به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آرمان مینویسد: «دولت آمریکا درباره تضمینها اعلام کرده نمیتواند دولت بعدی آمریکا را متعهد به حفظ برجام کند، که هیچکدام از دولتهای آمریکا نمیتوانند تعهد و وظیفهای برای دولت بعد تعیین کنند. دونالد ترامپ هم وقتی رئیسجمهور شد از بسیاری از تعهداتی که دولت اوباما امضا کرده بود خارج شد. به نظر میرسد چگونگی آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران، فروش نفت و... میتواند با سازوکاری تعریف شود و طرفین بتوانند به راه مصالحتآمیزی برای احیای برجام دست پیدا کنند. باید این موضوع را مد نظر قرار داد و مذاکرهکنندگان ایران با چشمانداز بلندتری به دنبال رفع تحریمها باشند. این تحریمهای آمریکاست و آمریکاست که میتواند رفع کند؛ نه چینیها، نه روسیها هیچکدام نمیتوانند کمکی بکنند. به نظر میرسد ایران و آمریکا باید پشت میز مذاکره بنشینند و این موضوع را هرچه زودتر و سریعتر حل کنند. امکان مصالحه وجود دارد. امکان توافق وجود دارد و این بستگی به اراده طرفین برای رسیدن به توافق دارد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که حقوق بینالملل در خدمت قدرتهای بزرگ است و از آن استفاده میکنند. این منطق حاکم بر نظام بینالملل است. دولتهای آمریکا نشان دادهاند که حتی اگر تضمینی هم بدهند دولت جدید نمیتواند متعهد به تضمینهای دولت قبلی باشد و دولت ترامپ نمونه آشکار آن است. به نظر میرسد جمهوری اسلامی اگر به دنبال تضمینی برای بقای برجام است این تضمین باید در دل رفع تحریمها به دست بیاید یعنی در مدتی که از ریاستجمهوری جو بایدن باقی مانده در این مدت چنان ایران بتواند پیوندهای اقتصادی خودش را با اروپا و آمریکا گسترش بدهد که هزینههای خروج از برجام افزایش پیدا کند. این میتواند مهمترین تضمین باشد.»
نویسنده توضیح نداده که اگر دولت آمریکا نمیخواهد و نمیتواند تضمین بدهد، مذاکره مستقیم - جز واگذاری امتیازی بزرگ به آمریکا- چه مشکلی را در زمینه عدم تکرار عهدشکنی برطرف میکند؟ آیا آقای ظریف و تیم او حدفاصل سالهای 92 تا 94، مذاکره مستقیم با آمریکاییها کم داشتند و آیا آن مذکرات - در حد رفیق خودمانی شدن - دولت اوباما را از تهدید شرکتهای سرمایهگذار و طرف همکاری با ایران بازداشت؟ آیا همین آقای ظریف نبود که پس از برجام، از وزارت خارجه آمریکا خواست نامههای آرامشبخش صادر کند مبنی بر اینکه شرکتهای طرف تجارت و همکاری با ایران را تحریم و مجازات نمیکند؟!
یادآور میشود تضمین معتبر، رکن هر توافقی است و وقتی پیشاپیش یک طرف - آن هم با سابقه عهدشکنی - اعلام میکند که حاضر نیست تضمین بدهد، در حقیقت به بیهوده و از پیش لغوشده بودن توافق گواهی میدهد.