گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، حسین حمیدی، ملی شدن صنعت نفت در سپهر تاریخی کشورمان، امری بینظیر است که دولتی با تکیهبر توان داخلی مردم خود، روبروی ابرقدرت استعمارگری به نام انگلستان ایستاد و منابع ملی را از دستان ستمگر متجاوزان و استعمارگران خارج کرد.
این حرکت ازآنجهت اهمیت دارد که دولت مصدق در دوران طاغوت بهصورت مردمی تشکیل شد. دولتی که صبر نظام زمان و اربابان غربیاش را لبریز کرد و دیری نپایید تا ماهیت استکبار نمایان شد و "دولت مردمی" را با "کودتای حاکمیتی" سرنگون ساخت.
زمانی که اولین چاه نفت در ایران بیش از صدسال قبل در منطقه مسجدسلیمان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از اهمیت این موضوع نداشت؛ اما کاشفان آن بهخوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دستیافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند. شرکتهای خارجی سالها منابع مردم ایران را به تاراج بردند و دولتهای وقت ایران هیچگونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.
اصولاً منابع ملی و موقعیت مکانی و سوقالجیشی کشور ایران در جنوب غرب آسیا، برای تمام استعمارگران جذاب بوده و هست. از طرفی نیز بافت اجتماعی و مردمی ایرانیان و عجین بودن فرهنگ آنها با دین مبین اسلام، استعمار را برای هر مستکبری سخت میکرد.
ازاینجهت بود که ابتدا دشمنان متوسل به جنگ فرهنگی و روانی میشدند و با تغییر در ادراک جامعه مراحل استعمار را تکمیل می¬کردند. برای مثال جاسوسهایی را میفرستادند تا در میان مردم ابتدا مقبولیت کسب کنند و سپس منابع ملی را بلااستفاده جلوه دهند. داستان معروف "مستر جیکاک" ازجمله همین اقدامات است.
امروز، اما بالاتر از نفت، حاکمیت کشور متعلق به مردم است؛ اما داستان نفوذ ادامه دارد. مثلاً در قضیه انرژی هستهای که نیاز و حق اساسی یک ملت است، ملت ایران بهواسطه نفوذ فرهنگی و سختی ناشی از تحریم اقتصادی از شعار بسیار زیبای "انرژی هستهای حق مسلم ماست" کوتاه آمدند و پس از امضای اولیه دولت وقت در لوزان سوئیس به خیابان آمدند و جشن گرفتند. بسیار روشن است که پروژه خلع ید ایران از انرژی صلحآمیز هستهای بخشی از یک برنامه جامعتر است. برنامهای که ابتدا برجامهای متعدد هستهای و موشکی و تروریستی و ... را به امضای سران دولت و مجلس ایران برساند و در انتها نقشه خاورمیانه جدید را عملی کند و ایران را به چندتکه تقسیم کند.
ملی شدن صنعت نفت از دو جهت اهمیت دارد:
اول آنکه هیچ نظام خارجیای وجود ندارد که ملت ایران را بر منافع ملی خود ترجیح دهد، همانگونه که در همان سالها با کودتای ۲۸ مرداد، دولت مصدق سرنگون شد و دوباره منابع ملی به دست خارجیها افتاد.
دوم اینکه هیچ قدرتی بالاتر از مردم برای نظامهای سیاسی وجود ندارد.
حکومت پهلوی پشتوانه مردمی خود را به حمایت مستکبران واگذار کرد و تمام کوپنهای خود را در سبد غرب قرارداد. محمدرضا پهلوی برای تمام حکومتها تبدیل به درس عبرتی شده است که تکیهبر غرب اشتباهی است جبران ناشدنی.
درس عبرتی که اگر در تاریخ بهدرستی درک میشد، امروز هیچ کشوری به ساز آمریکا و اسرائیل نمیرقصید، درس عبرتی که روشنایی سیاسی و استقلال میآفرید و منجر به کوتاهی دست استکبار از کشورهای منطقه و دنیا میشد.
قدرت ملت ایران و نظام اسلامی در مسائلی مشابه ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی، ثابت کرده است که هر ملتی میتواند با تکیهبر توان خود و حمایت از دولت منتخب خود، قدرتهای بزرگ جهان را بهزانو درآورد. حرکتی که ملت ایران را ملتی شاخص و تراز برای ملل جهان قرارداد و ترس را بر اندام هر متجاوزی انداخت.
۲۹ اسفند روز حماسه بهیادماندنی و نقطه عطفی در تاریخ کشور عزیزمان ایران اسلامی و نشانهای از ایستادگی و استقامت برای نجات سرمایههای ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان و مستکبران است.
حسین حمیدی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان اصفهان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.