
مدیریت نزاع ایران با رژیم اشغالگر در بغداد تحلیل شد

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بغداد، میزبان همایش تخصصی با عنوان «دیپلماسی و میدان: نگاهی به مدیریت نزاع ایران با رژیم اشغالگر» بود.
این مراسم با حضور جمعی از مسئولین، نخبگان، فرهیختگان، اساتید دانشگاه و علمای برجسته عراقی در نمایندگی رایزنی فرهنگی ایران در بغداد برگزار شد.
حمید الدهلکی پژوهشگر عراقی سخنرانی خود را با تبیین شعار محوری «نه شرقی، نه غربی» آغاز کرد. او این شعار را نماد اصلی تثبیت موضع مستقل جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست و ۹ ویژگی بنیادین این رویکرد را به تفصیل تشریح کرد.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران، با اتکا به هویتی مستقل و مقاوم، این مسیر را به مثابه یک هدف استراتژیک در سیاست خارجی و داخلی خود پیگیری مینماید. تهران با قاطعیت تمام، مفهوم "کشورهای بزرگ تروریسم" و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی را مردود دانسته و تصریح دارد که تحت هیچ شرایطی، تسلیم سلطه و قیمومیت هیچ قدرت جهانی نخواهد شد.
این پژوهشگر در تشریح این رویکرد، بیان داشت که جمهوری اسلامی ایران، نه صرفاً یک حکومت موقتی و دنیوی به سبک دولتهای غربی، بلکه از "عقیده اسلامی توحیدی ناب" ریشه گرفته است. این نظام در گذر نبردها و چالشهای مداوم با طاغوتها، مستکبران و تروریستها شکل یافته و همین خاستگاه منحصربهفرد، به ماهیت جمهوری اسلامی ابعادی فراتر از چارچوبهای متعارف دولتی میبخشد و آن را به شکلی برجسته از سایر نظامهای سیاسی متمایز میسازد. این بنیاد عمیق اعتقادی، به جمهوری اسلامی ظرفیتی منحصربهفرد برای مقاومت و پیشروی در برابر فشارهای جهانی اعطا کرده است.
الدهلکی تأکید داشت که جمهوری اسلامی بر اساس اصول کاملاً دینی شکل گرفته است. او هدف اصلی ایران را حمایت از "عقیده اصیل اسلامی" برشمرد که شامل رد عقاید تحریفشده یا جریانهای منحرف منطقهای و همچنین عدم تبعیت از شرق و غرب میشود. هویت جمهوری اسلامی بر پایه قرآن، سنت، سیره و روایات اهل بیت (ع) استوار است و از هویت کشورهای همسایه کاملاً متمایز است.
وی به راهبردهای کلیدی مانند "وعده صادق"، "حکومت فقهی عقیدتی"، "سیاست و میدان" و "تعارض دو جبهه: اسلامی شرقی و غربی صهیونیستی-آمریکایی" اشاره کرد و گفت که این رویکردها صرفاً تاکتیکهای سیاسی نیستند، بلکه ریشهای عمیق در اصول قرآنی دارند و بر مبنای آنها بنا شدهاند. به عبارتی دیگر، استراتژیهای جمهوری اسلامی برآیند یک جهانبینی جامع و مبتنی بر آموزههای دینی است که هم ابعاد عملیاتی و میدانی را شامل میشود و هم چارچوبهای فقهی و عقیدتی را در بر میگیرد، و این تعارض جبههای را در سطح بینالمللی تبیین میکند.
عبدالامیر العبودی کارشناس حوزه بین الملل نیز در سخنان خود به مقایسه راهبردهای نظامی و فکری جمهوری اسلامی ایران و رژیم اشغالگر صهیونیستی پرداخت و تحلیل خود را بر سه محور اصلی متمرکز کرد: راهبرد جمهوری اسلامی، راهبرد رژیم صهیونیستی و شکلگیری جنگهای نوین در ابعاد فراتر از مرزهای سنتی همچون فضای سایبری و فضا.
وی توضیح داد که رژیم اشغالگر همواره بر "پیروزی قاطع و حفظ امنیت داخلی" تأکید داشته است. در گذشته، این رژیم حتی حاضر بود صدها اسیر را در ازای آزادی تعداد کمی از نظامیان خود مبادله کند.
به گفته العبودی، "رویکرد نتانیاهو و تندروها" در حال حاضر دستخوش تغییر شده است. بر اساس این رویکرد جدید، تلفات سنگین و فروپاشی امنیت داخلی نیز این رژیم را به صلح یا مذاکره وادار نمیکند، که نشاندهنده استراتژیای متفاوت و سرسختانهتر این رژیم است.
وی تصریح کرد که جمهوری اسلامی ایران درگیر نبردهایی است که هرچند به ظاهر مستقیماً با منافع سرزمینیاش پیوند نخوردهاند، اما در حقیقت از "شرف انتساب به امت و دفاع از مقدسات آن" نشأت میگیرند. از منظر ایران، "تلفات انسانی و زیرساختی" در این مسیر به مثابه "هزینههای ضروری" برای دستیابی به اهداف متعالی الهی و انسانیاش به شمار میآیند.
العبودی همچنین به "سطح بالای بازدارندگی ایران در نبردهای پیشرفته تکنولوژیک" اشاره کرد. او بیان داشت که رژیم صهیونیستی، علیرغم تصور پیشین خود مبنی بر برتری در این عرصه، با توانمندیهای ایران غافلگیر شده است؛ حقیقتی که به وضوح در رخدادهای اخیر و نبردهای فناوریمحور قابل مشاهده است.
باسم البغدادی پژوهشگر روابط بینالملل نیز در تحلیلی عمیق از رویکردهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماسی امنیتی، به تشریح جزئیات راهبردهای این کشور در بهرهگیری از «برگهای برنده قدرت» در میز مذاکرات پرداخت، و تأکید کرد که دیپلماسی و سیاست امنیتی در ایران جداییناپذیرند.
این پژوهشگر ادامه داد: ابزارهای نظامی ایران، از جمله شبهنظامیان، فناوریهای پیشرفته، و قابلیتهای موشکی، همگی در خدمت اهداف دیپلماتیک این کشور قرار میگیرند. این رویکرد نشاندهنده یک استراتژی جامع است که در آن قدرت نظامی نه تنها برای دفاع، بلکه به عنوان اهرمی کلیدی در پیشبرد اهداف دیپلماتیک بینالمللی به کار گرفته میشود.
وی با اشاره به پرونده هستهای ایران، توضیح میدهد که تهران بهطور همزمان، دیپلماسی مذاکرهای را با افزایش سرعت غنیسازی هستهای یا برگزاری مانورهای نظامی به کار میگیرد.
البغدادی در بخش دیگری از سخنان خود، به موضوع "دیپلماسی نیابتی" اشاره کرد و آن را یکی از ابزارهای کلیدی ایران در مدیریت درگیریها و نفوذ منطقهای میداند. وی تصریح میکند که ایران از متحدان تضمینشده خود به عنوان کانالهای مذاکره غیرمستقیم استفاده میکند. از جمله این گروهها میتوان به: حزبالله در لبنان، الحشد الشعبی در عراق، انصارالله در یمن و همچنین گروههایی در سوریه، غزه، بحرین و دیگر مناطق اشاره کرد. این نیروهای نیابتی تنها به عنوان ابزارهای نظامی عمل نمیکنند، بلکه به مثابه ویترینهای سیاسی و دیپلماتیک برای ایران عمل میکنند، تهران از طریق این گروهها، پیامهای بازدارندگی خود را ارسال کرده و پیشبرد اهداف منطقهای خود را پیگیری میکند.