نیروی انسانی مسلط به حوزه کتاب از دیگر تحولات کتابشهر در دوره مدیریت او بوده است. در ادامه در راستای افتتاح چند کتابشهر در سراسر کشور گفتوگوی مشروحی را با اسماعیلی درباره این مجموعهها میخوانید.
* ضرورت ایجاد و تقویت پاتوقهای فرهنگی و محتوایی سالم را برای جامعه در چه میدانید؟
مردم جامعه برای اینکه کارهایشان را پیگیری کنند، نیاز دارند با دوستان و همکارانشان قرار ملاقاتهایی بگذارند. طبیعتاً برای این قرار ملاقاتها هم باید محلی باشد که بتواند نیازهای اولیهشان را برطرف کند. این محل هرچه خدمات بیشتری ارائه بدهد، مخاطبان از آنجا استقبال بیشتری خواهند کرد.
این محلها خدمات مختلفی را میتوانند ارائه بدهند؛ از بحث تفریحی و فرهنگی گرفته تا فروش محصولات و خورد و خوراک. همه اینها میتواند مکانی را برای یک قرار مهیا کند.
یکی از این محل قرارها میتواند فروشگاه کتاب باشد. در این دوره، بیشترِ کتابفروشیها کافه دارند، محصولات فرهنگی هم میفروشند و بهطور کلی، به یک هایپرمارکت برای فروش محصولات فرهنگی تبدیل شدهاند. این فروشگاهها علاوه بر فروش کتاب، فضایی تفریحی به خود گرفتهاند تا مردم بیشتری به آنجا رجوع کنند.
* وضعیت کلی فروشگاههای کتاب جبهه فرهنگی انقلاب را نسبت به گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟ هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی.
الحمدلله وضعیتشان روز به روز بهتر میشود. سن و سال فعالیت این فروشگاهها زیاد نیست و شاید ۱۵ سال از عمر این جریان بگذرد. این جریان هم جریانی نیست که با این مدلِ کتابفروشی خیلی سابقه داشته باشد. تولیداتی هم که در این سالها انجام شده، متناسب با همین رویکرد و همین جریان بوده است. ضمن اینکه به لحاظ نشر و فروشگاه هم تابع این جریان بوده است. فروشگاههایی هم بودهاند که جمع شدهاند؛ ولی فروشگاههایی که آغاز به کار کردند، به نسبت تعطیلشدهها بیشترند. الحمدلله این فروشگاهها هر سال رو به بهبودی و توسعهاند. حتی شهرستانها فعالیتهای خوبی را انجام دادهاند؛ چون تولیدات بیشتر شده و یک فروشگاه میتواند اجناس بیشتری را تهیه کند.
در حال حاضر، زدن فروشگاه توجیه دارد. زمانی تولیدات ما در حوزههای مختلف فضای فرهنگی و گفتمان فرهنگی انقلاب، اینقدر زیاد نبود که بشود کتابفروشی زد؛ اما الان تولیداتمان، از ادبیات و رمان و شعر گرفته تا دیگر موضوعات، آنقدر زیاد است که بتوانیم کتابفروشیهای کاملی را در شهرستانها برپا کنیم.
* در سالهای اخیر، شاهد این بودهایم که در تهران، چه در مراکز فروش کتاب، مانند خیابان انقلاب و چه سایر مناطق تهران، فروشگاههای جبهه انقلاب به شکلهای مختلفی در حال گسترش هستند. شما دلایل اصلی این رشد و گسترش را چه میدانید؟
اگر بخواهیم دلایل اصلی این رشد را بررسی کنیم و به آن بپردازیم، یکی همین تولیداتی است که عرض کردم بیشتر شده است. دیگر علت تجربهای است که در این فضا پیدا شده و دوستان ما در این سالها راهاندازی و الگوسازی کردند و با استقبال مخاطب مواجه شدند. وضعیت این فروشگاهها طوری بوده است که از لحاظ اقتصادی هم جواب گرفتهاند. این باعث میشود کسانی که به کتاب و حوزه فرهنگی انقلاب علاقه دارند، بهسمت راهاندازی کتابفروشی حرکت کنند.
زمانی کسانی که میخواستند وارد این حوزه شوند، ریسک این کار را بالا میدانستند و چون نمونه زیادی وجود نداشت، برآوردها خیلی دقیق استخراج نمیشد. الان اینطور نیست. نمونههای زیادی وجود دارند که اطلاعات دقیقی ارائه میکنند. سرمایهگذاران فرهنگی که دیدند این کار جواب میدهد، بیشتر شدند. سرمایهگذاران دولتی و خصوصی که دیدند این کار هم در عرصه اقتصادی و هم فرهنگی توجیه دارد، به این حرکت روی آوردند.
علت دیگر اینکه کتابفروشی شأن و جایگاهی برای خود پیدا کرد. شاید سالهای گذشته مانند الان، کتابفروشی شغلی جدی حساب نمیشد. یا کسانی که در فروشگاه کار میکردند، این کار را درآمدزا نمیدانستند؛ اما الان و با توجه به اینکه محصولات دیگری به جز کتاب به کتابفروشیها اضافه و تبدیل به فضای بزرگ هایپری شده، این مراکز جذابتر شدهاند.
* استقبال و توجه مردم در سایر استانها از فروشگاهها چگونه است؟
در شهرستانها متفاوت بوده است. طبق موقعیت و فرایند و کیفیت کار فروشگاه، از آنجا استقبال شده است. در حال حاضر هم فروشگاههای زیادی داریم که در حال فعالیت هستند و حتی در مراکز استانها هم نیستند. حتی در شهرهایی با جمعیت کم کار میکنند. بعضاً کسانی هستند که در فروشگاههای غرفهمانند کار میکنند و با نمایشگاههای سیّار فعالیت میکنند تا در آینده ظرفیتش ایجاد شود و بتوانند فروشگاههای جدی در شهرشان برپا کنند. از این منظر هم روبهتوسعه است. این جرات پیدا شده که دوستانی که علاقه دارند، به این سمت بروند.
* تجربههای گوناگونی وجود دارد که فعالیتهای جهادی و خودجوش مردمی در عرصه کتاب، باعث ایجاد یک مرکز فرهنگی پویا در حوزه خود شده است. با توجه به اینکه شما با بسیاری از این فعالان ارتباط دارید، ارزیابیتان از این فعالیتها چیست؟
بله. این کار از جنس کارهایی است که تا دغدغه و علاقه و توانمندی در فرد نباشد، به سرانجام نمیرسد. خیلی از کارهای فرهنگی همین طور است. حتی کارهای اقتصادی هم همین روال را دارند؛ اما این کار سختیهای زیادی دارد و فرد برای موفقیت بیشتر، باید تحمل بیشتری داشته باشد. به همین دلیل، میطلبد که فرد علاقه و صبر داشته باشد تا بتواند کار را به سرانجام برساند. تجربهای که ما در این کار داشتیم، این بود که با آدمهای مختلف مواجه شدیم. دیدیم که هر چقدر این علاقه بیشتر باشد، موفقیت او بیشتر بوده و در نتیجه، اثربخشی بیشتری داشته است.
* کتابشهر ایران در دوره مدیریت شما دچار تحولات زیادی شده است و این روزها شاهد تأسیس شعبههای مختلف آن در سراسر کشور هستیم. در این دوره چه کارهایی انجام دادید که منجر به این تحولات شده است؟
در این مدتی که در کتابشهر مشغول به فعالیت شدهایم، سعی کردیم از کتابفروشیهای جبهه انقلاب و در مدل فروشگاههای زنجیرهای تعریفی ارائه کنیم. طراحیهای مختلفی را برای فروشگاههایی که کمی قدیمی شده بودند و فروشگاههای سازمان تبلیغات اسلامی که فعالیتشان نیاز به بهروزرسانی داشت، انجام دادیم؛ چه در بحث طراحی داخلی و دکوراسیون و چه در بحث نیروی انسانی. سعی کردیم روزآمد شوند و به یک فروشگاه فعال در شهرها و شهرستانها تبدیل شوند. بخش جدی کار فروشگاهها هم رویدادها و جلساتی است که داخل فروشگاهها برگزار میشود.
* در کتابشهر ایران چقدر به استانها و مناطق فاقد پاتوقهای فرهنگی توجه دارید؟ و اینکه آیا برنامهای برای تأسیس فروشگاه در این مناطق دارید؟
توجه ویژهای داریم به شهرستانها و شهرهایی که کتابفروشی ندارند. این موضوع در اولویت قرار دارد. ابتدا هم با مکانهایی که سازمان تبلیغات در اختیار دارد، شروع میکنیم. در مرحله بعد، وارد بحث نمایندگی میشویم. سعی میکنیم با توجه به استانداردهایی که برای فروشگاههایمان در نظر گرفتهایم، به شهرستانهای مختلف و بچههایی که علاقهمند هستند، نمایندگی بدهیم.
* در سالهای اخیر، علاوه بر برندینگ فروشگاه، هویتسازی هم اهمیت زیادی برای موفقیت و ادامه حیات فروشگاههای محصولات فرهنگی پیدا کرده و توجه به این موضوع نیز بیش از گذشته است. به نظر شما این هویتسازی و هویتی که فروشگاه به مخاطب خود ارائه میکند، چقدر اهمیت دارد؟
هرچند که در این سالها فروشگاههای کتاب افزایش داشتهاند، هنوز به عدد مطلوب نرسیدهایم. خیلی از شهرها و شهرستانها هستند که هنوز کتابفروشی ندارند. نیاز و تقاضا هم وجود دارد؛ ولی میطلبد که متناسب با همان شهر یا شهرستان، در متراژهای مختلف فروشگاه زده شود. طبیعتاً یکی از ارکان بههمریختگی فروشگاهها بحث نیروی انسانی است و بعد، بحث ظرفیت مکانی. به هر حال برای شروع کار، ظرفیت مکانی هم باید با شرایط فرهنگی متناسب باشد تا چرخ اقتصادی فروشگاه بچرخد. فعلاً با وضعیت کنونی که در بحث املاک تجاری داریم، یک کتابفروشی توان پرداخت اجاره اقتصادی را ندارد. باید یک اجاره فرهنگی باشد تا راهاندازی کتابفروشی با چالش مواجه نشود تا پس از گذشت چند سال، کتابفروش بتواند مبلغ اجاره واقعی را پرداخت کند. اگر این دو عامل که ما پیگیری میکنیم، فراهم شوند، فروشگاههای کتاب توسعه پیدا میکنند و میتوانیم در همه شهرها و شهرستانها فروشگاههای شایسته داشته باشیم.
* فروشگاههای جبهه انقلاب را در این هویتسازی چقدر موفق میدانید؟
جمعبندی نهایی ما این شد که به همین سبک فروشگاه زنجیرهای کار خودمان را ادامه بدهیم. یکی از کارکردهایی که فروشگاه زنجیرهای دارد، این است که مخاطب به آن نام و هویتی که ایجاد شده، اعتماد پیدا میکند. این برای مخاطب دلگرمی و آرامش ایجاد میکند و میتواند با اعتماد بیشتری محصولات مدنظر خودش را انتخاب کند و بهراحتی از بستههای مختلف فروشگاه استفاده کند.
در بحث ترویج کتاب باید همافزایی کنیم. کتابفروشیهای کتابشهر ایران باید در بحث ترویج و معرفی کتاب بهصورت یکپارچه عمل کنند. این کار منجر به ضریبدادن و اهمیتدادن به کتابهای شاخص میشود که لازم است بیشتر به این آنها پرداخته شود. این کار یکی از ابزارهایی است که به ترویج کتابهای شاخص کمک میکند.
* از نظر شما فروشگاهها تأمینکننده نیاز مردم کشور هستند یا نیازمند تأسیس فروشگاههای بیشتر توسط نیروهای انقلابی و جهادی هستیم؟
از زمانی که فروشگاههای فرهنگی جبهه انقلاب فعالیتشان را آغاز کردند، دیدیم که این نیاز وجود دارد؛ یعنی مخاطبی که به گفتمان انقلاب اسلامی و حضرت آقا علاقه دارد و دغدغهمند است، این احساس نیاز را داشت. این کاری که کتابفروشی و ویترین انجام میدهد، این است که به نیاز بالقوه مخاطب میپردازد و باعث میشود آن محصولی که نیاز دارد، به دستش برسد. این یک چرخه است که از نویسنده و ناشر و توزیع شروع میشود و بعد به ویترین میرسد و تقویت میشود. هر چقدر تقاضا بیشتر باشد و بیشتر پاسخ داده شود، این چرخه فعالتر میشود و رونق بیشتری میگیرد. کار ناشر هم توجیه پیدا میکند و نویسنده به افزایش آثارش دلگرم میشود.
فروشگاههای جبهه انقلاب هم در این مدت هزینههای زیادی پرداخت کردند تا به ثمر بنشیند و درست از آب دربیاید. هر کاری در شروع با سختیهایی مواجه است؛ اما میبینیم که این موفقیت حاصل شده و این مدل فروشگاهها بهصورت یک جریان و گفتمان جای خودشان را باز کردند. همان طور که میبینید، بخش زیادی از کتابهایی که در کشور فروخته میشود، از کتابهای جریان انقلاب هستند که بخش عمده فروش آن از طریق کتابفروشیها انجام میشود.
کتابفروشیها به جز عرضه محصولات فرهنگی و فروش کتاب، با مخاطبان هم ارتباط میگیرند. به هر حال، فروشنده کتاب خیلی در ترویج و فروش کتاب مؤثر است. این باعث شد که جوّ فرهنگی شهر هم تأثیر بپذیرد. این کتابفروشیها، پاتوق جدی خیلی از اهالی شهر شده است. برای آنهایی که کتابخوان هستند، بیشتر. خانوادهها هم که محصولاتی را برای فرزندانشان میخواهند، به این کتابفروشیها مراجعه میکنند. این هویت و این مدل جای خودش را باز کرده است و هر روز هم روبهتوسعه و گسترش است.