به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی شبکۀ کتاب، بهمنی در ادامه اظهار کرد: شناخت مردم ایران و روسیه از ادبیات ایران، یک شناخت دیرپا است و برخی از شاعران، اندیشمندان و نویسندگان ایرانی مانند فردوسی و نظامی در روسیه از گذشته شناخته شده هستند، اما مشکل مهم در حوزۀ فرهنگی ایران و روسیه این است که شناخت این دو ملت در دوران معاصر بسیار اندک است.
وی خاطرنشان کرد: این امر به میراث مشترکی برمیگردد که در تمدن ایران وجود داشته است و اکنون بخشی از این تمدن ایرانی به واسطۀ تحولات تاریخی، جزئی از روسیه شدهاند که در برههای از تاریخ هم جزئی از شوروی بودند. به همین دلیل روسها بعضی از مظاهر ادبی ایران را به خوبی میشناسند. اما در دوران معاصر، اساساً با یک مشکل عمده در حوزۀ تعاملات فرهنگی در کشور روبهرو هستیم. شاید به این دلیل که ایران به درستی شناسانده نشده است.
به گفتۀ این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا، وقتی با روسها دربارۀ ایران صحبت میشود بیشتر آنها ایران را با عراق اشتباه میگیرند و آن را کشوری عربی تلقی میکنند. کارکرد فرهنگی ما در روسیه به درستی اجرا نشده است.
بهمنی تاکید کرد: در ادوار گذشته، مهمترین کارکرد علمی و فرهنگی ما در آنجا این بوده که در نشریهای به زبان فارسی علما و اندیشمندان روسیه را معرفی کند. دقیقاً کاری که رایزن فرهنگی روسیه در تهران باید انجام دهد را ما انجام میدهیم. البته وضعیت در چندسال اخیر به دلیل بهبود روابط بین طرفین کمی بهتر شده است و اخبار و تحولات ایران بیشتر در رسانههای روسیه منعکس میشود.
وی اظهار کرد: در عین حال تعاملات فرهنگی کوچکی هم بین دو کشور شکل گرفته است مانند برگزاری هفتههای کتاب، نمایشگاهها و اقدامات شبیه به آن که میتواند به شناخت طرفین کمک کند. اما واقعیت این است که هنوز ایران و روسیه برای هم ناشناخته هستند؛ چون عمدتاً اطلاعاتی که ایرانیها از روسیه دارند به واسطۀ القائات رسانهای، ادبی و فکری است که از طرف غرب و زبانهای غربی وارد ایران میشود.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه شناخت ما و روس ها، شناخت بی واسطهای نبوده است و، چون این واسطه همیشه غربی بوده است، بیان کرد: در نتیجۀ این اقدام، همیشه نگاه منفی نسبت به این قضیه وجود داشته است. امروز در رسانهها، عمده اخباری که از روسیه داریم گزارشها و تحلیلهایی است که در داخل ایران از سوی رسانههای غربی منعکس میشود و، چون دیدگاه آنها به روسیه منفی است باعث میشود همین دیدگاه در رسانههای ما بازتولید شود و در افکار عمومی ما هم تاثیر بگذارد.
بهمنی در ادامه اذعان کرد: بنده با اینکه سالهاست دربارۀ روسیه پژوهش میکنم و ۱۶ جلدکتاب در این حوزه دارم ادعا میکنم که شناخت ما از روسیه بسیار اندک است. مشکل اصلی در روابط ایران و روسیه این است که بیشتر تا به امروز جهتگیریها در حوزههای سیاسی، امنیتی و نظامی تعریف شده و این موضوع باعث شده است که ما در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تعاملات انسانی روابطمان در درجۀ خیلی پایینی از توسعه قرار گیرد. به هر حال اگر ما خواهان یک رابطۀ پایدار هستیم بایستی روابط انسانی، فرهنگی و اجتماعی خود را توسعه دهیم تا روابط بین ملتهای دو کشور مستحکمتر شود.
این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا خاطرنشان کرد: برخلاف آنچه عموماً تصور میکنیم که ممکن است از نظر فرهنگی با روسها فاصله داشته باشیم، اصلاً چنین نیست. ما همین امروز در بخشهای مختلف روسیه شاهد تپندگی قلب تمدن ایرانی هستیم. در نواحی قفقاز و نواحی مرکزی روسیه مانند اورال بسیاری از آداب و سنن ایرانی مانند نوروز جشن گرفته میشود و زبان فارسی در آنجا ریشهدار است. در زبانهای محلی آنها، همچنان کلمات و لغات فارسی مورد استفاده قرار میگیرد. ما با مردم این مناطق از روسیه اشتراکات فرهنگی و سبک زندگی مشترکی داریم.
وی در پایان گفت: مشکل دیگر این است که همیشه روسیه را با شهرهای بزرگ آن مثل مسکو و سن پترزبورگ میشناسیم. در حالیکه ما بایستی روسیه را وسیعتر ببینیم و به مناطق مختلف از جمله قفقاز و ناحیۀ اورال که در آنجا اشتراکات فرهنگی داریم، بیشتر توجه کنیم تا بتوانیم در این مناطق فعالیت داشته باشیم.