
نگاهی بر رفتار دوگانه آژانس انرژی اتمی در برابر تأسیسات هستهای ایران/ حاکمیت آپارتاید هستهای و تبعیض جهانی

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ نظام منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) از زمان تصویب در سال ۱۹۶۸، به عنوان یکی از ارکان اصلی ساختار امنیت بینالمللی شناخته شده است. هدف اولیه این معاهده جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در جهان و تسهیل استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای بوده است. با این حال، این سیستم در طول زمان به یکی از ابزارهای جدلهای سیاسی و دیپلماتیک میان کشورهای مختلف تبدیل شده است. حملات اخیر اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و اظهارات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در این زمینه، بحثهای زیادی را پیرامون نقش آژانس و تأثیر آن بر اجرای صحیح NPT بهوجود آورده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نهاد مستقل بینالمللی با مأموریت نظارت بر فعالیتهای هستهای کشورها و تضمین استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای است. اما در سالهای اخیر، این آژانس تحت فشارهای سیاسی فراوان قرار گرفته و بسیاری از منتقدان معتقدند که فعالیتهای این نهاد بهجای یک نظارت بیطرفانه، به ابزار دست قدرتهای جهانی تبدیل شده است.
در حالی که این آژانس باید بهطور مستقل از هرگونه دخالت سیاسی، نظارت بر کشورهای عضو NPT را انجام دهد، بهویژه در مورد ایران که برنامه هستهایاش به شدت زیر ذرهبین است، برخی کارشناسان بر این باورند که آژانس در حقیقت به ابزار سیاستگذاری کشورهای قدرتمند تبدیل شده است.
حمله اسرائیل و نقش آژانس در مشروع جلوه دادن آن
در آخرین تحولات، حمله رژیم اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران بار دیگر بحثهای داغی را در عرصه بینالمللی برانگیخت. حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، بهویژه در شرایطی که این کشور عضو معاهده NPT است و همواره تأکید داشته که برنامه هستهایاش صلحآمیز است، از بسیاری از جهات به چالشی برای اعتبار نظام منع گسترش سلاحهای هستهای تبدیل شده است.
در این حملات، که با حمایت مستقیم دولت ترامپ انجام شد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی واکنشهایی متفاوت از آنچه که میتوان انتظار داشت از خود نشان داد. در حالی که این نهاد باید بهطور شفاف و بیطرفانه برخورد میکرد، بسیاری از تحلیلگران به این نکته اشاره دارند که آژانس به نوعی مشروعیتبخشی به اقدامات اسرائیل و انحصار تسلیحات هستهای این کشور پرداخته است.
رأیگیری آژانس و فشارهای غرب
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چندین نوبت تصمیماتی اتخاذ کرده که به نظر میرسد تحت تأثیر فشارهای سیاسی قدرتهای غربی قرار گرفته است. در تازهترین گزارشها، آژانس اعلام کرده که ایران به تعهدات هستهای خود در خصوص محدود کردن غنیسازی اورانیوم و تسهیل بازدیدهای بازرسان از تأسیسات هستهایاش پایبند نبوده است. این گزارش بلافاصله با تصویب قطعنامهای در شورای مدیران آژانس مواجه شد که خواستار تحریمها و فشار بیشتر بر ایران بود.
این تصمیمات باعث شد که بسیاری از کشورهای غیرغربی و تحلیلگران، به سیاستهای دوگانه آژانس و نحوه برخورد با ایران اعتراض کنند. در همین حال، اسرائیل که تنها کشور منطقه است که به سلاح هستهای دست یافته، همچنان از اجرای معاهده NPT خودداری میکند و هیچگونه نظارت بینالمللی بر تأسیسات هستهای خود ندارد.
ایوانز و انتقادات از رفتار آژانس
دیلان ایوانز، نویسنده ایرلندی، بهطور گستردهای در مورد رفتار آژانس انتقاد کرده و معتقد است که این نهاد بهطور فاحشی تحت تأثیر غرب به ویژه ایالات متحده قرار دارد. آژانس هیچگاه بهطور جدی به بررسی برنامه هستهای اسرائیل نپرداخته است، در حالی که ایران که عضو NPT است، تحت شدیدترین نظارتها و فشارها قرار دارد.
ایوانز معتقد است که آژانس به نوعی نقش انحصارگرایانه برای غرب ایفا میکند و این در حالی است که کشورهایی مانند اسرائیل که هیچگاه عضو NPT نبوده و تأسیسات هستهایاش تحت نظارت آژانس نیست، از هرگونه بازخواست و نظارت بینالمللی معاف هستند. او نظام منع گسترش هستهای را به نوعی "آپارتاید هستهای" میخواند و اشاره دارد که چرا باید کشوری که بهطور مداوم در حال همکاری با آژانس است، تحت فشار و تحریم قرار گیرد، در حالی که کشوری که هیچگاه این معاهده را امضا نکرده، از هرگونه بازخواست مصون بماند؟
فشار بر ایران و نادیده گرفتن جنایات اسرائیل
یکی از مسائل کلیدی که ایوانز به آن اشاره میکند، فشارهای شدید به ایران است که همواره در حال همکاری با آژانس و اجرای توافقات هستهای بوده است. در مقابل، اسرائیل هیچگاه این معاهده را امضا نکرده و همواره به سلاح هستهای خود مخفیانه ادامه داده است. اما هیچگونه تحقیقی در مورد برنامه هستهای اسرائیل انجام نمیشود و این امر باعث ایجاد گفتمان منفی علیه ایران و دیگر کشورهای مخالف غرب شده است.
ایوانز از سیستم دوگانه انتقاد میکند که در آن، ایران که به معاهده NPT پایبند است و برنامه هستهایاش شفاف است، تحت فشارهای شدید قرار میگیرد، اما کشورهای دیگری که سلاح هستهای دارند و هیچگاه عضو این معاهده نبودهاند، هیچگونه نظارت بینالمللی را تجربه نمیکنند.
پایان دادن به تبعیض در نظام منع گسترش هستهای
پیام واضحی که به جهان منتقل میشود این است که اگر کشورها در کنار ایالات متحده باشند، میتوانند بدون مجازات سلاح هستهای بسازند. اما اگر کشوری دشمن ایالات متحده باشد، حتی استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای نیز به عنوان یک جرم و تهدید در نظر گرفته میشود.
ایوانز تأکید میکند که نظام منع گسترش هستهای بهجای اینکه ابزاری برای ایجاد صلح و امنیت جهانی باشد، به ابزاری برای تحقق اهداف استراتژیک برخی کشورها تبدیل شده است. این سیستم بهجای اینکه از تعهدات جهانی در زمینه امنیت و عدم گسترش سلاحهای هستهای حمایت کند، به ابزاری برای اعمال فشار بر کشورهایی که تحت سلطه غرب نیستند، تبدیل شده است.
نظام منع گسترش سلاحهای هستهای باید بهطور جامع و بیطرفانه اعمال شود تا بتواند بهعنوان ابزاری مؤثر برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای عمل کند. اما در شرایط کنونی، شاهد استفاده از این نظام بهعنوان ابزاری برای تحقق منافع استراتژیک برخی کشورهای خاص هستیم. رفتار دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و برخورد تبعیضآمیز آن با کشورهای مختلف، نه تنها باعث تضعیف مشروعیت NPT شده بلکه امنیت جهانی را نیز به خطر انداخته است. در نهایت، جهان باید به این نتیجه برسد که نظارت بر برنامههای هستهای باید بهطور شفاف و منصفانه برای همه کشورها اعمال شود تا هیچ کشوری نتواند از ابزارهای هستهای خود برای تهدید دیگران استفاده کند.