به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ دکتر سیدعلی مرعشی در یادداشت م میگوید: دوستی داشتم که تحصیل کرده آمریکا بود، برایم تعریف کرد که وقتی در آمریکا مشغول تحصیل بودم پدرم برای دیدنم به آنجا آمد، او که دیده بود بعضیها نیمه برهنه به خیابان میآیند، یک روز با پیژامه از منزل خارج شد تا از سوپرمارکت آنطرف خیابان چیزی بخرد، که در بین راه پلیس او را دستگیر کرد، پدرم پرسیده بود چرا من را میگیرید، گفتند، چون با پیژامه در خیابان ظاهر شده ای، پدرم گفته بود خوب چرا نمیروید اینهایی که هیچ به پا ندارند! بگیرید، من که اقلا پیژامه به پا دارم، پلیس جواب داد:
آنها طبق هنجارهای اجتماعی ما بیرون میآیند، اما بیرون آمدن با پیژامه با هنجارهای جامعه ما در تضاد است و بنابراین جرم است.
آیا پوشش امری فردی است یا اجتماعی؟
پوشش در منزل و فضای خصوصی امری فردی است و کسی اجازه مداخله ندارد، کما اینکه حتی ارتکاب گناه در خفا مشروط به عدم تهدید حقوق دیگران امری است بین فرد و خدا و کسی حق دخالت ندارد.
اما بی حجابی در عرصه اجتماع قضیهای متفاوت است، زیرا تظاهر اجتماعی به شکستن حدود الهی و وهن آنست، از طرفی جلوه گری در عرصه اجتماع دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد و لذا به حقوق اجتماعی مربوط است، کسی که بگوید پوشش من امری فردی است ومن هر طور بخواهم از منزل بیرون میآیم و هرکس ناراحت است نگاه نکند، مانند کسی است که بگوید بوق ماشین من شخصی است و هر طور و هر وقت بخواهم آنرا به صدا در میآورم و اصلا دستم را روی آن میگذارم و توی خیابان حرکت میکنم و هرکس هم خوشش نمیآید گوش نکند.
تاثیری که یک فرد دارای پوشش جلوه گرانه روی اجتماع میگذارد از قشری تا قشری متفاوت است، اقلیتی اهل ورع و تقوی فقط به زحمت میافتند تا نگاه نکنند و گاه توی جوی آب هم میافتند.
جوانان مجرد زیادی که توان ازدواج ندارند تحت بمباران تحریک جنسی قرار میگیرند و ضمن تحمل ناراحتی و ناکامی گاه تحت این فشارها مرتکب محرمات دیگر و گاه مزاحمت برای نوامیس مردم میشوند، لذا امنیت اجتماعی تا حدی به خطر میافتد، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش.
مردان متأهل، اما نه چندان مسلط بر نفس به علت مقایسه زنان جلوه گر با همسر خود، در بسیاری موارد دچار دلسردی از همسران خود میشوند، همسرانی که گاه طراوت و جوانی خود را به پای این مردان ریخته اند و سختیهای زندگی را مثلا ۲۰ سال تحمل کرده اند تا زندگیشان از آب و گل درآمده، اما اکنون شوهرشان را زنان جلوه گر هوایی کرده اند و سردی زندگی یا خیانت همسر یا طلاق را باید تحمل کنند، فرزندان طلاق و ناهنجاریهای شخصیتی بعدی آنها هم که باید جامعه هزینه آن را بپردازد خود موضوع دیگری است، و اینها جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش.
دختران و زنان باحیا و اهل پوشیدگی که زنان جلوه گر را در خیابان میبینند، احساس ناامنی در رقابت با آنها میکنند و امنیت روانی آنها به خطر میافتد، و برخی دچار مشکلات و تعارضات روانشناختی میشوند و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش.
زنان و دخترانی که تسلیم میشوند وارد رقابت شده تا در این میدان کم نیاورند و بتوانند شوهری دست و پا کنند یا آنها هم شوهران زنان دیگر را بفریبند همانگونه که زنان دیگر شوهران آنها را فریفتند، و این دور باطلی است که روز به روز بر حدت و شدت مشکلات فوق الذکر میافزاید، و این جنایت است نه یک انتخاب شخصی در پوشش.
تحریک جنسی و خشونت در سیستم عصبی انسان مدارهای در هم تنیدهای دارند، و افزایش تحریک جنسی سبب افزایش خشونتهای اجتماعی میشود، و این یک جنایت عمومی است نه یک انتخاب شخصی در پوشش. بیایید تسلیم احکام خدا باشیم چه حکم حجاب چه غیر آن.