به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، نجفقلی حبیبی در روزنامه آرمان گفته است: «برخی مشکلات وجود دارند که محصول عملکرد طبیعت است و تقصیر کسی نیست؛ مثل پدیدههایی همچون سیل، زلزله و... که مشکل همه دنیاست و صرفاً مختص کشورمان نیست؛ لذا در سلسله حوادث نباید فقط دولتها را مقصر دانست؛ البته تا حدی میتواند جامعه را به معنای عام و کلی مقصر دانست؛ چرا که پیشبینی چنین موضوعاتی را نکرده، اما نمیتوان به طور کامل آن را به گردن کسی انداخت. هرچند که این حوادث حداقل برای دولتهای بعدی این تجربه را میدهد که حواسشان را بیشتر جمع کنند و با پیشبینی از قبل، راه رخ دادن چنین اتفاقاتی را تا اندازهای ببندند. نکته دیگر تأثیرات بینالمللی بر شرایط کشور است. بالاخره ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران سلسله سیاستهایی داریم که خواست خودمان است و براساس آن سیاستها نظام سیاسی خود را مدیریت میکنیم. هر چند که این سیاستها مورد تأیید کشورهای زورمدار و قدرتمند هم نباشد؛ لذا این تعارض میتواند سببساز مشکلاتی شود که دو نگاه را به وجود میآورد. برخی معتقدند که باید سیاست خود را در نظام بینالملل تغییر دهیم تا شاید مشمول تحریم قدرتهای بزرگ قرار نگیریم و متعاقب آن با مشکلات دیگر مواجه نشویم؛ عده دیگری نیز مطرح میکنند که به رغم همه مشکلات و محدودیتها باید سیاست خود را ادامه دهیم. این یک بحث مبنایی در سیاست اداره کشور است که میخواهیم بر مبنای استقلال خودمان عمل کنیم یا آن طور که دنیا تنظیم میکند پیش برویم که این مهم باید در جایی سیاستگذاری شود. بالاخره وقتی سیاست شما این است که مستقل باشید و در تحولات منطقه و نظام بینالملل براساس رویکردهای خود عمل کنید، طبیعی است که سلسله مشکلاتی هم پیش خواهد آمد؛ بنابراین نمیشود دولتی را مقصر دانست که چرا در دوره عملکردیاش چنین اتفاقاتی رخ داده است. مجموعه سیاستهای کلی کشور را هم دولت به اصطلاح رسمی آن تعیین نمیکند، بلکه این سیاست از سوی مجموعه نظام تعیین میشود بنابراین اتفاقات نیز وجود دارد و اگر احیاناً مشکلات و رنجهایی هم پیش بیاید به خاطر رفتار سیاسی ماست؛ چرا که ایران میخواهد مستقل باشد و دنیا نیز این استقلال را برنمیتابد؛ بنابراین از در مقابله درمیآید و بازار خرید و فروش ایران را تحت تأثیر قرار میدهد. کما اینکه بخش اعظمی از داراییها و سرمایههای کشورمان را بلوکه کرده و پولی که برای ماست را به ما نمیدهند؛ لذا تا این رویه برقرار است، نمیتوان یک دولت را برای اینکه نتوانست آن طور که باید در این راه موفق عمل کند، مقصر قلمداد کرد و گفت این دولت نمیتواند یا دولت بعدی میتواند فرقی نمیکند؛ چرا که این نوع رویکردها در نظام بینالملل نتایج طبیعی روشهایی که در پیش گرفته شده و ممکن است در داخل کشور نیز مشکلاتی را به وجود بیاورد. زمانی که بخواهیم انقلاب و استقلال کشور را حفظ کنیم باید این مسائل و مشکلات را تحمل کنیم. در این بین نباید کسی را مقصر بدانیم چرا که سیاست کشور اینگونه بوده است و باید بدانیم در دنیای امروز استقلال هزینه دارد.»
مطابق استدلال (مغالطه) آقای نجفقلی حبیبی طبیعتاً هیچ مدیر و مسئولی نباید درباره حوزه کاری خود و عملکردش پاسخگو باشد، چرا که او میتواند ادعا کند اگر قصور و تقصیر یا کاستی و ایرادی در حوزه کاریاش وجود دارد، هزینه تصمیم سیاسی برای استقلال کشور است؟!
این حرف صددرصد غلط در حالی است که بسیاری از تدابیر دولت و مدیران ذیربط اساساً ربطی به سیاست خارجی ندارد. به عنوان مثال تولید مسکن در همه جای دنیا، یک پیشران اقتصادی است و در کشور ما مشخصاً عمده نیازمندیهای تولید مسکن (منابع انسانی تا منابع طبیعی و مصالح ساختمانی) در کشور موجود است. اما وقتی یک وزیر و رئیس مافوق او میگویند کار ما تولید مسکن نیست و از آن طرف دست سوداگران برای هر نوع اختلال در بازار مسکن بازگذاشته میشود، طبیعی است با تورم ۷۰۰ درصدی در ۸ سال روبرو شویم.
همین طور است کوتاهی در ساخت نیروگاههای برق، صیانت از منابع آبی کشور و جلوگیری از هدر رفت آن، عدم حمایت از تولید گندم در داخل و تمایل عجیب به واردات از خارج، بیمبالاتی نسبت به واردات بیرویه و قاچاق، عدم رفع موانع کسب و کار بلکه سخت کردن فعالیت اقتصادی و تولید در مقایسه با سود بادآورده سوداگری و... که همگی همت مدیران را میطلبد.
از سوی دیگر باید یادآور شود طیف غربگرا با ادعای این که مقاومت و ایستادگی و استقلالطلبی هزینهآفرین است، ظرف ۸ سال اخیر بر دیکتهنویسی و پیروی از زورگوییهای آمریکا اصرار ورزیدند، اما نه تنها مشکلات اقتصادی و تحریمها کم نشد بلکه چند برابر گردید. ضمناً باید عنایت داشت خیلی از کشورها در منطقه از آمریکا تبعیت محض کردند، اما خروجی چند ده سال استقلالفروشی، فقر بیسابقه در کشورهایی مثل مصر است و حال آن که اگر استقلالفروشی موجب رونق اقتصاد میشد، اکنون مصر باید سرآمد پیشرفتهای اقتصادی در جهان میشد!