به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، برنامه مناظره «دانشگاه و جریانسازی اجتماعی» روز یکشنبه نهم مهرماه به همت بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف و با حضور ابراهیم آزادگان، عضو گروه فلسفه علم (استاد دانشگاه صنعتی شریف) و میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات (استاد دانشگاه علامه طباطبایی) برگزار شد.
ابراهیم آزادگان گفت: دانشگاه محل ورود نسل جوان به یک عرصه اجتماعی است، به نوعی میشود گفت دانشگاه محل نبض گیری از نسل جوان کشور است. علاوه بر آن دانشگاه محل شکل گیری روابط گسترده بین افراد بدون ماسک و آلایش هست.
وی افزود: دانشگاه تنها نقطهای از جامعه مدنی است که انسانها آزادی را در آن تجربه میکنند. این سه نقطه دانشگاه را به محل بسیار اثرگذاری در جامعه تبدیل میکند. نقش معاونت فرهنگی پر رنگ کردن روابط بین دانشجوها است. چون بهترین نوع ارتباطات بدون ماسک در جامعه شکل میگیرد.
میثم مهدیار گفت: ما تکلیفمان با دانشگاه مشخص نیست. به همین خاطر سلبریتیها و رسانهها میتوانند خواستههای خود را بر دانشگاه اثر دهند که نتیجه این، عدم تشخیص تفاوت نظرات در دانشگاه و بیرون دانشگاه است. دانشگاه به جای مواجهه انتقادی با مسائل، در نقش یک پیرو واقع شده است و بسیار اثر میگیرد.
وی افزود: دانشگاه باید هم کنشهای امنیتی و هم کنشهای تودهوار را نقد کند. تکرار مکررات است، اما واقعا ما از دانشگاه چه میخواهیم؟! ما ایدههای مختلفی برای دانشگاه داریم، اما هیچ یک را به طور جدی دنبال نمیکنیم. این موضوع در عمل سبب تعارض ایدهها میشود.
آزادگان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جامعه ایران ۱۵۰ سال است به یک خودباوری نسبت به مدرنیته رسیده است. به نظر من انقلاب اسلامی ۵۷ هم در مسیر حرکت به سمت مدرن شدن است. آزادی انسان، اهمیت دادن به افراد، رشد اقتصادی، تامین رفاه و... اینها معیارهای حرکت به سمت مدرنیته است. همین دانشگاه صنعتی موید همین مسئله است. ایجاد شده برای بهبود صنعت و اقتصاد و... . انقلاب یک کاتالیزور در این فرایند بوده است. این حرکت در حال حاضر همگانی و اجتناب ناپذیر است.
وی افزود: تعارضی که به وجود میآید اینجاست که دیدگاه اسلام ناظر به بعضی از مسائل مدرن نیست. این تعارض گپهایی میان خواست نهادهایی اجتماعی و ساختار سیاسی به وجود میآرد. اتفاقاتی مثل انتخابات ۲ خرداد، اعتراضات سال پیش و... حرکتی توسط مردم برای پر کردن این گپ هاست.
آزادگان گفت: برای حل این مسئله باید فکر کنیم که این تعارض بین اسلام و مدرنیته چگونه قابل رفع است. اگر ارزشهای ما برای مان اهمیت دارد، چگونه باید از آنها پاسداری کنیم؟ برای مثال مسئله اینستاگرام را ببینم. بعد از پنج سال تاثیر مخرب آن بر جامعه را میبینم. حال کنش ما چیست؟ فیلتر کردن و بستن آن. این نحوه برخورد موثر نیست.
مهدیار گفت: مدرنیته، ایران، حق و حقوق، همگی وابسته به این هستند که چگونه به موضوع نگاه میکنیم. ما در مسئله حقوق زنان دو نوع دیدگاه داریم. اول فمینیسم تشابه، یعنی: مرد در جای درستی قرار گرفته و این جایگاه به حق است و وظیفه خانمها این است که خود را در این جایگاهها سهیم کنند و خود را شبیه مردان کنند تا بتوانند از حق و حقوقی برخوردار شوند.
وی افزود: دومین دیدگاه فمینیسم تفاوت است، یعنی: مردان و زنان به دلیل تفاوتهایی که با یکدیگر دارند، جایگاهها و حقوقهای متفاوت و درستی دارند و هرکدام در جایگاه خود باید محترم شناخته شده و تکریم شوند. این تفاوت جایگاهها به دلیل تفاوتهای بین زن و مرد است. در این سال ها، بیشترین مخالفت برای مرخصی دوران زایمان توسط فمینیسمهای تشابه انجام شده که این به استدلال فاصله افتادن زن و شغلش است. در صورتی که فمینیسمهای تفاوت با این موضوع موافق هستند، زیرا جایگاه زن را متفاوت از مرد میبینند و جایگاه مادر بودن زن را به رسمیت میشناسد و برای آن برنامه ریزی میکند.
وی در ادامه گفت: گرچه قالب اول خود را به دنبال حقوق زنان میشناساند، اما در واقع سبب آسیب پذیری میشود. برای مثال جنبشهای زنان، جنبشهای خشنی میباشند، و این به دلیل فضای رقابتی موجود بین زن و مرد در فمینیسم تشابه میباشد. در این چند ساله یک مدل فمینیسم خاصی در ایران شکل گرفته که این باید آسیب شناسی شود. مسئله این است که دانشگاه باید یک دیدگاه انتقادی به مسائل داشته باشد و یا در برابر این جریان گردن کج کند؟ آیا این جریانات از دل جامعه به وجود آمده یا یک جریان تحمیلی است، و این موقعیت فعلی محصول چه روند هایی است؟
آزادگان در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره "مسیری که ما در سالیان گذشته طی کردیم، راهی به جز رادیکالیسم باقی نگذاشته و این که اعتراض موضوعیت ندارد و میتواند مکمل فعالیت های دیگری نظیر انتخابات و... باشد." چیست؟ توضیح داد: من اول به بحث قبلم بر میگردم. در مسیر حرکت به سمت مدرنیته، جامعه ایران در سال ۵۷ مسیر ساده حرکت به سمت سکولاریسم را انتخاب نکرد. انتخاب جامعه حرکت از مسیر سخت به سمت آرمان خودش بود.
وی افزود: خب این مسئله منجر به فشار بیرونی توسط امپریالیسم به کشور شده است. چرا؟ چون اگر این مسیر ناهموار نتیجه بدهد، الگویی در جامعه جهانی خواهد بود. این فشار بیرونی مسبب کم کردن آزادیهای سیاسی، مدنی و دخالت بیشتر نهادهای امنیتی در این گونه مسائل است. این یعنی یک سیکل معیوب.
آزادگان گفت: اینجا نظر من بیشتر کردن آزادیهای مدنی برای بیشتر شدن رضایت عمومی است. چالش حاکمیت با این مسئله این گونه است که تصور میشود با راه افتادن این حرکت جریان بیرونی با سو استفاده از آنها منتج به چالش برای کشور میشوند. اینجا باید آزادیها را به صورت مقید افزایش داد. یکی از مهمترین ارکان توسعه این آزادی. تشکیل احزاب مختلف برای اکت (کنش) در صحنه سیاسی است.
آزادگان در پاسخ به این سوال که "دانشگاه سه رکن دارد، دانشجویان که بعضی هایشان سال پیش به سمت رادیکالیسم رفتند. مدیریت دانشگاه و اساتید که دو طیف بودند. یک طیف به رادیکالیسم و طیف دیگر به گفتوگو دعوت میکرد. هر سه رکن سال پیش کنش داشتند. نظر شما راجع به این سه رکن چیست؟" گفت: ساختار سیاسی کشور نیاز به تحول دارد. بحث اختلاف نسلی هم مسئله مهمی است.
وی افزود: در سال گذشته اتفاقاتی افتاد که جامعه ملتهب شد و دانشگاه هم به تبع آن ملتهب شد. از نظر من بحث در دانشگاه صرف اعتراض به حجاب نبوده و ناامیدی نسبت به آینده کشور و نداشتن تعلق خاطر نسبت به جامعه و آینده بوده. تعداد بالای کیسهای خودکشی که در مرکز مشاوره وجود دارد موید این ادعاست.
آزادگان گفت: مصدر این مشکلات قطعا دانشجو ها نیستند ایراد از ساختار حاکم است. مدیریت دانشگاه سال پیش توسط وزیر علوم انتخاب شد که این اشتباه بزرگی بود. رییس باید از رای گیری اساتید بیرون میآمد که بتواند با بدنه دانشگاه تعامل کند. حتی اگر رییس جمهور اصولگرا میخواست رییس اصولگرا انتخاب کند باید این وظیفه را به خود دانشگاه محول میکرد تا رییس مشروعیت داشته باشد. رئیس باید محافظ دانشگاه و دانشجو ها باشد.
وی درمورد نقش اساتید گفت: خیلی از شما عزیزان چند سال آینده تبدیل به استاد میشوید. خیلی طیف اساتید جدای از دانشجوها نیست. اما خب اساتید کنش محافظه کارانه تری داشتند. هم به دلیل سن بیشترشان هم جایگاهشان و زن و بچه داشتنشان است.