آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۲۵۹۴
در نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی؛ ابعاد رسانه‌ای»؛

شمس‌الواعظین: در جنگ ۱۲ روزه، تصویر و روایت پیش‌قراول حمله شده بود

«ماشاءالله شمس‌الواعظین» با اشاره به نقش تعیین‌کننده رسانه‌ها در روایت‌سازی جنگ‌ها گفت: امروز دیگر میدان نبرد، محل تقابل فیزیکی نیست بلکه قاب‌های رسانه‌ای هستند که افکار عمومی را تسخیر می‌کنند؛ آن‌گونه که در سقوط بغداد یا جنگ ۱۲ روزه علیه ایران، تصویر و روایت، پیش‌قراول بودند.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دومین نشست از مجموعه نشست‌های «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با عنوان «ابعاد رسانه‌ای» در ۱۸ تیر۱۴۰۴ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در این نشست شماری از استادان حوزه علوم ارتباطات به بررسی ابعاد رسانه‌ای و روایت‌سازی رسانه‌ها در جنگ اسرائیل علیه ایران پرداختند. در این نشست «علی ربیعی» رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، «ماشاءالله شمس الواعظین»، مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران و روزنامه‌نگار، «مسعود کوثری»، استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و «نفیسه زارع کهن»، روزنامه نگار و مدرس دانشگاه به ایراد سخنرانی پرداختند. همچنین اعظم ده‌صوفیانی دانش‌آموخته دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی دبیر علمی نشست را بر عهده داشت.

ربیعی: جنگ ۱۲ روزه، جنگ مبتنی بر جاسوسیِ متکی بر هوش مصنوعی و عملیات روانیِ متکی بر رسانه بود

علی ربیعی رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در این نشست با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: ما شاهد جنگی بودیم که از جنگ‌های متعارف متفاوت بود. این جنگ بیشتر متکی بر ۲ پایه تکنولوژی و عملیات روانی بود که البته جنگ‌های آینده هم از همین جنس خواهد بود.

ربیعی توضیح داد: اگر جنگ‌های سنتی مانند جنک ناپلئون و جنگ صلیبی را در نظر بگیریم، باید بگوییم این نوع جنگ‌ها بیشتر بر نیروی انسانی و ابزار زمان خود متکی بود. جنگ جهانی دوم هم بیشتر مبتنی بر ابزار و نیروی انسانی و اصل تصرف بود در حالیکه در روزهاه اخیر ما شاهد جنگی علیه ایران هستیم که بیشتر مبتنی بر هوش مصنوعی است. بنا به تعریف پسا مدرنی در واقع، نیروی انسانی و نیروی زمینی و اصلاً موضوع تصرف در این جنگ جایگاهی نداشت. به عبارتی این جنگ مبتنی بر قدرت هوش مصنوعی و جاسوسی متکی بر هوش مصنوعی و عملیات روانی متکی بر رسانه بود. در عملیات روانی متکی بر رسانه هم از رسانه‌های دیجیتال و هم از اخبار شبکه‌های اجتماعی استفاده شد.

رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات یادآور شد: آنچه در این جنگ بی‌سابقه بود نوعی تصمیم مردم، رفتار سیاسی و قضاوت مردم و همدلی بزرگی بود که ظاهر شد و این تصمیم مردم و رفتار سیاسی آنها بود که مهمترین عنصر بازدارنده برای هر نوع نقشه اسرائیل و آمریکا علیه ایران بود که البته بی‌سابقه بود.

ماشاءالله شمس الواعظین مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران گفت: ما بطور کلی ۲ دسته بلایای جهانی داریم. یک دسته بلایلی طبیعی مانند زمین لرزه، طوفان و سونامی و دیگری بلایای دست‌ساز انسان هستند مانند جنگ‌ها، حرکت‌های تروریستی و ... که این نوع بلایا توسط انسان ایجاد می‌شوند. برای مثال انسان‌ها تصمیم می‌گیرند که فلان جنگ اتفاق بیفتد.

شمس الواعظین در ادامه اظهار داشت: در جنگ‌های نسل چهارم به بعد به دلیل وسعت جغرافیای وقوع چالش، دیگر بحث‌های نظارت بصری روی رویداد‌ها حذف شده‌است؛ بنابراین به جای مشاهده انسان در محل وقوع آن چالش یا آن جنگ، روایت در نوشتار یا قاب در تصویر و یا گفتار در رسانه‌های شنیداری قرار گرفته است. به همین دلیل روانشناسان تبلیغات و اساتید علوم ارتباطات این سه قاب یا سه اصل را که می‌تواند رابطه مخاطب با پدیده دست‌ساز انسان را برقرار کنند را مورد توجه قرار داده‌اند. برای مثال، ساختمان شیشیه‌ای هدف قرار گرفت. منی که در منزل و یا مردمی که در خانه نشسته بودند، در واقع، نمی‌دانیم و نمی‌دانند که چه اتفاقی افتاده است تا آن قاب ساخته شد. البته ما در جنگ‌ها پروتکل‌هایی داریم که نباید آن قاب پخش می‌شد. من به مدیران صدا و سیما هم گفتم که قاب بسیار زیبایی از سوختن ساختمان شیشه‌ای در اختیار اسرائیل قرار دادند. در حالیکه ما در روزنامه‌نگاری بحران پروتکلی داریم که اینجور تصویرسازی که به طرف مقابل گفته شود موشک شما به هدف خورده است اشتباه است و نباید انجام شود. در روایت‌سازی بسیار مهم است که ما قاب را چگونه تدوین کنیم و چگونه عرضه کنیم.

شمس‌الواعظین: ما در روزنامه‌نگاری بحران پروتکلی داریم که تصویرسازی که به طرف مقابل گفته شود موشک شما به هدف خورده است اشتباه است و نباید انجام شود

مشاور مرکز مطالعات راهبردی غرب آسیا در تهران ادامه می‌دهد: در جنگ ایالات متحده آمریکا با ائتلاف بین‌المللی، سقوط بغداد توسط نیرو‌های مسلح صورت نگرفت بلکه توسط نیرو‌های سی‌ان‌ان صورت گرفت. فاصله اولین سرباز ایالات متحده آمریکا با بغداد یعنی مرکز وقوع رویداد، ۱۶۸ کیلومتر بود، اما سی‌ان‌ان پیش‌قراول این حرکت بود و اعلام کرد بغداد سقوط کرد. اصلاً جنگ و مقاومتی برای سقوط بغداد صورت نگرفت، زیرا سربازی که در حلقه اول، دوم تا پنجم دفاع از بغداد ایستاده بود شنیده بود که بغداد سقوط کرده است و دیگر از کجا دفاع کند. قابی که توسط سی‌ان‌ان ساخته شد، در چگونگی طرح این موضوع و غافلگیری افکار عمومی و ارتش عراق در جنگ بسیار بسیار تعیین‌کننده بود.

وی با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: در جنگ ۱۲ روزه تجاوز اسرائیل به ایران، من به عنوان روزنامه‌نگار شاهد یکسری جابه‌جایی‌هایی در ایستگاه‌های تلویزیونی، شبکه‌ها، انتقال خبرنگار از تقطه‌ای به نقطه دیگر بودم. احساس کردم اتفاقی در حال وقوع است، زیرا رسانه‌های فارسی زبان خارجی مانند اینترنشنال در حدال یکسری تدارکات برای ساختن آن قاب بودند. برخی از آنها در برملاکردن قاب خود را لو دادند و آن قاب ضربه وارد آوردن و ایجاد شوک غافلگیرکننده به روان اجتماعی مردم ایران بود که من معتقدم به صورت نسبی در کنار شوک بسیار عظیم نظامی، موفق بودند.

شمس الواعظین ادامه داد: اولین خبر رسانه‌های فارسی زبان و برخی از رسانه‌های انگلیسی ایالات متحده آمریکا از این قرار بود: بر اساس گزارش داده رسیده به اینترنشنال شخصیت‌هایی از بیت رهبری مشغول گفت‌و‌گو با مقامات روسیه برای انتقال رهبران ایران به روسیه در این جنگ هستند. این به این معناست که تهران سقوط کرده و یا در حال سقوط است. همزمان هواپیما و پهباد‌ها و نیرو‌های جاسوسی آن قاب را ساختند یعنی ایران در حال فروپاشی است و فرماندهانش در حال خروج هستند و ایران دیگر توان برخاستن ندارد. این قابی است که اصطلاحاً ساخته شد.

این استاد علوم ارتباطات یادآور شد: اتفاقی که در ایران افتاد نشان داد که مساله کاملاً عادی و بروکراتیک در حال صورت گرفتن است. رسانه‌های ملی ما شهادت یکسری فرماندهان را به صورت قطره چکانی اعلام کردند که البته جزو پروتکل‌های رسانه برای حفظ روانی جامعه بسیار ضروری است، زیرا کسانیکه باید به حفظ شرایط جامعه بپردازند باید تعادل روانی و اتکای نفس داشته باشند تا بتوانند امدادرسانی کنند و یا واکنش نشان دهند. قابی که ساخته شد نمی‌دانست که یک ضد حمله آرام و بروکراتیکی در حال ساختن است و آن جایگزین کردن پست‌های خالی شده بود که به سرعت هم صورت گرفت و در طی سه الی چهار ساعت صورت گرفت و این بی‌سابقه بود و مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در جهان قرار گرفت.

کوثری: ابتدای جنگ ۱۲ روزه، جنگ روایت رسانه‌ای هم بود

مسعود کوثری استادیار و مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران گفت: اینکه گفته می‌شود جنگ، جنگ روایت‌ها است به معنایی درست و به معنای دیگر درست نیست. به نظر من، ما در سطح دانشگاه و مسئولان سیاسی و فرهنگی گرفتار پست مدرن شدیم که همه چیز روایت است. ظاهر زیباست، اما نشان می‌دهد که ما حتی روایت‌هایی در دل روایت‌های قبل می‌سازیم و این روایت‌ها هستند که مشخص می‌کنند که چه کسی پیروز است.

کوثری: به نظر من الان وقت ایجاد شرایط جدید برای ایران جدید است. ما وارد دوران جدید شدیم که باید برای نقش‌آفرینی در این دوران جدید نماد جدید داشته باشیم.

مدیر گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران توضیح داد: آیا واقعا جنگ فقط جنگ روایت‌ها است؟ آن موقع حقیقت و واقعیت چگونه می‌شود؟ به نظر من این کلاهی است که اندیشه‌های پسامدرن بر سر ما می‌گذارند. متاسفانه در همه جا هم جا افتاده است که جنگ، جنگ روایت‌ها است. اگر چه تا حدی روایت‌ها مهم هستند، اما فلسفه‌ای که پشت این روایت‌ها است این است که اصلاً حقیقتی وجود ندارد. در غرب هم صد‌ها کتاب در مورد دوران پساحقیقت نوشته شده یعنی همه چیز روایت است. حتی این موضوع به فلسفه هم کشیده شده است.

وی اظهار داشت: به نظر من صرف نظر از طبقه‌بندی جنگ‌ها بر اساس سلاح، روایتی که مبنای این جنگ بود این بود که ما با حکومت ایران کار داریم و این حکومت هم شاخص‌ها و نماد‌هایی دارد. برای مثال بخش‌هایی از سپاه و موشک‌های هسته‌ای و بخش‌هایی از دانشمندان هسته‌ای. در واقع روایت این بود که ملت از حاکمیت جداست و کاری با مردم نداریم؛ بنابراین روایت رسانه این بود. در لحظات اولیه موفق نشدیم روایتی همسنگ با این روایت را بسازیم و مقابله کنیم به این دلیل که به نظر من صدا و سیما آمادگی این کار را نداشت؛ بنابراین صدا و سیما سعی می‌کرد شیوه مظلوم نمایی مورد حمله واقع شدن را ابراز نماید.

کوثری ادامه داد: در آلمان در سال ۱۹۹۱ دلیوس کتابی تحت عنوان «گلابی‌های ریبک» نوشته است که داستان درخت گلابی است که بعد از فروپاشی دیوار برلین به نماد اتحاد فرهنگی و آشتی ملی در محلی در آلمان شرقی کاشته شده است. در اقع این درخت به نمادی برای اتحاد ۲ آلمان درآمده است.

وی در ادامه توضیح داد: به نظر من، ما نیاز داریم در این فضا یک درخت گلابی بکاریم. درختی که شکافی که بین ملت و حاکمیت ایجاد شده را از بین ببرد. در واقع نماد قوی برای به سوی هم رفتن ایجاد شود. خیلی از اندیشمندان و مخالفان و موافقان به دلیل شرایط ایجاد شده جلو آمدند.

ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در پایان یادآور شد: من فکر می‌کنم الان زمان کاشتن آن درخت گلابی است. به نظر من الان وقت ایجاد شرایط جدید برای ایران جدید است. در این جنگ فقط آسیب ساختمانی و دادن شهید نبود ما وارد دوران جدید شدیم که باید برای نقش‌آفرینی در این دوران جدید نماد جدید داشته باشیم. نمادی که نشان‌دهنده آشتی بین گروه‌های مختلف باشد.

زارع کهن: صدا و سیما در جنگ ۱۲ روزه نقظا قوت و ضعف داشت که باید مورد توجه قرار گیرد

نفیسه زارع کهن روزنامه‌نگار ابعاد کیفیت روایت‌سازی رسانه‌های ایران را مورد توجه قرار داد و گفت: اگر به عملکرد صدا و سیما در طی ۱۲ روزه جنگ مورد توجه قرار دهیم، باید نقاط قوت و ضعف آن را مورد توجه قرار دهیم. از نقاط قوت صدا و سیما اطلاع‌رسانی سریع بود که انجام داد. نمایش مواضع اصلی حاکمیت را مرتب تکرار می‌کرد. بیانیه‌های وزارت‌خانه‌ها را پوشش می‌داد و نمایش قدرت را خوب عرضه می‌کرد. از طرفی تلاش می‌کرد در این زمینه که ما پیروز جنگ خواهیم بود، امیدآفرینی کند و از افشای اطلاعات محرمانه پرهیز می‌کرد.

این روزنامه‌نگار ادامه داد: در کنار این عملکرد مثبت، ضعف‌ها و نواقصی هم داشت که بسیار مهم است مورد توجه قرار بگیرد. متاسفانه آنچه در صدا و سیما شاهد بودیم این بود که گویی به جنگ ۸ ساله ایران و عراق برگشته‌ایم. یعنی فضا همان فضا بود. گویش‌ها همان بود و آن آگاهی‌بخشی واقعی غایب بود. اینکه مردم در شرایط جنگ چکار کنند نبود. تحلیل‌ها جناحی، سطحی و کم عمق بود. این روایت‌ها روایت درستی نبودند تا جریان غالب را در دست بگیرند.

نکته دیگر برزگ‌نمایی واقعیت‌ها بود تا جایی که با هوش مصنوعی تصاویری هم ساخته می‌شد. اگر چه نشان دادن دستاورد خوب است، اما دستاوردسازی برای بزرگ‌نمایی واقعیت آن هم در عصری که مردم با نرم افزار‌هایی راست و دروغ بودن را تشخیص می‌دهند یک نقطه ضعف است و بی‌اعتمادی موجود در جامعه را دامن می‌زند. جایی که روایت‌های غیر رسمی بتوانند خود را عرضه کنند وجود نداشت. در واقع بعد انسانی ماجرا در روایت‌های صدا و سیما بسیار غایب بود. ضعف در تنوع روایت هم یکی دیگر از نقاط ضعف بود.

زارع کهن اظهار داشت: اگر به رسانه‌های مکتوب توجه کنیم می‌بینیم این رسانه‌ها تحلیل‌های سیاسی و بین‌المللی را داشتند. در یک دسته‌بندی رسانه‌های اصولگرا اکثراً تمرکزشان بر نیروی‌های نظامی و روایت‌سازی حماسی و ایدئولوژی بود. به ابعاد انسانی و هزینه‌ها چندان توجهی نداشتند، اما اگر به رسانه‌های دولتی مانند روزنامه ایران و اطلاعات توجه کنیم می‌بینیم که برای حفظ تعادل بین روایت رسمی و آرام‌سازی افکار عمومی تلاش می‌کردند. همچنین پرهیز از هیجان‌زدگی یکی از نقاط مثبتی بود که در رسانه‌های مکتوب دولتی دیده می‌شد، اما رسانه‌های منتقد بیشتر به برجسته‌سازی ابعاد انسانی و هزینه‌های جنگ می‌پرداختند که در رسانه‌های اصلاح طلب غایب بود. با این حال چیزی که در رسانه‌های اصلاح‌طلب غایب بود، روایت‌های آلترناتیو بود. به این دلیل که ضعف‌ها و شرایط موجود نمی‌گذاشت تا آنها روایت‌ها را بسازند.

وی در نهایت گفت: در مجموع اگر بخواهم نقاط قوت روایت سازی توسط رسانه‌ها را در ایران بیان کنم باید بگویم تاکید رسانه‌ها بر دفاع مشروع از ایران، و زمانبندی رسانه‌ها و سرعت انتشار اخبار تا قبل از قطعی اینترنت خوب بود. بین رسانه‌های رسمی و غیر رسمی هماهنگی خوبی صورت می‌گرفت و نمادسازی ارزشمند بود با این حال نقاط ضعف رسانه‌ها نیز حول عدم انعطاف کافی برای ساختن روایت و تمرکز بر بعد نظامی بود و همچنین روایت‌های جهانی به اندازه کافی تولید نمی‌شد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار