
روایت چارقد سفیدهایی که مسیر ازدواج دانشجویی را با عشق و امید انتخاب کردند
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ امروز مقصد دانشگاه علوم پزشکی ایران بود؛ جایی که قرار بود شاهد لحظاتی سرشار از شادی و امید باشم؛ جشن ازدواج ۴۰ زوج دانشجو که حاصل همت و تلاش مسئولان دانشگاه، نماینده مقام معظم رهبری و نهادهای حامی بود هنوز از ماشین پیاده نشده بودم که جو خاصی را در فضای دانشگاه حس کردم؛ حسی که با هیچ مراسم دیگری قابل مقایسه نبود. دانشجویان و خانوادههایشان با چهرههایی شاد و نگاههایی پرامید گرد هم آمده بودند تا روزی را جشن بگیرند که نه تنها برای آنها بلکه برای آینده این کشور اهمیت دارد.
به دنبال نشانی برای ورود به سالن جشن بودم که یکی از دانشجویان با لبخندی مهربان راهنماییام کرد. راهروی منتهی به سالن پر بود از رنگها و جلوههایی که از دنیای پرهیاهوی دانشجویی خبر میداد. عروس خانمهایی که چادرهای سفید بر سر داشتند، با دقت و آرامش قدم میزدند و در کنار همسرانشان از خوشحالی میگفتند. بعضیها دستان یکدیگر را گرفته بودند و بعضی دیگر با دوربینهای گوشیهایشان عکسهای یادگاری میگرفتند؛ همان لحظاتی که از یاد نمیرود.
صدای دلنشین تلاوت قرآن و نوای صلوات، فضا را روحانیتر کرده بود. تابلوهایی که با دقت و محبت برای بزرگداشت این روز نصب شده بودند، به زیبایی برنامه میافزودند و هر کس وارد سالن میشد، میدانست که اینجا جایی متفاوت است؛ جایی که عشق و تعهد و آیندهای روشن پیوند خوردهاند. برخلاف بسیاری از مراسمهای پرهزینه و پرزرقوبرق، این جشن ساده، اما پرمعنا بود. خبری از تشریفات سنگین نبود؛ خبری از هزینههای گزاف جهیزیه و آرایشهای پیچیده نبود. اینجا همه آمده بودند تا معنا و اهمیت زندگی مشترک را از نو تعریف کنند، زندگیای که قرار است بر پایه محبت، تفاهم و مسئولیتپذیری شکل بگیرد.
یکی از عروس خانمها، با صدایی آرام و لبخندی پرمعنا به من گفت: ما آمدهایم بگوییم که ازدواج را باید ساده گرفت، نه چیزی که جامعه از آن ساخته است. اینجا کنار دوستانمان، کنار همسرمان، احساس امنیت و آرامش داریم.» کنار او، دامادی که لبخند به لب داشت، اضافه کرد: این مراسم برای ما نشانهای است که میتوان با عشق و تلاش، زندگی مشترک را آغاز کرد بدون آنکه زیر بار هزینههای سنگین له شویم.
چند قدم آنطرفتر، گروهی از دانشجویان دور هم جمع شده بودند و با شور و شوق در حال گفتوگو بودند. صدای خندهها و تبادل نظرهایشان فضای سالن را پر کرده بود و حس همدلی و همفکری در میانشان به وضوح قابل لمس بود. هر کدام از آنها تجربیات و دغدغههای خود را درباره زندگی دانشجویی، چالشهای ازدواج و آینده مشترکشان بیان میکردند. یکی از دانشجویان با اطمینان و قوت قلب گفت: دانشگاه و مسئولانش به ما ثابت کردند که تنها نیستیم؛ آنها پشت ما هستند و به ما کمک میکنند تا رویاهای ازدواج دانشجوییمان را به واقعیت تبدیل کنیم. دیگران با تایید و لبخند، این سخنان را همراهی کردند و همه بر این باور بودند که امروز نه فقط جشن یک مراسم ساده، بلکه آغاز فصل نوینی است در زندگیشان؛ فصلی که با امید و اراده برای ساختن آیندهای روشن و پرنشاط شکل میگیرد. این گفتوگوها نه تنها شور و اشتیاق آنها را نشان میداد، بلکه نمایانگر رشد فرهنگی و اجتماعی دانشجویانی بود که با تکیه بر حمایتهای دانشگاه، قدم به مسیر جدیدی گذاشتهاند.
بخش قابل توجهی از این موفقیت را باید مدیون همراهی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و مسئولان دانشگاه دانست که با دلسوزی و پیگیری، امکان برگزاری چنین مراسمی را فراهم کردند. حجتالاسلام حاج آقا سلیمانی نماینده محترم نهاد رهبری نیز در این مراسم حضور داشت و بارها با نگاههای گرم و دعای خیر، به زوجهای جوان قوت قلب میداد.
در سالن، صدای آرام سخنرانیها فضای معنوی و گرم مراسم را تکمیل میکرد. نادر توکلی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران، با تبریک و ابراز خرسندی از برگزاری این جشن گفت: امیدواریم این حرکت مقدمهای باشد برای ترویج ازدواج آسان در میان دانشجویان، چرا که تشکیل خانواده پایه و اساس رشد هر جامعهای است.» او اشاره کرد که دانشگاه به همراه نهادهای مختلف در تلاش است تا شرایط زندگی مشترک دانشجویان را از طریق ارائه تسهیلات، تأمین خوابگاه و حمایتهای معیشتی آسانتر کند.
از گوشه و کنار سالن، صدای خندههای بیوقفه و شادیهای خالصانه به گوش میرسید که فضای مراسم را پر کرده بود. مهمانان، از خانوادههای دانشجویان گرفته تا اساتید دلسوز و کارکنان پرتلاش دانشگاه، همه با حضور گرم و پرانرژیشان در این روز ویژه شریک شده بودند و هرکدام به نوعی سهمی در این جشن باشکوه داشتند. نگاهها پر از محبت و حمایت بود، گویی همه گرد هم آمده بودند تا نه تنها شروع زندگی مشترک این زوجهای جوان را تبریک بگویند، بلکه به آنها انرژی و دلگرمی دهند برای مسیر پیش رو. هر زوج جوان، با چشمهایی روشن و پر از امید به فردایی بهتر و قلبهایی مملو از آرزوهای بزرگ، دست در دست هم آیندهای را تصور میکردند که قرار است با هم بسازند؛ آیندهای سرشار از عشق، تفاهم و موفقیت. این همبستگی و شور، نشان از یک خانواده بزرگ دانشگاهی داشت که در کنار هم، به رشد و شکوفایی نسل جدید دل بسته است.
در میان این همه هیاهو و شلوغی جشن، نگاه پر از امید و درخشان یک عروس جوان توجهام را جلب کرد؛ دختری که با صدایی ملایم، اما پر از شور و هیجان گفت: این روز برای من آغاز فصل جدیدی از زندگیام است؛ فصلی که میخواهم با همسرم دست در دست هم، در آن عشق، تفاهم و همراهی را تجربه کنیم.» چشمهایش برق میزد و لبخند شادی بر لب داشت، گویی همه سختیها و چالشهای گذشته حالا به خاطرهای شیرین تبدیل شدهاند. او ادامه داد: خوشحالم که دانشگاه و مسئولان این فرصت را فراهم کردند تا ما بتوانیم بدون دغدغههای مالی و تشریفات سنگین، زندگی مشترکمان را آغاز کنیم. این حمایت برای ما معنای بزرگی دارد؛ معنایی که فراتر از یک مراسم ساده است و نشاندهنده باور و اعتماد جامعه به ما جوانان است. این کلمات پر از امید و انگیزه، تصویری زنده از جوانانی بود که با باور به خود و آینده، آماده ساختن جهانی بهتر و پر از محبتاند.
آنجا بود که واقعاً فهمیدم چرا این جشنها اهمیت دارند؛ چرا باید از بار سنگین سختیها و هزینههای بیمورد ازدواج کاست و راه را برای جوانانی که قلبشان سرشار از امید به آینده است، هموار کرد. دیدم که عشق و تعهد، رکن اصلی زندگی مشترک است و نه تجملات و تشریفات پرهزینهای که گاهی باعث دور شدن جوانان از این مسیر میشود. این جشنها نه تنها فرصتی برای جشن گرفتن آغاز زندگی است، بلکه نشانهای از حمایت جامعه و نهادهای فرهنگی و آموزشی از نسل جوانی است که میخواهد با کمترین دغدغهها و بیشترین انگیزه، قدم در مسیر ساختن خانوادهای مستحکم و پرمحبت بگذارد. این لحظهها، لحظههایی هستند که میتوانند فرهنگ ازدواج آسان را ترویج دهند و نسلی را بسازند که در آن شادی و امید، جای ترس و فشارهای مالی را بگیرد.
وقتی مراسم به پایان رسید و نورهای سالن کمکم خاموش شدند، هنوز طنین صدای خندهها و دعاها در گوشم میپیچید. هر زوج جوانی با چشمانی پر از امید و قلبی مملو از آرزو به خانههایشان بازمیگشتند، اما انگار هر کدامشان حامل نوری بودند که میخواست در دل جامعه روشن بماند. در آن لحظات، احساس کردم این جشن نهتنها شروع یک زندگی تازه برای آنهاست، بلکه نمادی است از اراده نسل جوان برای ساختن فردایی بهتر، با عشق، همدلی و پشتکار. شادی امروز آنها، نویدبخش فردایی روشن برای همه ما بود؛ فردایی که در آن خانوادههای مستحکم، پایههای جامعهای پویا و سرشار از امید خواهند بود. این خاطره، در قلب من جا خوش کرد و باورم را به قدرت زندگی و عشق بیش از پیش استوار ساخت.