آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۱۶۶۶
گزارش|

یک بام و دو هوای غرب در سیاست هسته‌ای

محرومیت کشور‌های مسلمان از دستیابی به سلاح هسته‌ای، پرسشی راهبردی درباره تبعیض ساختاری در نظم جهانی و نقش غرب در مهار قدرت هسته‌ای اسلام مطرح می‌کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ تحولات اخیر پیرامون برنامه هسته‌ای ایران، یک واقعیت ریشه‌دار را بار دیگر نمایان کرده است: رقابت بر سر انرژی هسته‌ای، بخشی از یک نبرد تمدنی گسترده‌تر است.

اتحاد گسترده غرب در مخالفت با توانمندی هسته‌ای ایران، این پرسش مهم را بار دیگر در افکار عمومی کشورهای اسلامی و عربی زنده کرده است: آیا منطقه خاورمیانه و جهان اسلام اصولاً حق دارد که به سلاح هسته‌ای دست یابد؟ و اگر بله، چرا همواره در برابر این رؤیا با سدهای فنی، سیاسی و حتی نظامی مواجه شده است؟

 

مذهبی‌سازی وتوی هسته‌ای

 

در گفتمان عمومی و سیاسی در جهان عرب، باور گسترده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه وتویی که در برابر رؤیای هسته‌ای کشورهای اسلامی قرار گرفته، ریشه در تاریخ درازمدت جنگ‌های تمدنی دارد؛ از جمله جنگ‌های صلیبی میان شرق و غرب که در بازه زمانی ۱۰۹۶ تا ۱۲۹۱ میلادی رخ دادند.

این گفتمان که بر پایه نوعی «مذهبی‌سازی وتو» استوار است، مشروعیت مردمی خود را از شواهد تاریخی و سیاسی متعددی می‌گیرد. به‌ویژه آنکه در حقوق بین‌الملل، اصل رفتار متقابل (Reciprocity) به‌طور رسمی و اخلاقی هیچ‌گونه ممنوعیتی برای دستیابی مسلمانان به فناوری سلاح هسته‌ای ایجاد نکرده است. با این حال، در عمل، تجربه تاریخی کشورهای اسلامی خلاف آن را نشان می‌دهد.

بر اساس همین تجربه، بسیاری از تحلیل‌گران جهان اسلام معتقدند که خود غرب، اعتبار این گفتمان را تقویت کرده است. رفتارهای متناقض و گزینشی کشورهای غربی در اجرای قانون بین‌الملل، به‌ویژه در مورد رژیم صهیونیستی، از جمله نشانه‌هایی است که این دیدگاه را تقویت می‌کند.

از سوی دیگر، کشورهای غربی با ارزیابی ضعف فناوری هسته‌ای در بیشتر کشورهای عربی، توانسته‌اند فضای ترس و تردید را به شکل موثری گسترش دهند.

این روند سبب شده که هراس غرب از «مشروعیت‌بخشی دینی» به سلاح‌های کشتار جمعی، نگرانی‌های جدیدی را در سیاست‌گذاری‌های امنیتی غرب منعکس کند؛ به‌ویژه آن هنگام که نهادهای دینی رسمی نیز در ظاهر در راستای دستیابی به انرژی هسته‌ای قرار می‌گیرند.

در عین حال، برخی نخبگان غربی ادعا می‌کنند که مخالفت با توانمندی هسته‌ای کشورهای اسلامی به ساختارهای غیردموکراتیک این کشورها بازمی‌گردد.

اما این تفسیر، خالی از اشکال نیست. چراکه کشورهایی مانند چین، روسیه و کره شمالی نیز با ساختارهای مشابه توانسته‌اند به سلاح هسته‌ای دست یابند. همچنین نمونه‌های هند و پاکستان نیز سؤالات جدی‌تری را درباره نبود نظارت بین‌المللی بر روند هسته‌ای این کشورها مطرح می‌کند.

 

پاکستان؛تنها کشور مسلمان دارنده سلاح هسته‌ای

 

موفقیت پاکستان – به‌عنوان تنها کشور مسلمان دارنده سلاح هسته‌ای – در دهه ۹۰ میلادی، در فضای ژئوپلیتیکی پس از فروپاشی دیوار برلین و ابهام در نظم جهانی رخ داد. بسیاری بر این باورند که موقعیت جغرافیایی پاکستان و محدودیت قدرت مداخله مستقیم هوایی و نظامی غرب، از عوامل کلیدی در موفقیت این کشور بوده‌اند.

با وجود این، تجربه پاکستان در جهان اسلام به عنوان یک نمونه قابل تکرار در نظر گرفته نمی‌شود؛ بلکه بیشتر شبیه به یک استثنای تاریخی است که نشانه‌ای از تبعیض کلی‌تر در ساختار نظام بین‌الملل محسوب می‌شود.

رژیم صهیونیستی، بارزترین مثال از اعمال تبعیض دینی و سیاسی در حوزه هسته‌ای است. این رژیم بدون عضویت در پیمان NPT، از دهه‌های گذشته به‌طور عملی دارای زرادخانه‌ای فعال شامل بیش از ۹۰ کلاهک هسته‌ای است. با این حال، نه‌تنها تحت فشارهای بین‌المللی قرار ندارد، بلکه از پشتیبانی کامل غرب نیز برخوردار است.

تصمیم‌گیری‌های کلان امنیتی در اسرائیل نیز گاه تحت نفوذ جناح‌های راست‌گرای افراطی اتخاذ می‌شود؛ گروه‌هایی که در ساختار حکمرانی این رژیم حضور پررنگ دارند. در جریان جنگ علیه غزه، حتی موضوع استفاده از بمب اتم نیز به‌صورت علنی در دستور کار رسانه‌ها و برخی مقامات سیاسی قرار گرفت.

در نوامبر ۲۰۲۳، عمیحای الیاهو، وزیر میراث فرهنگی رژیم صهیونیستی، در واکنش به عملیات حماس، اعلام کرد:«یکی از گزینه‌ها، انداختن بمب اتم روی غزه است.»

 

مشارکت مستقیم غرب در توسعه زرادخانه هسته‌ای اسرائیل

 

بررسی روند توسعه توان هسته‌ای اسرائیل، نقش مستقیم کشورهای غربی را به‌خوبی نشان می‌دهد:

فرانسه: ساخت رآکتور دیمونا

بریتانیا و نروژ: تأمین آب سنگین برای رآکتور

آمریکا: فراهم‌سازی اورانیوم غنی‌شده، سوپاپ‌های هسته‌ای، فناوری هدایت موشک پرشینگ-۲ (برای موشک اریحا-۳)، و هواپیماهای بمب‌افکن اف-۱۵ و اف-۱۶

آلمان: تحویل زیردریایی‌های دولفین، مجهز به موشک‌های کروز با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای

بلژیک: صادرات اورانیوم خام از مستعمره سابق خود (زئیر)

همچنین، در سال ۱۹۷۹، سازمان اطلاعات فرانسه با همکاری موساد، قلب رآکتور هسته‌ای عراق را پیش از ارسال تخریب کرد. در ادامه، ناتو نیز با مشارکت در سرنگونی حکومت قذافی، عملاً پروژه هسته‌ای لیبی را به تعطیلی کشاند.

 

دوگانگی در سیاست‌های بین‌المللی درباره انرژی هسته‌ای

 

نهادهای دانشگاهی و تحلیل‌گران غربی، همواره تلاش کرده‌اند با استناد به عوامل امنیتی، نگرانی خود را از گسترش تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه توجیه کنند. برای مثال، دانیال سرویر، استاد مؤسسه سیاست خارجی دانشگاه جانز هاپکینز، هشدار می‌دهد:«اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، ممکن است در عرض چند ماه، چهار قدرت هسته‌ای جدید در منطقه ظهور کنند – در کنار زرادخانه هسته‌ای فعلی اسرائیل.»

وی همچنین تأکید می‌کند که فاصله زمانی میان پرتاب و اصابت موشک‌های هسته‌ای میان کشورهای خاورمیانه، به چند دقیقه محدود می‌شود.

بخش مهمی از افکار عمومی در جهان اسلام، رفتارهای سیاسی غرب را در چارچوب یک نگاه تمدنی و دینی تحلیل می‌کنند. از دید این جریان، سیاست‌های تبعیض‌آمیز در حوزه سلاح هسته‌ای، ریشه در ترکیب دین و سیاست در گفتمان راهبردی غرب دارد؛ گفتمانی که در آن هویت غرب با ارزش‌های یهودی–مسیحی تعریف شده است.

برای مثال، حزب مردم اروپا (بزرگ‌ترین فراکسیون سیاسی در پارلمان اروپا) در بیانیه‌ای اعلام کرده است:«اروپا دارای فرهنگ و میراث مشترک یهودی–مسیحی است و باید سبک زندگی‌مان را بر اساس این ارزش‌ها حفظ کنیم.»

همچنین، یان جامبون، نخست‌وزیر منطقه فلاندر بلژیک، در مقاله‌ای نوشت:«هویت اروپایی بر سه اصل استوار است: دموکراسی یونانی، قانون رومی و میراث یهودی–مسیحی.»

 

بازتاب در افکار عمومی جهان اسلام

 

در جریان جنگ آمریکا و اسرائیل علیه ایران، بسیاری از تحلیل‌های منتشرشده در رسانه‌ها و مجامع فکری اسلامی، به این نکته اشاره داشتند که وتوی غرب علیه برنامه‌های هسته‌ای کشورهای اسلامی صرفاً ابعاد فنی یا امنیتی ندارد، بلکه در سطحی عمیق‌تر، به یک تضاد تمدنی بازمی‌گردد.

در این چارچوب، اسرائیل نه‌فقط یک کشور عادی، بلکه بازوی تمدنی غرب در منطقه تلقی می‌شود. برخی گروه‌های مسیحی–صهیونیستی در ایالات متحده نیز در این میان نقش مهمی ایفا می‌کنند. این گروه‌ها باور دارند:«سلطه یهود بر خاورمیانه، پیش‌زمینه‌ای برای بازگشت دوم حضرت مسیح است.»

برآیند داده‌های موجود و تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که نبرد بر سر انرژی هسته‌ای، تنها یک رقابت فناورانه یا امنیتی نیست، بلکه بخشی از یک پروژه تمدنی پیچیده‌تر است.

در این پروژه، کشورهای اسلامی صرف‌نظر از ظرفیت‌های داخلی‌شان، همواره با مجموعه‌ای از موانع ساختاری و بین‌المللی مواجه می‌شوند. این موانع، گاه به شکل دیپلماتیک، گاه نظامی و گاه اطلاعاتی اعمال می‌شوند.

در نتیجه، می‌توان گفت که جهان اسلام نه‌تنها با محدودیت‌های فنی و نظامی در مسیر دستیابی به قدرت هسته‌ای مواجه است، بلکه در سطحی عمیق‌تر، با تبعیضی نهادینه‌شده در نظم بین‌الملل روبه‌روست؛ تبعیضی که به‌نظر می‌رسد حفظ آن، برای غرب از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است – حتی اگر برای این هدف، به ابزار جنگ متوسل شود.

 

فتوای آیت‌الله خامنه‌ای درمورد سلاح هسته‌ای

 

فتوای حرمت ساخت و به‌کارگیری سلاح هسته‌ای، دیدگاه فقهی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای، مرجع تقلید شیعه و رهبر جمهوری اسلامی ایران است که آن را بر پایه آموزه‌های اسلامی و با استناد به آیات قرآن و روایات معتبر، صادر کرده است. این فتوا که سلاح‌های کشتار جمعی را تهدیدی علیه بشریت و از مصادیق افساد فی‌الارض می‌داند، نخستین بار در کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح سال ۱۳۸۹ به‌صورت رسمی قرائت شد و در سازمان ملل به‌عنوان سندی رسمی ثبت گردید. فقهایی چون ناصر مکارم شیرازی، حسین نوری همدانی، جعفر سبحانی، عبدالله جوادی آملی، احمد مبلغی و ابوالقاسم علیدوست نیز با این دیدگاه همراه بوده و آن را فتوایی الهی، قطعی و غیرقابل تغییر دانسته‌اند. بر اساس این فتوا، ساخت و استفاده از سلاح هسته‌ای به‌دلیل ماهیت ضدبشری، تعارض با مقاصد شریعت، نقض اصول اخلاقی و تجاوز به حقوق بی‌گناهان، به‌طور مطلق حرام اعلام شده است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار