حامد یزدیان، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به بررسی حکمرانی آب در اصفهان پرداخت و گفت: مولفههای حکمرانی خوب شفافیت، قانون گرایی و مشارکت ذینفعان است که این موارد در زاینده رود نیز قابل بررسی است.
شفافیت و پایبندی به قوانین در حوضه آبریز زاینده رود ضروری است
یزدیان با اشاره به منابع آبی و مصارف زاینده رود گفت: در واقع حوضه زاینده رود یک حوضه وسیعی است که ۹۰ درصد منابع آبی آن در یک استان قرار دارد و ۸۰ درصد مصرف آن در استان دیگری است. از سال ۱۳۸۴ به بعد، مدیریت آّبی که بر اساس حوضه آبریز بود به مدیریت استانی تبدیل شد. این امر بعضی از موارد را دچار خدشه و آسیب کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان شفافیت به عنوان اولین اصل افزود: این که ذی نفعان هر حوضه و برداشتها مشخص باشد مسئله جدیای است. با این که در دو سال اخیر توسط وزارت نیرو و مدیریت استان اقدامات خوبی درباره سهم برداشتهای بالا دست و پایین دست و حقابهها در حوضه زاینده رود انجام شده، اما هنوز جای کار دارد.
وی تصریح کرد: بحث حقابهها در حوضه زاینده رود بسیار جدی است. ما کمتر استانی را داریم که افرادی حقابه به معنای دارا بودن سند مالکیت ثبت شده در دفاتر اسناد رسمی داشته باشند، اما در استان اصفهان بسیاری از این موارد وجود دارد و اعداد و ارقام آن در پایین دست موجود است و برداشتهای بالا دست که برخی قانونی و برخی غیر قانونی نیز هست مشخص است، این اولین اصل یعنی شفافیت است.
یزدیان درباره قانون گرایی در حکمرانی آب میگوید: ما احکام و قوانین مختلفی را در حوضه زاینده رود داریم که متاسفانه به آنها پرداخته نشده است، یکی از چالشهای جدی ما در حوضه زاینده رود این است که با توجه به قانون توزیع عادلانه آب و این که قانون حقابههای حوضه را به رسمیت شناخته است، باید در سالهای مختلف حقوق حقابه داران رعایت شده بود که متاسفانه نشده است. همچنین در قانون پیش بینی شده است که اگر به دلیل افزایش مصرف شرب و یا نیاز ضروری مجبور به برداشت از آب حقابه دارها شدیم باید با آنها مذاکره کرده و رضایتشان را به دست میآوردیم که متاسفانه انجام نشده است.
وی افزود: مواردی مانند تامین آب شرب پنج میلیون نفر در اطراف حوضه زاینده رود و توسعه صنعت و کشاورزی در بالا دست و همچنین استان اصفهان، موجب شده است که در حق کشاورزان پایین دست اجحاف شود بدون این که در مورد حقابه هایشان با آنها مذاکره شود و یا ما به ازای آن به آنها پرداخت شود.
این کارشناس مسائل آبی عنوان کرد: در هر حال این چیزی است که قانون تصویب کرده است و این نماد یک بیقانونی است علاوه بر آن قانون تصریح میکند که بعد از شرب الویت حقابه زیست محیطی است و این قانون هم متاسفانه در حوضه زاینده رود اصلا رعایت نشده است. مطالعات مشترک بین دانشگاه اصفهان و شهرکرد عدد ۱۷۶ میلیون متر مکعب را به عنوان حقابه تالاب گاوخونی مشخص کرده که تقریبا میتوان گفت عددی نزدیک به صفر وارد تالاب گاوخونی شده است و اگر هم آبی وارد تالاب شده است پساب کشاورزی بوده است، کمتر از ۲ تا ۵ درصد سطح تالاب مرطوب است که این یک فاجعهی زیست محیطی است. علارغم قوانین موجود در مورد تامین حقابه تالاب، متاسفانه هیچ کدام رعایت نشده است.
یزدیان ادامه داد: قانونهای موجود در حوضه زاینده رود رعایت نشده است، آن چه که به عنوان برداشتهای غیر مجاز تلقی میشود و یا آن چه که وزارت نیرو متاسفانه در دهههای گذشته بدون تامین منابع مصارفی را تعهد کرده و یا به تعبیری آب را فروخته است بدون این که منبعش تامین شود اینها همگی نشان دهنده آن است که دومین مولفه که از اصلیترین مولفهها در حکمرانی آب است یعنی پایبندی به قوانین حوضه رعایت نشده است.
ذی نفعان مختلف در حوضه آبریز زاینده رود نقش موثر ندارند/بررسی دلایل فرونشست اصفهان و مسائل زیست محیطی
یزدیان در خصوص مشارکت ذینفعان در تصمیم گیری حوضه آبریز زاینده رود توضیح داد: ساختارها در حکمرانی و مدیریت آب در کشور به نحوی است که ذینفعان مختلف در حوضه آبریز در تصمیم گیریها نقش موثری ندارند و این هم یک چالش جدی در حوضه زاینده رود است، آن چه که شورای عالی آب برای نقش نمایندگان کشاورزان در تصمیم گیری تصویب کرده یک اقلیتی است و رای آنها اهمیت بسیار کمی دارد و تصمیمهای اصلی را حاکمیت و دولتمردان میگیرند. طبق تجربه سپردن کارها به دست مردم در چنین شرایطی که خودشان ذینفع هستند تعاملات را افزایش داده و باعث بهتر شدن روند کار میشود، که متاسفانه در کشور ما اتفاق نیفتاده است.
این کارشناس مسائل آب در مورد تاثیر خشکی زاینده رود بر مسائل زیست محیطی و فرونشست در اصفهان گفت: بحث فرونشست یک خطر جدی است که حوضه آبریز زاینده رود و آثار اصفهان را تهدید میکند، این که در ده سال گذشته زاینده رود خشک بوده است و فقط به صورت مقطعی برای انتقال آب و مصارف کشاورزی آب را در زاینده رود جاری میکنیم، یکی از دلایل عمدهای است که آبخوان زاینده رود تغذیه جدی و دائم نمیشود و این یکی از منشاءهای فرونشست است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: از طرفی بی قانونیهایی هم در سطح مدیریت حوضه آبریز وجود دارد. به دلیل این که منابع آب سطحی تامین نمیشود برخی از ذینفعان به برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی رو میآورند که موجب شده با پدیدهای به نام فرونشست روبهرو شویم. در هیچ کجای ایران فرونشست از دشتها به محدوده مسکونی نرسیده است، به جز اصفهان که با خطر جدی در سطح شهر رو به رو هستیم؛ یکی از راهکارهای اصلی آن این است که به تداوم جریان در زاینده رود به طور جدی تصمیم گیرندگان فکر کنند و همچنین در طرحهای انتقال آب تسریع شود و در کنترل مصرف و برداشتهای بیرویه گامهای موثری بردارند.
وی افزود: ما منکر تامین معیشت استان بالا دست نیستیم، اما اگر نتیجه آن فرونشست و غیر قابل سکنه شدن اصفهان و تهدیدات محیط زیستی جدی باشد باید تدابیر جدیتری اندیشیده شود، این که گفته میشود نیاز زیست محیطی صرفا منظور زیبایی شهر با جریان آب نیست، بلکه ما نگران حیات اصفهان و قابل سکونت بودن آن هستیم. با توجه به فرونشستهای متعدد، زاینده رود هویت یک تمدن است. برای حفظ این تمدن باید به احیای آن به معنای دائمی بودن جریان در زاینده رود بپردازیم و در این مسیر یک عزم ملی و حتی جهانی داشته باشیم.
پمپاز تونل کوهرنگ سه وارد فاز بهره برداری نشده/ یکی از مشکلات عدم پرداخت دولت به صاحبان اراضی است
یزدیان در خصوص روند افتتاح پروژه تونل کوهرنگ ۳ که وزیر نیرو و کشور در آخرین سفر خود به اصفهان قول پمپاژ آب در سه ماه آینده را داده بودند، گفت: من در جریان جزئیات پروژه نیستم، اما این را میدانم که پروژه هنوز وارد فاز بهره برداری نشده است، آغاز عملیات اجرایی تونل کوهرنگ ۳ در سال ۷۴ بوده که حدود ۵ سال پیش ساخت آن تمام شد و برای بهره برداری کامل باید بالا دست آن یک سد ساخته شود که متاسفانه هنوز شروع نشده، این پروژه یک سیستم انتقال آب موقت به صورت پمپاژ دارد که قول آقایان این بوده است که حداکثر در سه ماه آینده که چیزی به پایان آن نمانده، سیستم پمپاژ راه اندازی شود که هنوز صورت نگرفته است.
وی در پایان بیان کرد: از دلایل اصلی وقفه این پروژه عدم رعایت تعهدات دولت در خرید اراضی محدوده سد است در صورتی که عدد، عددی است که در برابر سایر بودجهها برای دیگر پروژهها بسیار ناچیز است. از لحاظ فنی همه چیز آماده است، اما متاسفانه عزم ملی و جدی برای حل مشکلات مردم و درک مشکل زاینده رود وجود ندارد؛ در مورد سد سوم کوهرنگ هم همینطور است هنوز وزارت نیرو تصمیم جدی درباره آن نتوانسته بگیرد. این پروژه با توجه به آمادگیهای فنی برای انتقال آب و علارغم نیاز جدی پایین دست و مشکل زاینده رود جای سوال دارد که چرا پیگیری نمیشود و باید به یک مطالبه ملی تبدیل شود.