
تقلای رژیم صهیونیستی برای خلع سلاح حماس و حزب الله/ مقاومت تنها مانع تحقق پروژه «اسرائیل بزرگ» است

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ در خاورمیانه که سالهاست با جنگ، محاصره و بازیهای قدرت دستبهگریبان است، پرسش دربارهی آینده مقاومت بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. رژیم اسرائیل، پس از نابودسازی وحشیانه نوار غزه و زیر و رو کردن آخرین نشانههای حیات شهری در آن، حالا مرحله تازهای را آغاز کرده است: طرح خلع سلاح حماس بهعنوان پیششرطی برای بازسازی غزه.
اما این تنها به غزه ختم نمیشود. همزمان، همین خواسته از حزبالله لبنان نیز تکرار میشود، آنهم در شرایطی که اسرائیل و حامیان غربیاش از «پیروزی بر مقاومت» سخن میگویند. اینجا پرسش اساسی مطرح میشود:اگر امروز نوبت به حماس و حزبالله رسیده، فردا نوبت چه کسی خواهد بود؟
ویرانی کامل غزه؛ آغاز سناریوی جدید
تصاویر ماهوارهای و گزارشهای سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که پس از ۲۲ ماه جنگ بیوقفه، چیزی از غزه باقی نمانده جز خط باریک ساحلیاش. محلههای مسکونی، مدارس، بیمارستانها و حتی زیرساختهای حیاتی در حملات بیامان اسرائیل نابود شدهاند.
اکنون، در میانه این ویرانهها، نخستوزیر رژیم اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، طرحی تازه را مطرح میکند: خلع سلاح کامل حماس در برابر وعده بازسازی. طرحی که در ظاهر به معنای «صلح و ثبات» است، اما در واقع، بهگفته ناظران، آخرین مرحله در نقشهای برای حذف کامل مقاومت فلسطین است.
این طرح تنها به حماس محدود نیست. همزمان، توماس براک، نماینده آمریکا، با لحنهای متفاوت از همان ایده برای حزبالله لبنان سخن میگوید؛ گاهی قاطع و تهدیدآمیز، و گاهی در لفافهای دیپلماتیک و نرمتر.
تلاش رژیم صهیونیستی برای خلع سلاح مقاومت
خلع سلاح دشمنان منطقهای، در منطق اسرائیل، بخشی از پروژهای بزرگتر است. رژیم صهیونیستی از این ابزار بهعنوان مرحلهای حیاتی برای تکمیل آنچه «پیروزی بر دشمن» میخواند، استفاده میکند. از نگاه اسرائیل، مقاومت فلسطین و لبنان آخرین مانع در برابر تحقق رویای «اسرائیل بزرگ» هستند.
در این چارچوب، حملات اسرائیل تنها به غزه محدود نشده است. در هفتههای اخیر، ارتش اسرائیل در قالب عملیات موسوم به «سهم باشان»، بخشهای بزرگی از توان نظامی سوریه را هدف قرار داده و مدعی شده بیش از ۸۰٪ از توان زمینی، دریایی و هوایی سوریه را نابود کرده است. این اقدام نشاندهندهی تلاش برای ایجاد شرایطی است که ارتش اسرائیل بتواند هر زمان که بخواهد به خاک سوریه وارد شود و بیهزینه بازگردد.
هراس ارتش رژیم صهیونیستی از حماس
نکتهای که این وسواس اسرائیل را عجیبتر میکند، تناقضی است میان توان تسلیحاتی این رژیم و نگرانیاش از سلاحهای مقاومت. رژیماسرائیل با پشتیبانی گسترده غرب، و بهویژه ایالات متحده، یکی از مسلحترین ارتشهای جهان را در اختیار دارد. این کشور با وجود پنهانکاری درباره برنامه هستهایاش، بهطور گسترده از فناوریهای پیشرفته نظامی بهرهمند است.
با این حال، از نمایش چند ویدئو از عملیات شاخه نظامی جنبش حماس، یعنی کتائب عزالدین قسام، به لرزه میافتد. فیلمهایی که نشان میدهد مبارزان حماس با ابزارهایی ابتدایی به عملیات علیه ارتش رژیم اسرائیل دست میزنند.
این تناقض پرسش مهمی ایجاد میکند:چه چیزی در توان رزمی حماس وجود دارد که اسرائیل را تا این حد مضطرب کرده است؟
برخی تحلیلگران بر این باورند که خلع سلاح حماس نه یک ضرورت امنیتی بلکه بهانهای برای تکمیل پروژه نابودی مقاومت است.
فیلمهای عملیات مقاومت، بهویژه آنچه توسط حماس منتشر میشود، تأثیری دوگانه دارد. برای مردم فلسطین و حامیان مقاومت در منطقه، این فیلمها الهامبخش و نمادی از پایداری در برابر ارتش مجهز اسرائیل هستند.
اما همین تصاویر برای اسرائیل بهانهای فراهم میکنند تا عملیاتهای خود را «واکنش به تهدیدی بزرگ» جلوه دهد. از همین رو، در برخی محافل سیاسی گفته میشود که از حماس خواسته شده انتشار چنین فیلمهایی را متوقف کند.
با این حال، اگر حماس سکوت کند، شایعاتی درباره ضعف و عقبنشینی آن مطرح میشود. و اگر ادامه دهد، اسرائیل آن را دلیلی برای حملات بیشتر معرفی خواهد کرد.
این همان دور باطلی است که اسرائیل بهخوبی از آن بهره میبرد: هر حرکت مقاومت، چه سکوت و چه اقدام، دستاویزی برای ادامه جنگ و کشتار میشود.
آیا قحطی و کشتار با خلع سلاح پایان مییابد؟
یکی از پرسشهای اساسی این است: آیا توقف فاجعه انسانی در غزه، شامل قحطی، محاصره و کشتار، وابسته به کنار گذاشتن سلاح توسط حماس است؟
واقعیت این است که شواهد تاریخی خلاف این ادعا را نشان میدهند. رژیم اسرائیل در دورههایی که مقاومت در سکوت بوده نیز به محاصره و شهرکسازی ادامه داده است. بنابراین، شرط خلع سلاح بیشتر ابزاری برای مشروعیتبخشی به تداوم فشارها است تا تضمینی برای صلح.
مقاومت و سلاح دو روی یک سکه اند
هیچیک از جنبشهای مقاومت منطقه تردیدی ندارند که مقاومت بدون سلاح معنایی ندارد.سلاح تنها ابزار دفاعی نیست، بلکه بخشی از هویت و موجودیت مقاومت است. اگر از آنها گرفته شود، مقاومت نه بهعنوان کنش بلکه حتی بهعنوان یک ایده فرو میپاشد.
اسرائیل سالهاست پروژهای را دنبال میکند که در آن عناصر هویت فلسطینی بهتدریج حذف میشوند:
زمین
حاکمیت
اجتماع
و نهایتاً... مقاومت
در حالی که بحث خلع سلاح حماس در جریان است، نگاهها به لبنان دوخته شده است. آمریکا و رژیم اسرائیل بارها تلویحاً یا آشکارا خواستار خلع سلاح حزبالله شدهاند.
اما واکنش حزبالله روشن بوده است. شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل این جنبش، اعلام کرده که چنین تلاشی میتواند زمینهساز جنگ داخلی در لبنان شود. به گفته او، مقاومت حزبالله نه محصول فشار خارجی بلکه تصمیمی داخلی در لبنان است که ریشه در ضرورت دفاع از کشور دارد.
این موضع، بار دیگر بحث «دولت درون دولت» را در لبنان داغ کرده است. اما برای حزبالله، مسئله روشن است: خلع سلاح یعنی پایان امنیت ملی لبنان.
سوریه؛ هدف بعدی در نقشه اسرائیل
گزارشهای رسانههای عبریزبان نشان میدهد که اسرائیل فشارها را به سوریه نیز گسترش داده است. در تازهترین پیامها، از دمشق خواسته شده ارتش خود را از مناطق جنوبی کنار بکشد و تنها نیروهای پلیس محلی (امنیت عمومی) در آنجا مستقر باشند.
بهعبارت دیگر، رژیم اسرائیل خواهان خلع سلاح کامل جنوب سوریه است. تحولی که نهتنها ارتش سوریه را از این مناطق حذف میکند، بلکه زمینهای برای نفوذ بیشتر نیروهای تحت حمایت اسرائیل فراهم خواهد کرد.
از نگاه گروههای مقاومت، سلاح نهتنها برای دفاع از حال، بلکه برای حفاظت از آینده است.
نگاهی به مواضع غربیها تضاد آشکار را نشان میدهد. در حالی که رهبران غربی با انسجام از اوکراین دفاع میکنند و میلیاردها دلار سلاح به کییف میفرستند، در موضوع فلسطین خواهان خلع سلاح حماس هستند.
این تناقض، تصویری روشن از استانداردهای دوگانه غرب در قبال حقوق ملتها ارائه میدهد.
غزه؛ سرآغاز پروژه اسرائیل بزرگ
پس از نزدیک به دو سال جنگ، رژیم اسرائیل هنوز هم از خلع سلاح حماس سخن میگوید. این نشان میدهد یا ادعای قبلیاش درباره نابودی مقاومت دروغ بوده، یا اکنون بهدنبال ایجاد اختلاف داخلی در صفوف مقاومت است یا هر دو.
اما یک نکته روشن است:خلع سلاح، نه پایان جنگ بلکه آغاز مرحله تازهای از پروژه انهدام است.مرحلهای که هدف آن نهفقط غزه، بلکه تمام کشورهای محور مقاومت خواهد بود.سلاح بخشی جداییناپذیر از هویت مقاومت است. گرفتن آن، یعنی حذف آخرین دیوار دفاعی در برابر پروژهای که هدف نهاییاش بلعیدن همه منطقه است.