گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ شادی رضایی؛ معرفی 600 نویسنده و کتابهایشان در سطح شهر تهران در قالب بیلبورد، آمادگی دستگاههای فرهنگی ازجمله خانه کتاب و ادبیات ایران و نهاد کتابخانههای عمومی کشور برای هفته کتاب و افتتاح دهمین فروشگاه کتابشهر ایران،بازدید وزیر ارشاد از کتابفروشیهای تهران همزمان با هفته کتاب و امثالهم عناوین بخشی از برنامه هایی است که به مناسبت 29 امین هفته کتاب و کتابخوانی به وقوع پیوست.
کتابخوانی تشریفاتی
24 امین روز از آبان ماه تقویم هرسال با عنوان روز کتابخوانی شناخته میشود و خواسته ناخواسته اتفاقات و رخدادهایی را خواهیم داشت که مختص این ایام خواهد بود.
امسال اما همه چیز از شعار«جای خالی را با کتاب مناسب پر کنیم» شروع شد و ارگانها و نهادهای فرهنگی با ادعای متفاوت بودن برنامه های امسال همان اقدامات همیشگی را پشت سر هم قطار کردند و امسال را متفاوت از هرسال برشمردند.
اما مسئله این است که کمیت و کیفیت برنامههای انجام شده در بهبود و ارتقای فضای کتابخوانی موثر بودهاند و چند درصد از جامعه را مخاطب و هدف خود قرار دادهاند؟
چند درصد از مردم از این برنامهها مطلع میشوند و یا اصلا اهمیت خاصی به رویدادهای ذکر شده میدهند؟
افرادی که مخاطب ثابت کتاب هستند غالبا بین این هفته و هفتههای دیگر سال تفاوتی قائل نمیشوند، اما تلاش میکنند با بهره بردن از تخفیفات این روزها نیازهای کتابخوانی خود را تامین کنند و کتاب های نسبتا گران تر را با قیمت مناسبتری به قفسه کتابهای خود دعوت کنند.
بنابراین سوال مهمتری که مطرح میشود این است که اساسا ضرورت وجود روز کتابخوانی و اقدامات موثری که در راستای آن انجام می شود،چه مواردی هستند؟ آیا روز کتابخوانی صرفا یک مناسبت است و نگاهی که به آن هست یک نگاه تشریفاتی است؟ یا برنامهریزی و اهدافی بلندمدت برای برنامههای مشابه و کلیشه ای هرساله این هفته وجود دارد؟
حامد صلاحی سردبیر خبرگزاری کتاب ایران دراین خصوص در گفتگو با خبرگزاری دانشجو گفت:«به هرحال فرهنگ مقولهای نیست که در چهارچوب مناسبت خاص بگنجد و محدود شود؛ چراکه یک جریان جاری است و نمیشود یک برش یا برهه از زمان را برداشت و به آن پرداخت و به پس و پیش آن پرداخته نشود. بنابراین این فرمایش شما از این جهت درست است اما نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که فرهنگ و خصوصا کتاب و ادبیات مقوله مهمی است که باید در همهی ادوار به آن توجه شود؛ اما نکته مثبتی که وجود دارد این است که یکسری مناسبت وجود دارد که میتوان در آن زمانها بیش از پیش به آن پرداخت؛ به هرحال چه ایرادی دارد اگر ما 10روز نمایشگاه کتاب بگذاریم و جشن ملی برای کتاب داشته باشیم.»
کلیشه فرهنگی
طبق نتایج آمارگیری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹، سرانه مطالعه ایرانیهای ۱۵ سال به بالا در روز حدود ۱۶ دقیقه و ۳۲ ثانیه برآورد شده است. این تحقیق در چارچوب طرح "آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوار" انجام شده.
پس از این و حتی در ایام پاندمی کرونا هم که بسیاری از مردم کتاب را با وجود مهجوریت همیشگی برای گذران وقت انتخاب کردند هیچ آمارگیری جدیدی در خصوص اطلاع از وضعیت سرانه مطالعه فعلی کشور انجام نشد و عملا آمار دقیق و به روزی از این موضوع در دست نیست و همین امر موجب میشود تحلیل درستی از اوضاع فرهنگی و مطالعاتی کشور شکل نگیرد و در نتیجه نمیتوان ادعا کرد که مردم کتابخوانی داریم یا خیر.
به همین دلیل در نهایت امر متوجه این موضوع نمیشویم که چند درصد از مردم جامعه ما مخاطب طرح ها و موضوعات مرتبط با روز و هفته کتابخوانی هستند.
بررسی میزان فروش کتابفروشیها هم معیار مناسبی برای سنجش این موضوع نخواهد بود چرا که فاکتور های مختلفی مانند آمار امانات کتابخانه های عمومی و موارد مشابه آن در خروجی خالص این آمار ها تاثیرگذاراند.
بنابراین حتی با نظر گرفتن اینکه مردم کتابخوانی داریم این مسئله قابل بحث است که اقدامات وزارت ارشاد اسلامی به عنوان متولی این امر تا چه حد کارآمد بوده است و چه تاثیری بر سرانه مطالعه داشته؟
صلاحی، سردبیر خبرگزاری کتاب ایران،با تاکید بر اهمیت وجود این روز و حتی اجرای برنامههای مشابه سالهای پیش در گفتگو با خبرگزاری دانشجو بیان کرد:«ما یکسری برنامه در طول سال از سمت وزارت ارشاد داریم مثل طرحهای فصلی خانه کتاب و وقتی یک مقدار زمان میگذرد، اتفاق ملی مثل هفته کتاب و نمایشگاههای کتاب شروع میشود. در شرایط فعلی هم این مسئله به هفته کتابخوانی محدود نخواهد ماند؛ چون در برخی از استانها، با توضیح مدیرکل استان مشخص شد که برخی برنامهها بعضا حالت تاسیسی دارد و این رویکرد میتواند اتفاق خوبی باشد و امیدوار باشیم که در ادامه و بعد از هفته کتاب هم پویشها ادامه داده شود.»
آنچه واضح است این است که عوامل مختلفی در میزان سرانه مطالعه جامعه تاثیرگذارند.از جمله این موارد میتوان به قیمت کتاب که شامل گرانی کاغذ و نهایتا کتاب میشود، شبکههای مجازی با تغییر ضائقه مخاطب از فرهنگ مکتوب به شفاهی، آموزش و پرورش با سیستم معیوب آموزشی و تربیتی، خانواده و نبود فرهنگسازی مناسب رسانهای اشاره کرد.
بسته پیشنهادی کتابخوانی
با وجود غریبه بودن انسان ایرانی از ادبیات و مطالعه مستمر، نویسندگان برجسته ای در تاریخ ادبیات ما قلم زدند که متاسفانه مورد کملطفی غالب جامعه قرار گرفتند و عده نه چندان کمی با شنیدن نامشان هیچ جمله، عبارت یا حتی نام کتابی در ذهنشان نقش نمیبندد.
همچنین ضائقه انسان امروز برای مطالعه کتاب های سطحی با موضوعات زرد از نگاه کسی پوشیده نیست و لیست پرفروشهای ماهانه و هفتگی ناشرین مختلف تاییدی بر این ادعاست، اما همین انسان اگر خوراک ادبی خوبی را دریافت کند باز هم به روند زیست بدون مطالعه یا مطالعه سطحی خود ادامه میدهد؟
مسئله دیگری هم که در فضای فرهنگی کتاب جایگاه ویژه اما کمپرداختی را به خود اختصاص میدهد بحث نقد ادبی درست است. موردی که برخلاف اهمیتش غالبا نادیده گرفته میشود و شاید حتی دید و دانش کافی نسبت به آن در دست نیست و همین امر موجب مغفول ماندن آن در روند ادبی ما میشود.
حامد صلاحی سردبیر خبرگزاری کتاب ایران در گفتگو با خبرگزاری دانشجو، بخشی از این امر را به تغییر سبک زندگی دانست واظهار داشت:«نمیتوان همه موارد را متوجه ادبیات دانست اما اگر در نظر بگیریم که ادبیات خوب در وهله اول باید تولید شود و در وهله بعدی میبایست ترویج شود؛ ما حتی اگر این بخش را به خوبی انجام دهیم باز یک نکته دیگر هم باقی میماند و آن اینکه سبک زندگی مردم تغییر کرده و از مکتوب به آنلاین و حتی به مطالعه در فضای مجازی تبدیل شده؛ به عبارتی باید مجموع شرایط را دید.»
جای خالی توجه به مطالعه در سیاستگذاری فرهنگی
در یک نگاه اجمالی به بخش های مختلف فرهنگی جامعه متوجه میشویم در معنای عام فرهنگ و هنر دغدغه و مسئله اصلی نظام حاکمیتی و سیاستگذاری کشور نبوده و همین امر به خودی خود موجب میشود در برهههای زمانی مختلف و در ابعاد گوناگون کمتر نگاه جامع و سازنده به این بخش داشت و غالبا آن را در مناسبها و اقدامات کوتاهمدت خلاصه میکنند. با وجود اینکه مقوله فرهنگ نیاز به کارکرد بلندمدت و مستمر داشته و در یک مناسبت و منظومه زمانی خاصی نمیگنجد.
بر همین اساس انتظار میرود با تغییر نگرش نسبت به حوزه فرهنگ و توجه به اینکه ریشه حل بسیاری از مسائل در گره های باز نشده فرهنگی جامعه است کمکم به سمت نگاه موثر به مقوله فرهنگ حرکت کنیم و ارزش والاتری برای آن در میان سیاستگذاریهای جامعه قرار دهیم.
امید است با اجرای سیاست گذاریهای درست و قرار دادن فرهنگ در جایگاه مناسب خود در لیست مسائل مهم حاکمیتی و انجام اقداماتی سازنده در راستای ارائه خوراک ادبی مناسب در جهت هرچه بهتر شدن شرایط این حوزه گام برداشته و اتوپیای ادبی را در نوع خود رقم بزنیم.