آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۸۳۳۱۴
یادداشت|

از سایکس–پیکو تا طوفان الاقصی / خاورمیانه‌ای که هنوز با مرزهای دیگران می‌جنگد

جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میان حماس و اسرائیل را نمی‌توان صرفاً در چارچوب یک درگیری نظامی محدود تحلیل کرد؛ این نبرد، بازتاب زخمی تاریخی است که از دل فروپاشی امپراتوری عثمانی و تقسیمات استعماری متفقین در خاورمیانه سربرآورده است. مرزهای مصنوعی، ملت‌های بدون دولت و وعده‌های دروغین، امروز در قالب گلوله و آوار تکرار می‌شوند.
از سایکس–پیکو تا طوفان الاقصی / خاورمیانه‌ای که هنوز با مرزهای دیگران می‌جنگد

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، علیرضا سهرابی نور کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی به این مسئله پرداخت که در نگاه اول، جنگ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بین حماس و اسرائیل، واکنشی ناگهانی و مسلحانه به اشغالگری رژیم صهیونیستی به نظر می‌رسد؛ اما در نگاهی ژرف‌تر، این نبرد صرفاً ادامه‌ی یک زنجیره تاریخی است که آغاز آن به فروپاشی امپراتوری عثمانی و تصمیمات استعماری قدرت‌های غربی در خاورمیانه بازمی‌گردد.

درمنابعی که به‌درستی به بررسی فروپاشی عثمانی پرداخته شده است، تحلیلگران نشان می‌دهند چگونه بریتانیا و فرانسه پس از پایان جنگ جهانی اول، بدون توجه به بافت قومی، مذهبی و تاریخی منطقه، مرز‌هایی مصنوعی را در خاورمیانه ترسیم کردند. پیمان «سایکس–پیکو» و توافقات مشابه، نه‌تنها کشورهایی، چون عراق، سوریه، لبنان و اردن را خلق کرد، بلکه فلسطین را نیز در مسیر تبدیل شدن به یک منطقه بحران‌زده و متزلزل قرار داد.

در چنین بستری، موجودیتی به نام اسرائیل در سال ۱۹۴۸ بر پایه یک وعده استعماری دیگر یعنی بیانیه بالفور تأسیس شد؛ وعده‌ای که نه‌تنها با مخالفت ساکنان اصلی فلسطین، بلکه با بی‌ثباتی ژئوپلیتیک منطقه مواجه شد؛ بنابراین می‌توان گفت که تاریخ خاورمیانه مدرن با ریشه‌هایی در مهندسی سیاسی پس از فروپاشی عثمانی، سرنوشت‌ساز شده است؛ مهندسی‌ای که همچنان در قالب درگیری‌هایی، چون جنگ ۷ اکتبر بازتولید می‌شود.

حمله هماهنگ و غافلگیرانه حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، که با عنوان «طوفان الاقصی» شناخته شد، نه فقط یک عملیات نظامی بلکه یک فریاد اعتراض تاریخی به همین نظم ساختگی است. فلسطینی‌ها، که در ساختار پساآثمانی نه دولت مستقلی یافتند، نه هویتی رسمی، از آن زمان تاکنون درگیر مبارزه‌ای برای موجودیت خویش بوده‌اند. جنگ ۲۰۲۳، از این منظر، نه صرفاً در واکنش به شهرک‌سازی‌ها یا محاصره غزه، بلکه تجلی خشم تاریخی ملتی است که صد سال است در حاشیه نظم بین‌الملل زندگی می‌کند.

در نقطه مقابل، اسرائیل خود را فرزند مشروع نظم بین‌المللی می‌داند؛ نظمی که در دل توافقات بعد از جنگ جهانی اول متولد شد و از همان ابتدا به نفع منافع استعماری شکل گرفت. همین مسئله باعث شده تا هرگونه اعتراضی از سوی فلسطینیان، از منظر دولت‌های غربی «تهدیدی علیه ثبات» تلقی شود؛ غافل از اینکه خود این ثبات، از درون یک بی‌عدالتی تاریخی زاده شده است.

صاحب نظران به‌درستی اشاره می‌کنند که خاورمیانه امروز، با هویت‌های متضاد، مرز‌های مصنوعی و خشونت‌های فرقه‌ای، میراث‌دار تصمیمات سیاسی یک قرن پیش است. جنگ ۷ اکتبر، بدون درک این زمینه تاریخی، قابل تحلیل نیست. این جنگ، پژواکی است از شکستن نظمی تحمیلی که از روز نخست بر پایه نفی حق ملت‌ها بنا شد.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار