به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، آییننامه قطبهای علمی نیز یکی از آییننامههایی محسوب میشود که وزارت علوم برای اولین بار در سال ۷۹ به تدوین آن پرداخته و پس از به بار ننشستن آن بارها و بارها اصلاح شده است. اما از بخت بدش پس از گذشت ۲۱ سال هنوز نتوانسته به اهداف خود دست پیدا کند.
به طوری که اگر سری به سایت دانشگاهها بزنید شاهد خواهید بود که نه تنها فعالیت چشمگیری از آنها وجود ندارد؛ بلکه در بسیاری از موارد دانشگاه متولی در سایت خود به داشتن عنوان آن بسنده کرده و حتی حاضر به بروزرسانی اطلاعات آن نشده است.
بیشتر بخوانید
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
پاسخ وزارت علوم به پیشنهادات مدیران قطبهای علمی / شریفی: منتظر ابلاغ تخصیص بودجه هستیم
دانشگاه تهران، بزرگترین مرکز آموزش عالی در ایران است که با لقب دانشگاه مادر از آن یاد میشود. این دانشگاه دارای ۲۵ دانشکده، ۹ پردیس و ۱۶ مرکز پژوهشی و تحقیقاتی و بر اساس اعلام سایت این دانشگاه دارای ۱۹ قطب علمی است.
عملکرد قطبهای علمی را چگونه ارزیابی میکنید؟
قطبهای علمی مختلفی در کشور ایجاد شدهاند که همه آنها به صورت یکسان فعالیت انجام ندادهاند. برخی از آنها بسیار موفق بودهاند یا بهتر است بگوییم حداقل در یک بازه زمانی موفق عمل کردهاند. برخی نیز بیشتر عنوانی بر روی کاغذ بودهاند به طوری که خیلی نمود خارجی نداشتهاند.
ایده تشکیل قطبهای علمی در دنیای پیشرفته از این زاویه بوده است تا افرادی در یک محل که پتانسیل بالایی دارد پیرامون یک موضوع و مسئله گرد هم بیایند و به تشکیل هستهای تحت عنوان قطب علمی بپردازند. به طوری که علاوه بر پژوهشگرانی که در آن دانشگاه یا موسسه حضور دارند، افراد دیگری که در مراکز خارج از آن موسسه مشغول هستند نیز بتوانند به صورت متمرکز بر روی یک مسئله خاص فعالیت کنند.
قطبهای علمی به منظور دستیابی به مزایایی ایجاد شدند؛ تشکیل قطبهای علمی در گذشته به این گونه بود تا افراد بتوانند به صورت فیزیکی بیشتر در کنار هم به فعالیت بپردازند، اما پس از گسترش اینترنت و فضای مجازی صحنه خیلی تغییر یافت به طوری که حضور فیزیکی و دورهم جمع شدنها که پیش از آن نیز وجود نداشت به طورکلی از میان رفت. اما به لحاظ موضوعی با استفاده از فضای مجازی این امکان وجود دارد تا افراد بتوانند به صورت متمرکز با یکدیگر به فعالیت بپردازند.
مزیت دومی که انتظار میرفت با تشکیل قطبهای علمی به وجود بیاید مربوط به این موضوع می شود که قطب علمی بتواند کمکهای پژوهشی از جمله بودجه و امکانات جذب کند. در این میان برخی از قطبهای علمی که فعالیت داشتند، توانستند از این حمایتها برخوردار شوند.
بنده اکنون عضو قطب علمی مدیریت بحران در مهندسی نقشهبرداری دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم؛ که از ابتدا تشکیل این قطب عضو اصلی این قطب بودهام. قطب علمی ما از بازه زمانی سال ۱۳۸۴ تا حدودا ۱۳۸۹ یک مقطع بسیار فعال را پشت سر گذاشته است به طوری که نشست سالانه برگزار میکرد و هر ماه جلساتی را با متخصصین برگزار میکردیم. همچنین با دانشجویان مختلفی در مقاطع مختلف ارشد، دکتری و فوق دکتری همکاری کردیم.
از طرفی به تنظیم کتاب و مجموعه مقالات میپرداختیم. با اساتید دیگر از رشتههای غیرمرتبط تعامل برقرار کرده و برای حل یک مسئله تیم تشکیل میدادیم. این فرایندها از سال ۹۰ به بعد نیز انجام شده است. اما آن نشاطی که در دوره گذشته وجود داشت اکنون دیگر وجود ندارد.
چه مسئلهای سبب شده است تا نشاطی که در آن زمانها وجود داشته است اکنون دیگر برای فعالیت قطبهای علمی وجود نداشته باشد؟
با توجه به مشاهداتی که طی سالهای گذشته داشتهام به شما میگویم که یکی از مهمترین دلایل مربوط به مسائل اقتصادی میشود. طی سالهای گذشته کشور از نظر اقتصادی به دلایلی مختلفی ضعیفتر شده است. همین موضوع سبب شد تا بودجه پژوهشی کاهش یابد به طوری که امکاناتی که در گذشته به طور معمول در دسترس قرار داشت اکنون دیگر یافت نمیشود.
یعنی اگر قرار باشد شخصی فعالیت پژوهشی انجام دهد و در آن راستا بودجهای دریافت کند باید لابی خاصی انجام دهد تا بتواند آن را به دست آورد که اگر انجام هم ندهد بدون تعارف باید بگویم هیچ بودجه به فرد تعلق نخواهد گرفت.
بنده اکنون در پژوهشگاه زلزله حداقل سه سالی میشود که به عنوان محقق استاد تمام پایه ۲۶ پژوهشگاه هیچ دریافتی به عنوان حق تحقیق نداشتهام و تنها حقوق خود را دریافت کردهام. این درحالی است که بنده دانشجوی دکتری فارغ التحصیل کردهام و حداقل سالی ۸ مقاله ژورنال داشتهام که بر اساس آییننامه وزارت علوم، با توجه به فعالیتهایی که انجام دادهام باید پول زیادی دریافت میکردم تا بتوانم تحقیقات خود را انجام دهم. اما مطلقا هیچ پولی دریافت نکردهام؛ بنابراین یک قسمت به نبوده بودجه برمیگردد که متاسفانه هموار اولین جایی که قربانی شده بحث تحقیق بوده است. در این میان مهمترین هنری که داشتهاند این است که توانستند حقوق اعضای هیئت علمی را بدهند.
قسمت دیگر مربوط به فعالیت جمعی و گروهی اعضای قطب علمی میشود که در سطح بینالمللی به صورت مجازی انجام شد البته در نگاه گسترده این بسیار خوب است، اما از آنجایی که در کشور ایران و در دولت روحانی سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساختهای فضای مجازی انجام نشد، این تعامل در کشور آن طور که باید تحقق نیافت.
بنده در اوایل همین هفته یک ارائه بینالمللی داشتم که در زمان ارائه پنج دفعه اینترنت قطع شد. این یک نقصان است و این پیام را میدهد که دانشمند ایرانی زمانی که میخواهد در سطح بینالمللی صحبت کند، با مشکلات قطعی اینترنت مواجه میشود. بگذریم از این مسئله که اکنون با طرح صیانت نیز میخواهند همان چیزی که وجود دارد را نیزصیانت کنند که مشخص نیست در انتها چه چیزی باقی خواهد ماند!
دنیا در حوزه قطب علمی از بسترهای جدید استفاده میکند، اما ما پا به پای این تغییرات نیامدهایم به طوری که اکنون کشور ترکیه بسیار پیشرفتهتر از ما از این امکانات برخوردار است.
نظرتان درباره آییننامه تشکیل قطبهای علمی چیست. آیا این آییننامه نیاز به بازنگری دارد؟ در ادامه پیشنهاد خود را برای اصلاح این آییننامه بفرمایید.
بگذارید قبل از هر چیز از آییننامه ارتقاء اساتید شروع کنم؛ زیرا ارتباط مستقیمی با این موضوع دارد. به نظر بنده رویکردی که در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی وجود دارد هم در آییننامه قبلی و هم در آییننامه جدید، بسیار فردگرا است.
به طوری که هر شخصی که آن را مطالعه کند به او این پیغام را میدهد که هر شخصی باید به صورت انفرادی به فعالیت علمی بپردازد، زیرا در این صورت است که از امتیاز کافی برای ارتقا برخوردار خواهد شد. این که افراد با یک تیم و مجموعه تحقیقاتی فعالیتی را انجام دهند، اول از هر چیز مزیتی محسوب نمیشود و بعد از آن این مسئله وجود دارد که کسی از آن استقبال نیز نمیکند؛ بنابراین باید در آیین نامههای ارتقاء و قطب علمی به کار گروهی امتیاز ویژه داده شود. در همین زمینه برخی از اعضای هیئت علمی به دلیل اینکه قصد دارند امتیازات ارتقاء را کسب کنند در قطبهای علمی به کار فردی میپردازند.
متاسفانه اکنون نه تنها به کارهای گروهی امتیازی داده نمیشود بلکه گاهی افرادی که به فعالیت جمعی پرداختهاند، مورد سوء ظن نیز قرار میگیرند. زیرا برخی مدیران از این که افراد با اعضای هیئت علمی دیگر دانشگاهها ارتباط داشته باشد، رضایت ندارند به همین منظور از انواع و اقسام روشها استفاده میکنند تا مانع این کار شوند.
آییننامههای قبلی قطبهای علمی و آییننامه موجود، آییننامه بدی نبودند، اما مسئله آن سیاست کلی است که میخواهد به کار گرفته شود تا به توسعه این موارد بپردازد. در حقیقت اگر قرار است یک قطب علمی تشکیل شود خیلی فراتر از این سیاستگذاریها باید رخ دهد.
این چیزی که اکنون ما در خصوص قطبهای علمی میگوییم یعنی تعدادی اعضای هیئت علمی پیرامون یک موضوع دور هم جمع شوند و به کار علمی بپردازند، حد مینیمم و بسیار فعالیت عادی است. در صورتی که قطب علمی در حوزه بینالمللی در عمل عبارت است از اینکه مکانی برای مرجعیت علمی باشد و تحقق این امر نیازمند سیاستگذاری و مدیریت کلان خیلی متفاوتتر از آن چیزی که اکنون وجود دارد، است.
برای اینکه یک قطب علمی شکل بگیرد نیازمند این است تا مجموعهای از تسهیلات برای آن در نظر گرفته شود. انواع نیازهای پژوهش را به نحوی فراهم سازد که مثال زدنی باشد به طوری که محقق دیگری که به کشور ما آمد از آن تعریف کند. به همین منظور باید به جای اینکه بروکراسی حاکم باشد که شخصی دستور دهد تا کاری انجام شود، مدیریت علمی بر اساس مواردی که لازمه کار علمی است، صورت گیرد.
به عنوان مثال وزارت خانه اعلام میکند که فلان گزارش را اکنون برای ما اسال کنید، ما در یک قطب علمی مجبور هستیم به سرعت یک پروپوزالی را ارائه کنیم که معمولا چیزی از آن به دست نمیآید. این شیوه، شیوه درست کار قطب علمی نیست. شیوه درست به این خواهد انجامید که ساختار یک پژوهشگاه بعد از چندین سال از فعالیت، با توجه به فعالیت علمی که داشته است، تغییر کند. به عنوان مثال اعلام میکنند که یک گروه در این دانشگاه و یک گره در یک پژوهشگاه هر دو تبدیل به یک آزمایشگاه تخصصی در آن موضوع میشوند. دانشمندانی که در آن قطب هستند این موضوع را پیگیری میکنند این شیوهای است که در حوزه بینالمللی در حال انجام است.
اکنون اگر ما در کشور خود بخواهیم هر اصلاحی را در این زمینه انجام دهیم، قبل از هر چیز باید از بروکراسی وزارت علوم گذر کنیم. در نهایت، تصمیم گیرندگان نهایی نیز با این حال که خود از اعضای هیئت علمی هستند؛ از آنجایی که در یک انتخاب دموکراتیک و غیر دانشگاهی و بیشتر سیاسی انتخاب شدهاند، آنطور که باید کار را جلو نمیبرند.
بنده امیدوار هستم در این دولت جدید به صورت واقع بینانه از همه امکانات موجود استفاده شود و نگاهی وجود داشته باشد تا افراد در قطبهای علمی نه تنها بتوانند به راحتی افراد داخل کشور را جذب کنند بلکه این امکان را داشته باشند تا متخصصین را از سرار جهان به کشور فرا بخوانند.
با نگاهی به سایت دانشگاه تهران و قطب علمی مدیریت بحران در مهندسی نقشه برداری شاهد فعالیتی نبودهایم، آیا دلیل این عدم نمایش فعالیتها، انجام نشدنم فعالیتی در قطبهای علمی است؟
این موضوع دو دلیل دارد اول اینکه سایتهای دانشگاهی مکانی مناسب برای اعلام فعالیتهای قطبهای علمی نیستند به طوری که خیلی عقبتر از حداقلهای مورد انتظار مراکز مشابه خود در دنیا هستند. به طوری که نه تنها فعالیتهای کنونی بلکه تاریخچه را نیز ارائه نمیدهند.
دلیل دوم این است که قطبهای علمی فعال نیستند، یعنی اکنون قطب علمی ما فعالیتی انجام نمیدهد. اما بنده معتقد هستم درست است که اکنون فعالیتی ندارند، اما در یک دورهای فعالیت داشتهاند و در سایت دانشگاه این موضوع باید دیده میشد. ما در قطب علمی خود بعد از سیلاب بهار سال ۹۸ فعالیتهای زیادی انجام دادهایم از نشست علمی گرفته تا بازدید از خوزستان. اما شما هیچ یک از آنها را در سایت دانشگاه مشاهده نمیکنید.
اینکه اکنون قطبهای علمی فعال نیستند نیز کمی بهانه شده است که دلیل آن کرونا است، اما به نظر بنده این موضوع بهانه است، زیرا دنیا اکنون در همین وضعیت به برگزاری کنفرانسها میپردازد. مسبب این وضعیت نیز از طرفی مدیریت دانشگاه، پژوهشگاه و از سوی دیگر اعضای قطب علمی هستند. اگر به مدیران نیز مراجعه کنید اعلام میکنند که اوضاع خوبی نداریم و همین که حقوق اعضای هیئت علمی را دادهایم بزرگترین کار را انجام دادهایم. به نظر بنده خیلی از مدیریتها آنطور که باید به وظیفه خود عمل نکردهاند. درصورتی که باید فعالانه عمل میکردند.