به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، شورای عالی انقلاب فرهنگی روز 30 خرداد در جلسه خود که رئیس جمهور ریاست آن را برعهده داشت و اعضای حقیقی و حقوقی شورا همچنین مدعوین دیگر همچون دبیر شورای عالی فضای مجازی هم در آن حضور داشتند، موضوع نظارت رسانۀ ملی بر نمایش خانگی و سکوهای صوت و تصویر فراگیر کاربر و ناشر محور تثبیت کرد. تنظیمگری حوزههایی مانند بازیهای رایانهای، فیلم، موسیقی و ... هم به طور سنتی مانند گذشته در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باقی خواهد ماند.
تصویب این مصوبه اما به مذاق همه خوش نیامد، کسانی که روزگاری تلاش داشتند تا روزنامههای زنجیرهای را جایگزین صدا و سیما کنند، امروز سعی دارند از سرمایهگذاری چندین سالۀ خود بر معدود سکوهای متخلف صوت و تصویر فراگیر ناشر و کاربر محور محافظت کنند و مانع از سامان گرفتن این عرصه شوند؛ چرا که جریان سیاسی آنها موسوم به اصلاحات و اعتدال در بزنگاههای سیاسی نیاز به همراهی معدود حنجرههای بازیگران و سلبریتیهایی دارد اما مخالف با قانون اساسی کشور و نزدیک به جریان فکری اصلاحات و اعتدال دارد که ضمن استفاده از قاب تلویزیون معروف شدهاند اما ایجاد فشار بر نظام و همراهی با این طیف سیاسی را منوط به حفظ درآمد و وضعیت شغلی خود میکنند.
طبیعی است که رسانۀ ملی به عنوان یک سازمان رسانهای حاکمیتی منتفع از بودجۀ عمومی نباید هزینۀ خود را صرف ثروتمندتر شدن معدود کسانی کند که هیچ علاقهای به کشور، انقلاب و بعضاً مبانی فرهنگی این مردم ندارد، رسانۀ ملی باید تلاش کند نسل جدیدی از هنرمندان متعهد را پرورش دهد که ظرفیت آنتن ملی را برای اعتلای ایران و انقلاب اسلامی به کار گیرند، البته منظور اختصاصی کردن رادیو و تلویزیون برای یک طیف فکری نیست اما کسانی باید از بودجۀ عمومی برای معروف شدن استفاده کنند که هنگام بحرانها به کشور خود و آرمانهای آن پشتپا نمیزنند.
جریان اصلاحات و اعتدال طی چندسال گذشته همۀ سعی خود را کردند که یک یا دو سکوی قانونگریز در شبکۀ نمایش خانگی ایجاد کنند که پایبندی به قانون ندارد، آنها همچنین تلاش کردند تا موضوع نظارت بر این سکوها از دایرۀ اختیارات رسانۀ ملی خارج شود تا معدود بازیگران و چهرههای هنری نزدیک به جریان فکری آنها بدون نگرانی از نظارتهای قانونی دست به تحریک افکار عمومی علیه نظام بزنند و شرایط را برای باجخواهی این جریان سیاسی آماده کنند.
مرور مواضع سیاسیون و برخی کارشناسان نزدیک به جریان اصلاحات و اعتدال در روزهای بعد از تصویب مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی به وضوح نشان میدهد که بیش از هرچیزی سرنوشت بازیگران قانون شکن در ایام اغتشاشات آنها را نگران میکنند، گویی قرار و مداری در پشت پرده گذاشته شده است که شما منافع کشور را نادیده بگیرد با پولهای مشکوک یکی دو سکوی مجازی متخلف جبران میکنیم، نگران عواقب کار خود نباشید.
وعدهای که حالا روشن شدن فضای تنظیمگری «صوت و تصویر فراگیر» و تثبیت نقش نظارتی رسانۀ ملی به چالش کشیده شده است، امروز جریان اصلاحات و اعتدال نگران سرنوشت وعدۀ خود هستند و همۀ توان سیاسی، رسانهای، آشکار و پنهان خود را به کار گرفتهاند تا مانع ا ز اجرای مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی شوند یا دستکم آن را تضعیف کنند، بررسی علل کنشهای فعلی جریان اصلاحات و اعتدال در رابطه با مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی سبب شده تا سراغ علی اکبر عبدالعلی زاده کارشناس و فعال رسانه برویم که گفتگوی خبرگزاری دانشجو با وی را در ادامه میخوانید.
دانشجو: علت نگرانی برخی به خصوص افراد نزدیک به جریان اصلاحات و اعتدال از مصوبۀ اخیر شورای عالی فرهنگی چیست؟
علیرغم همۀ شبهههایی که مطرح میشود، زیست بوم صوت و تصویر فراگیر ناشر و کاربر در حال حاضر بالغ بر400 سکوی فعال دارد، در میان این تعداد سکوی فعال فقط تعداد بسیار معدودی سکو (شاید یک یا دو مورد) هستند که قانونمدار نیستند و مصوبۀ مذکور آنها را نگران کرده است اما بقیه اعضای زیستبوم ضمن فعالیت قانونمدارانه از مصوبۀ اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی حمایت هم میکنند؛ چرا که خصوصاً در ماههای گذشته اثر برنامههای حمایتی رسانۀ ملی و ساترا از فعالیتهای خود را حس کردهاند.
مخالفت اصلی به نظر بنده از سوی یک سکوی قانونشکن است که تمایلی به پذیرش نظارت ندارد و مدیران آن بر سه سرویس کاربر و ناشر محور قدیمی زیستبوم مسلط هستند، در ابتدا به نظر میآمد که انگیزۀ مدیران این سکو از مخالفت با تنظیمگری زیستبوم، اقتصادی باشد اما به تدریج مشخص شد که برخی نیتهای فرهنگی و ارزشی هم در پس مخالفتهای مدیران این سرویس و حامیان آنها قرار دارد.
جریان مقابل فرهنگی انقلاب اسلامی در داخل و خارج از کشور تلاش میکند که ایران را در همآوردی فرهنگی شکست دهد؛ چرا که اتاقهای فکری آنها دریافتند، توانی برای از پای درآوردن ایران در میدان نظامی یا جنبشهای رنگی ندارند. این جریان تلاش دارد با اقدامات ضد فرهنگی خود فروپاشی نظام از درون را دنبال کند، فروپاشی خانواده و جایگاه مقدس زن هم یکی از مهمترین راهبردهای آنها است، برهمین اساس جریان مورد اشاره و دنبال کنندگان فکری آن در داخل اهداف مذکور را به طور نامحسوس از طریق سکوی قانون شکن مورد اشاره دنبال کردند.
سکوی مورد اشاره با محتواهایی که بر بستر خود منتشر میکند به این جریان دامن میزند اگر مروری اجمالی بر محصولات موجود در این سکو داشته باشید به وضوح وجود محتواهایی با مضامین ترویج فمنیسم غربی، مظلوم نمایی صهیونیست، سریالهای ضد ایرانی و ... را احساس خواهید کرد. این سکوی متخلف در کمال تعجب آثاری را دوبله میکند که ترویج دهندۀ مکتب صهیونیسم هستند و اجازۀ دوبله ندارد اما سرویس مذکور بدون توجه به این موضوع به صورت بروز قسمتهای مختلف چنین سریالهایی را بر بستر خود قرار میدهد، سکوی مورد اشاره حتی از انتشار آثاری که موضوع آنها ترور فرماندهان ایرانی است، هیچ ابایی ندارد و شاهد بودیم که چنین محتوایی با زبان اصلی بر بستر سرویس مذکور قرار گرفته است!
جریان نفوذ فرهنگی به طور جدی از وضعیت نابهسامان سکوها منفعت میبرد بنابراین تمام تلاش خود را میکند که تنظیمگری عرصۀ صوت و تصویر فراگیر از حالت گنگ بودن خارج نشود. آنها برهمین اساس جایگاه ساترا و قانون را تضعیف میکنند یا سعی دارند دعوا بین ارشاد و ساترا راه بیاندازند!
دانشجو: شما هدف این رفتارهای جریان فکری نزدیک به اصلاحات یا اعتدال و حمایت از سکویی متخلف را چطور ارزیابی میکنید؟
اغلب زمانی که اصحاب نزدیک به جریان اصلاحات سهم خود از دایره قدرت را ناچیز یا صفر میبینند، تلاش میکنند با ایجاد بحران از کشور امتیاز و قدرت بگیرند، عملکردی که پیشتر در عرصۀ میدانی با کلید زدن فتنههای مختلف خیابانی داشتند و امروز نیز در زیستبوم فرهنگی آن را دنبال میکنند اما نکتۀ عجیب برای بنده حمایت بخشی از رسانههای داخلی به خصوص تعدادی از نزدیکان به جریان انقلاب از تلاشی اینچنین است که اهداف مشخصی دارد و منافع کشور را تضعیف میکند.
معتقدم که همۀ رسانهها باید در برپایی راستی و تقویت قانون مداری مشارکت کنند، سوال من این است که واقعاً برای کسی عجیب نیست که چرا برخی در یک حوزۀ مرتبط با فرهنگ چنین جنجالی راه انداختهاند، همۀ ما میدانیم که عرصههای مرتبط با فرهنگ معمولاً چنان جنجالهایی ایجاد نمیکنند اما چه سری پشت قصۀ نمایش خانگی است که برخی چنان به چالش کشیده شدهاند؟!
امروز در برخی سکوهای داخلی سریالهای بدون مجوزی پخش شده است که بسیاری میگویند، امکان تماشای چنین محتوایی را همراه با خانواده نداریم و عجیب اینکه این برنامهها در یک سکوی رسمی کشور پخش میشوند! چالش اصلی در این مسئله فراهم آوردن یک فضای امن فرهنگی برای خانوادهها است، قرار نیست که سکوهای رسمی ما همچون سرویسهای غیررسمی بستری برای انتشار فیلم های همجنسگرایی، ضد اسلامی و... باشند، اساساً فلسفۀ فعالیت رسمی و اعطای مجوز این است که محیط سالم و امن برای خانوادهها ایجاد شود، خانوادۀ ایرانی به کدام دلیل باید پول بدهد اما محتوای غیرسالم تماشا کند؟! اگر بنا بر تماشای برنامۀ غیرسالم است که امکان دانلود چنین برنامههای به صورت رایگان بر بستر شبکه وجود دارد، پس چرا رسمیت میدهیم به سکویی که میخواهد همچون یک سرویس غیرمجاز و متخلف عمل کند!
ما امروز با سکویی مواجهه هستیم که برنامههای آن در اندروید باکس اختصاصیاش فاقد هرگونه ردهبندی سنی است و خانوادهها امکان راهنمایی فرزندان خود با کمک ردهبندی مذکور را ندارند، متاسفانه گاهی دیده شده است که این سکو در برنامههای مختص به کودکان خود روابط غیراخلاقی را ترویج میکند یا همجنسگرایی را عادیسازی مینمایند! این سکو در هر قسمت از برخی انیمیشنهای موجود بر بستر خود آموزش فریفتن جنس مخالف را میدهد.
این سکو که جریان اصلاحات و اعتدال به نظر میرسد بیش از هرچیزی نگران سرنوشت آن باشند، در سریالها و فیلمهای بستر خود به طول علنی شرب خمر را ترویج میکند، گاهی سکانسها را در دل سریال قرار میدهند که چند نفر حین مصرف مشروبات الکلی دربارۀ خاطرات خود از روابط با خانمها صحبت میکنند!
فرهنگ ایرانی هزاران سال خود را در برابر انواع مخاطرات ایمن نگهداشته است اما جریان فکری مقابل انقلاب اسلامی تلاش میکند که ضمن استفاده از این سکوها و به کار گرفتن ابزارهای فرهنگی تمدن ما را متأثر و تضعیف کند! سکوهای ضدفرهنگی در طول ایام اغتشاشات نیز با تولید برخی آثار خود از جریان ضد انقلاب حمایت کردند، حتی شاهد بودیم که در برخی موارد مدیران آنها از اقدامات ضد ایرانی در ایام مذکور دفاع میکردند!
دانشجو: هدف این نوع فعالیتها را اقتصادی نمیدانید؟
واضح است که بحث اقتصادی نیست اگر بحث فقط اقتصادی بود تا این حد حساسیت وجود نداشت اما پوسته و پوشش فعالیتهای مورد اشاره بخش اقتصادی است، هستۀ فعالیتهای سرویسهای متخلف، آسیب زدن و یورش بردن به فرهنگ ایرانی اسلامی است.
دانشجو: تلاش برای کاهش مرجعیت صدا و سیما را در رفتارهای اخیر این جریان چقدر مؤثر میدانید؟
برخی نزدیکان دولت قبل تلاش کردند با کمک به تأسیس و حمایت از چند سکوی دارای قرابت فکری با خود، آرزوی دیرینۀ اصلاحطلبان و اعتدالیون را که کاهش مرجعیت رسانهای صدا و سیما بود، جامۀ عمل بپوشانند. معدود سکوهای متخلف در دورۀ دولت تدبیر و امید با حمایت سیاسی که برخوردار از آن بودند رشد انفجاری پیدا کردند اما مرور زمان نشان داد که این عرصه نیاز به تنظیمگری دارد، موضوعی که براساس حکم قانون اساسی بر عهدۀ رسانۀ ملی قرار داشت و باید عرصۀ صوت و تصویر فراگیر را مدیریت میکند.
آن زمان این پلتفرم ها خیلی سریع به وجود آمدند و وقتی که آسیب های آن مشخص شد بر اساس قانون اساسی تنظیم گیری بر عهده تلویزیون قرار داشت و تصویب شده بود که باید تلویزیون و صدا و سیمای ایران بر آن نظارت کنند و آن جریان که دید که قافله را می بازد
نگرانی جریانهای سیاسی مورد اشاره از تنظیمگری رسانۀ ملی سبب شد به هر نحو که توانش را داشتند، بر شیپور اختلاف میان ساترا و ارشاد بدمند، چالش میان این دو نهاد برهمین اساس بالغ بر سه سال طول کشید اما در نهایت با درایت مدیران رسانۀ ملی و ساترا سال گذشته تقسیمکاری میان دو نهاد شکل گرفت به اختلافها پایان داد.
بعد از تقسیم کار صورت گرفته و تصویب مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک سکوی متخلف که اتفاقاً ماهیت وجودی خود را مرهون مجوزی است که از ساترا دارد، شروع کرد به اعلام مخالفت و دامن زدن به حواشی رسانهای با استفاده از شبکۀ گستردۀ خود در شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی، در برخی از این عملیاتهای رسانهای نیز به وضوح رد پولپاشی از سوی سکوی مذکور به عنوان عملی قبیح قابل مشاهده است.
جریان اصلاحات و اعتدال به وضوح تلاش میکند تا جایگزینی برای تلویزیون ایجاد کند که اهداف آنها را ضمن عرضۀ محصولات رسانهای نزدیک به افکاری که دارند، تأمین کند. محصولاتی که در آن اخلاق تضعیف میشود، آنها در محتواهای این سکوها اساساً مسئلۀ نظارت و حذف صحنه های غیراخلاقی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
معدود سکوهای متخلف زیستبوم به خصوص سرویس متخلف اصلی که اشاره کردم، متاسفانه بر موج سریالهای کرهای و انیمههای ژاپنی سوار شده است و در حال ترویج تصورات غیر دینی مغایر با فرهنگ ایرانی و دینی است، سکویی که فقط دنبال منافع اقتصادی خود باشد، فیلم خودش را میسازد، عرضه مینماید و درآمد کسب میکند بنابراین واضح است که موضوع اساساً مربوط به مسائل اقتصادی نیست و چالش اصلی در حوزۀ فرهنگ است.
به زعم بنده اساساً اینکه خانه سینما طی 24 ساعت و بیش از آنکه ابعاد کلی مصوبه تبیین شود، واکنشی چنان غیر منطقی از خود در برابر مصوبهای قانونی بروز میدهد، البته پشتپردۀ چنین رفتاری کاملاً مشخص است اگر شما مروری کوتاه بر اسامی هیأت مدیرۀ انجمن VODها و خانۀ سینما داشته باشید و نسبت آنها با سکوی متخلف مورد اشاره بنده را مرور کنید به وضوح درخواهید یافت که چرا چنین بیانیهای منتشر میشود.
دانشجو: دستاورد مرجعیت زدایی از رسانۀ ملی چه خواهد بود که چنان با قوت پیگیر آن هستند؟
معتقدم در روزهای اغتشاشات اغلب کسانی که رسانههای رسمی را راوی حقیقت نمیدانستند به اشتباه خود پی بردند و عملاً حوزۀ عملیاتی فعالان ضدایرانی داخلی و خارجی در این زمینه سوخت اما تلاش آنها همچنان برای مرجعیت زدایی ادامه دارد.
به زعم بنده ساترا طی ماههای گذشته نشان داده که بر خلاف ادعاهای حامیان این سکوی متخلف حامی زیست بوم است. طراحی 50 سرفصل حمایتی، برگزاری نمایشگاه و جشنوارۀ رصتا بصورت رایگان از جمله اقدامات ساترا محسوب میشود که دروغ بودن برخی ادعاها علیه رسانۀ ملی را نشان میدهد، در میان همۀ فعالین زیستبوم یک سکوی متخلف با پوستۀ اقتصادی، در حال ترویج عقاید انحرافی است اما بقیۀ اعضای زیست بوم بدون ایجاد حاشیه در حال فعالیت معمول خود هستند، نکتۀ جالبتر این است که اتفاقاً در میان سکوهای صوت و تصویر فراگیر همان سرویس بیش از همه از امتیازات آشکار و نهان اقتصادی و غیراقتصادی بهره برده است اما از تغییر شرایط رها بودن زیستبوم نگران است.