گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقهای اصفهان به تازگی اعلام کرده که احتمالا آب در زاینده رود برای کشت پاییزه جاری نمیشود. چون آب موجود در سد زاینده رود ۱۵۱ میلیون مترمکعب است و در این شرایط ورودی آب به سد ۶ مترمکعب بر ثانیه است و آبی که برای مصرف شرب از سد خارج میشود، ۱۷ مترمکعب بر ثانیه!
با شرایطی که او توصیف کرده، احتمال اینکه سد زاینده رود هم به سرنوشتی شبیه سد اکباتان دچار شود، دور نیست. اما باید خشک شدن منابع آبی کشور را نظاره گر باشیم و کاری برای اصلاح مدیریت نکنیم؟
پارسال، همین روزها بود که کشاورزان اصفهانی در زمین خشک زاینده رود تجمع کرده بودند. تجمعی که چند روز طول کشید و حتی ابعاد امنیتی پیدا کرد. در همان روزها معاون اول رئیس جمهور قول داد که مشکل اب کشاورزان اصفهانی را هرطور باشد، حل کند. وزیر نیرو هم وعده حل مشکلات را داد. رئیس جمهور نیز در سفر استانی خود به اصفهان به مساله آب زاینده رود توجه ویژهای کرد و عمده مصوبات سفر استانی رئیس جمهور هم به حل مساله آب زاینده رود و مشکلات آبی کشاورزان اختصاص یافت. اما گویا امسال هم مشکلات کشاورزان همان مشکلات سالهای گذشته است.
هنوز مشخص نیست که دولت سیزدهم برنامهای برای تغییر حکمرانی آب به ویژه در حوضه زاینده رود دارد یا نه؟ یا هنوز نمیدانیم که مصوبات سفر استانی دولت به اصفهان با آن حجم بالای ارقام تصویب شده، دقیقه قرار است چه مشکل یا مسالهای را حل کند، اما با توجه به آنچه در همدان رخ داده و آنچه در آینده نزدیک برای اصفهان محتمل است، ضرورت تغییر حکمرانی آب خودنمایی میکند.
بیشتر بخوانید:
مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، احداث تونل اول کوهرنگ را اولین گام برای مدرنیزه کردن حکمرانی بر زاینده رود عنوان میکند و با اشاره به احداث سدهای ریزودرشت در بالادست و اجرای طرحهای توسعه کشاورزی در پایین دست رودخانه، میگوید: تقریبا در هر دهه یک منبع آبی جدید به زاینه رود اضافه شده که تقریبا بر ابعاد فنی تمرکز کرده بود، اما پیامد اصلی این «مأموریت هیدرولیکی» متلاشی شدن نظام زاینده رود بود.
فصیحی به سامانههای سنتی حکمرانی آب در همه نقاط ایران و از جمله زاینده رود اشاره میکند و میگوید: میرابها را معتمدین و مردم محلی انتخاب میکردند و کمتر تحت تأثیر دولتها قرار داشتند. خودکفا بودند و هزینههای بهره برداری، تعمیر، نگهداری و حقوق میرابها هم از طرف خود آب بران تأمین میشد. قوانین شفاف داشتند، که اجرایی و مورد قبول همه بود.
این پژوهشگر سیاست گذاری حوزه آب بیان میکند که نظامهای جدید حکمرانی آب در تخریب فیزیکی و فراموشی نظام سامانههای سنتی نقشی اساسی داشته اند. در زاینده رود، طرحهای جدید پیاده شده روی شکههای تقسیم آب قدیمی که در اصفهان به «مادی» شهرت داشت، روی قنوات شار وارد کرده که باعث بر هم خورد نظامهای اداره آن شده است.
او معتقد است برهم خورد نظامهای اداره قنوات، تأثیر اجتماعی تغییر در حکمرانی آب است. خشک شدن تدریجی قناتها هم تأثیر فنی ان است.
فصیحی میگوید: سدهای مخزنی، انحرافی، کانال ها، پمپاژ و انتخاب اب به مناطق دوردست خارج از حوضه، به عنوان عوامل برهم زننده انسجام اجتماعی و توزیع درآمد و هزینه در حوضه زاینده رود شناخته میشوند. به این طریق که درآمد از پایین دست به بالادست منتقل شده درحالیکه افزایش املاح در آب و شوری خاک برای پایین دست رقم خورده است. تالاب گاوخونی و باغات مصفا و قدیمی در پایین دست از بین رفته و تداخل انتظارات آب بران تازه وارد و قدیم و همزمانی آن با برداشت غیراصولی از منابع زیرزمینی، باعث پیچیدهتر شدن روابط بازیگران در حوضه آبریز زاینده رود شده است.
او با بیان اینکه این غول پیکرسازیهای آبی موجب بر هم خوردن نقاط روشن حکمرانی سنتی زاینده رود شد، توضیح میدهد: الگوی حکمرانی که مشارکت پذیر، اجماع گرا، جوابگو، شفاف، مسئولیت پذیر، مؤثر، عادلانه و فراگیر بود.
فصیحی با برشمردن آسیبهایی که الگوی حکمرانی نامنظم و عدم کنترل در برداشت و استفاده بی رویه از منابع آب بران، محیط زیست و نسل آینده، میگوید: تصمیم گیرندگان متمایل به دوری از بروز مناقشه زیست محیطی، اجتماعی و سیاسی بر سر آب در بلندمدت باید متوجه شوند که راهکارهای بالا به پایین و پادگانی در در مساله حقوق آب نمیتواند چندان موثر باشد و در یک کلام حقوق آب با تحکم و اجبار دست یافتنی نیست.
تجربه همدان پیش چشم ما قرار دارد و میدانیم که دیر نیست بی آبی دامن زندگی شهری در شهرهای پرجمعیتتر و اثرگذارتر را هم بگیرد. ناکارآمدی سیاستهای فعلی در مدیریت منابع آبی در چند سال گذشته، اثبات شده و تغییر در شیوههای حکمرانی امری ضروری به نظر میرسد. اما آیا دولت سیزدهم همان دولتی است که انتظار داریم حداقل مقدمات این تغییرات را ایجاد کند؟