جواد محرمی منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با دانشجو در ارتباط با چند روایتی در سریالهای رسانه ملی گفت:«ما از دیرباز در سریالسازی مشکل فیلم نامه داشتیم. سریالهای تلویزیون هم از این قاعده مستثنی نیستند. اصلیترین ضعف سریالها این است که ساختار ژانر را رعایت نمیکنند. ما نمیتوانیم هیچ کدام از این سریالها را در یک ژانر دقیقی قرار بدهید. مثلا بگویید این سریال ملودرام است، عاشقانه یا کودک است. به طور مثال سریال بچه مهندس که به نظر می رسد برای نوجوان ساخته شده باشد ولی واقعا سریال مناسب بزرگسال بود. در ارتباط با وجود چند روایت در یک سریال هم مشکل این است که ذهن نویسنده انسجام و چارچوب مشخصی ندارد.
وی در ادامه افزود: «دوستان در تغییر فیلمنامهها دست به تجربه آموزی می زنند. سعی میکنند برای جذب مخاطب، سریال بر چسب خانوادگی هم داشته باشد. حالا این برای ارائه به مدیران بالا دست هم جواب میدهد. مثلا سازنده مدعی می شود که یک سریال ساخته که هم امنیتی بوده هم جنبه خانوادگی داشته است. درحالی که اینطور نیست و حتی مسائل ضد فرهنگی هم در آن دیده میشود. مثلا در سریال "خانه امن" حتی مسائل ضد فرهنگی مثل دوست شدن خانم و آقا و قرار گذاشتن ها پر رنگ بود. بیشتر از اینکه بخواهد خانواده مطرح باشد مسائل ضد خانوادگی مطرح میشد. این مسائل ریزی است که به دلیل آنکه مدیران صداوسیما روی مسائل جزئی فیلمنامه و تاثیری که می تواند روی مخاطب به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه بگذارد اشراف ندارند این اتفاقات می افتد.»
محرمی در ارتباط با وجود عوامل مشخص و تکراری در سریال سازی این روزهای رسانه ملی گفت:«متاسفانه سریال سازی در صداوسیمای ما از یک تفکر و رویکرد دقیق و کارشناسی شده بهره نمی برد. یک شخصی می آید سریالی می سازد و بعد تبدیل به یک برند در آن ژانر می شود. پشت بند آن ما می بینیم که به آن شخص دوباره سریال می دهند، او می سازد و سریال به سریال شما نمی بینید که فیلمنامه تقویت شده باشد. کارهای امنیتی که امروزه هم باب شده، بعد از آنکه سریال "گاندو" کمی نگاهها را به خودش جلب کرد، دوستان افتادند به ساختن سریال های امنیتی چون احساس کردند که این نوع سریال ها مخاطب بیشتری دارد و جواب میدهد، که البته اینکه چقدر در میان همه اقشار کشور توانسته مخاطب پیدا کند هم جای سوال دارد. چون بالاخره نظرسنجی های سازمان از دوران آقای علی عسگری انجام میشود و البته این نظرسنجی ها هم خیلی دقیق نبوده. از طرفی و اینکه این سریال ها مخاطب خاص خود را دارد و تنها در میان یک قشر خاصی اینجور سریال ها خریدار دارد. به نظر من دوستان سعی نمی کنند دایره مخاطب را به یک شکلی افزایش بدهند و این خودش ضعف محسوب می شود.»
وی افزود:«وجود عوامل مشخص و تکراری سبب یکدست شدن سریالها میشود. سریالهای تلویزیونی ما امروزه همه شبیه به هم شدند چون یکسری نویسنده مینویسند، یکسری تایید میکنند. من نمیخواهم از واژه باند که واژه منفی هست استفاده کنم اما به نظر میرسد که یک طرز نگاه، رویکرد و یک سلیقه ی خاصی در سریالسازی حاکم است. یکسری انسانهای گزینش شده وجود دارند و سعی نمی شود از نویسنده های جدید، از کاگردانهایی با افکار تازه تر استفاده شود؛ این است که این چرخه ی معیوب همیشه وجود دارد و آثار را شبیه به هم می کند که در نتیجه آن یک جور دلزدگی در مخاطب ایجاد میکند. البته با آمدن اقای جبلی این امید ایجاد شده که به خصوص در سریال های تلویزیونی دایره نگاه ها را باز تر کنند.»
این منتقد تلویزیون در ارتباط با ضعف نگاه آسیب شناسانه و نظارت سازمان صداوسیما بر سریال ها بیان داشت:«در سازمان صداوسیما نظارت نسبت به سریالها خیلی ضعیف است. شما ببینید یک سریال خوبی مثل «پایتخت» را که در سری های اول آن واجد نگاه های فرهنگی بود در سری های آخر کاملا تبدیل به سریالی ضد فرهنگی شد. چون این نگاه آسیب شناسانه وجود ندارد . علتش به این برمیگردد که آن نگاه آسیب شناسانه و دقیق و جزئی در سازمان صداوسیما وجود ندارد.»