به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه متعلق به غلامحسین کرباسچی در سرمقاله خود با اشاره به دومین سالگرد انتخابات و ریاست جمهوری مینویسد: «دو سال گذشت. بسیاری از طرفداران وضع موجود صادقانه گمان میکردند که شعارهایی که داده میشد اجرایی است و گرهی از مشکلات کشور را باز میکند. عدهای نیز میدانستند که چنین نمیشود و بر گرهها افزوده خواهد شد، ولی حاضر به اظهار آن نبودند. مردم نیز خسته بودند و امیدی به راهگشایی از طریق انتخابات نداشتند، لذا همان مردمی که در سالهای ۹۲ و ۹۶، با مشارکت ۷۳ درصدی انتخابات پرشوری را خلق کردند، در انتخابات ۱۴۰۰ به زیر ۵۰ رسید.»
این روزنامه افزود: «ساده انگاری عدهای و غرق شدن در شعارهای خالی از محتوا، برخی را امیدوار کرد که بهتر است پس از احمدینژاد، یک بار دیگر ماجرای یکدستی حکومت را آزمون کنیم، بلکه از طریق یکدستی آنان، و پایان یافتن چوب لای چرخ گذاشتن، وضعیت عمومی مردم بهبود یابد. تجربه دو سال اخیر نشان داد که یکدستی همچون نوبت گذشته، سرابی بیش نبود، چراکه در همین مدت اصلیترین وزرای اقتصادی این دولت یا مجبور به استعفا شدند، یا استعفا دادند یا برکنار و استیضاح شدند. وعدههای اصلی یک میلیون شغل سالانه، یک میلیون خانه سالانه و تکرقمی کردن تورم نیز به محاق رفته است. برجام نیز عملا به پایان رسیده است و در بهترین حالت احتمال دارد که یک تفاهم موقت جانشین آن شود. میگویند که تحریمها را خنثی کردهایم و صادرات نفت ما به ۱/۶ میلیون بشکه در روز رسیده است. ولی نمیگویند که اگر تحریمها به پایان رسیده، چرا دو سال است که دنبال گرفتن ۷ میلیارد دلارطلب ایران از کرهجنوبی هستید یا حتی طلبهای ایران از عراق در قالب پرداخت به طلبکاران دیگر تسویه میشود؟
اگر ۱/۶ میلیون نفت میفروشید، پس چرا این همه فشار به اقشار ضعیف میآورید و به جای جبران تورم ۴۸ درصدی سال گذشته، فقط ۲۰ درصد حقوق و دستمزد آنان را اضافه کردهاید؟ چرا قیمت ارز و شاخص تورم همچنان رو به صعود است و رکورد میزند؟ چرا وضعیت دارویی کشور در برخی بیماریهای مهم از جمله برای کودکان (گزارش امروز هممیهن) نابسامان است؟
روشن است که رویکرد جناح حاکم برای اداره کشور یک توهم و خیال بیش نبود و یکدستی آنان نیز نهتنها محقق نشد، بلکه در غیاب یک رویکرد علمی و کارآمد، یکدستی دردی را درمان نمیکند که زیاد هم میکند.
در این میان زیان اصلی متوجه اصلاحطلبانی شد که بدون ارائه تحلیلی مشخص و عینی از شرایط کشور و بدون توجه به نظر اغلب فعالان اصلاحطلب وارد معرکهای شدند که پایانش همان آغازش بود. اکنون نیز مواجه با یکی از شرایط ویژه کشور هستیم. کشوری که به دلیل برجام از ذیل فصل هفتم خارج شد، ولی قدر آن را ندانستند.»
یادآور میشود اولاً افراطیون مدعی اصلاحطلبی در سال ۱۴۰۰ به جای یک نامزد، دو نامزد (همتی، مهرعلیزاده) در گود رقابت داشتند، اما همتی با وجود حمایت خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب ۲/۴ میلیون رأی کسب کرد که نشانه روگردانی مطلق مردم از این طیف بود.
ثانیاً نویسنده با رندی، مشکلات اقتصادی انباشته در ۸ سال دولت روحانی را به یکدستی حاکمیت در دو سال اخیر نسبت دهد و حال آن که رکورد تورمی ۵۹ درصد، نقدینگی ۱۰ برابر شد، تورمهای ۷ تا ۱۰ برابری در اقلام مختلف کسری بودجه تورمزای حدوداً ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، تولید تعطیل شده مسکن و آثار تورمی آن، اصرار بر نساختن پالایشگاه و نیروگاه و سقوط تولید محصولات مهم کشاورزی مانند گندم، حذف بیسرو صدای ارز دولتی از ۲۰ قلم کالا، حراج دهها میلیارد دلار منابع ارزی و ۶۰ تن طلا، به علاوه ۱۸۰۰ تحریم جدید و سقوط فروش نفت به چند صد هزار بشکه، از شاخصههای غیر قابل انکار مدیریت مدعیان اصلاحات و اعتدال است.
در موضوع پولهای بلوکه شده کشورمان نیز جالب است که روزنامه هممیهن به جای اعتراف به این که این پولها در دولت برجام بلوکه شده و دولت فعلی درصدد آزاد کردن آن، بدون واگذاری امتیازات جدید است، طعنه و کنایهاش را نثار دولت میراثدار ماجرا میکند!
دولت سیزدهم با وجود میدان مین به ارث رسیده از مدیریت اشرافی غربگرا، کوشیده تا از حجم کسری بودجه و بدهیها و تعهدات مالی برجای مانده بکاهد، و ضمناً منابع درآمدی کشور به ویژه از طریق صادرات را گسترش دهد، چنان که بدون برجام توانسته فروش نفت را به قریب ۲ میلیون بشکه برساند و حال آن که روحانی مدعی بود بدون برجام نمیشود حتی یک بشکه نفت فروخت. در عین حال زدودن آثار تورم به ارث رسیده در ۸ سال که مجموعاً تورمهای چند صد درصدی را شامل میشود، طبعاً زمانبر است؛ هر چند که متهمان و بانیان آن، کنایه بزنند و مسئولیت را از دوش خود باز کنند.