
کد خبر:۱۶۸۶۲۶
ده ها دليل در فوائد آقازاده ها
ليد
برعكس تصور شما مخاطب محترمي كه چه بسا و خداي ناكرده و زبانم لال و هفت كوه سياه به ميان، دغدغه عدالتطلبي هم داري، ممكن است آقازاده معناي جالب و قشنگي نداشته باشد و حتي نوعي فحش و بدو و بي راه تلقي شود. حتي به قول بعضيها، آقازاده خوب آقازاده مرحوم است. خب بالاخره شما هم از خطا و اشتباه كه مصون نيستي. لهذا و خلص من جميع الجهات به شما ثابت مي كنيم كه آقازاده و آقازادهگي حتي به همان معناي ضايع و ناجور كه ذهن شماست خيلي هم خوب است.
خدمت كردن: محال است شما آقازادهاي را ببيني كه نگران مردم نباشد و نخواهد به آنها خدمت كند. اصولا فرق من و شما عوام با آقازاده به معناي اخص كلمه، در اين است كه اولين كلمهاي كه من و شما گفتهايم يا اَبه بوده (يعني گشمنه) يا اَبه بوده (يعني بابا من گشمنه) يا ماما بوده (يعني مامان من گشنمه) ولي اولين كملهاي كه آقازادهگان موصوف از توي قنداق به زبان ميآورند اين است كه ما خادم مردم هستيم فلذا از اين. ببيين!افتاد؟1
قوه مجريه: آقازادهگان يا با قوه مجريه هستند يا با قوه مجريه نيستند. آنهايي كه با قوه مجريه هستند در آن دستگاه و زير مجموعههاي ريز و درشتش مشغول به تحقيق آرزوي قنداقگي خود هستند كه اين از فوايد آقازادهگي است. و گر نه من و شما و زيد و عمرو و بكر عمرا نتوانيم يكي از مشاغل آقازادگان به دوش نحيف خود، تحمل كنيم. آن آقازادههايي هم كه با قوه مجريه نيستند و نقش چوب لاي چرخ را ايفا ميكنند به نوبه خود خيلي زحمتكش ميباشند چون حجم بالايي از توجيهات ناكاميها و يا سوتيهاي احتمالي آقازادههاي گروه اول متوجه همين چوبهاي لاي چرخ است. انشاءالله كه هر دو گروه ماجور باشند كه به خاطر من و شما اين قدر خون دل ميخورند. آخ جيگرم…. گوشه و كنار مجلس صداي نالههاتون قطع نشه.. ها ها…
قوه قضائيه: اصلا توضيح ندارد شما مي دانيد انتشار يك دو هفتهنامه چقدر دنگ و فنگ دارد؟ ميدانيد چند نفر خرجشان با همين نشريه در ميآورند؟ پس توقعات بي جا نداشته باشيد حالا شما ميخواهي بخندي، اين همه آدم بايد از نان خوردن بيفتند؟ عجبا… مخاطب هم اين قدر پرتوقع؟ بدو در خونه خودتون بازي كن بدو ببينم.
قوه مقننه: وقتي شغل در خور لياقت براي آقازاده پيدا نشود، او مجبور است تا نمايند من و شماي عوام بشود ميفهميد؟ مجبور است، فلذا كانديدا ميشود و راي مي آورد و چهار سال بايد عز و چزهاي ما را تحمل كند. از همين جا به خاطر ظلمي كه در اين چهار سال به اين طفلكيها شده و خواهد شد عذرخواهي ميكنيم و اميدواريم مسئولان بتوانند اول از همه شغلهايي را كه لايق تمامي آقازادهها است ايجاد كنند و بعد به فكر ما باشند. آقايان مسئول اصلا ما را حق خودمان گذشتيم آقازادهها را در يابيد.
اصلا تا وقتي همه آنها سركار دلخواهشان نروند، ما هم سركار نميرويم. اصلا من نميخواهم با اين مسئولان بد قهرم …. (سه ليتر و هفتصد و شانزده سي سي گريه و اشك و ناله نگارنده به انضمام چهارگوني بد و بيراه حواله مسئولاني كه در رسيدگي به آقازادهگان كوتاهي كردهاند)
صنعت توريسم: اگر آقازادهها براي تحصيل و مأموريت و غيره به بلاد اجنبي نروند، ما از پيشرفتهاي بشري بيخبر ميمانيم و نابود ميشويم، پس گشت و گذار آقازادهها كه به خاطر خير دنيا و آخرت من و شما مجبورند به ديار كفرستان بروند، هم به نفع ما است و هم به نفع پيشرفت بشري، اين وسط فقط فرسودگياش ميماند براي اين «طفل معصوم»ها.
شايد براي همين بعضي از كارشناسان به توليد انبوه آقازادهها توصيه كرده باشند، البته با شناخت و تعصبي كه از آقازادههاي خودمان سراغ داريم ميدانيم كه آنها حاضرند فرسوده بشوند ولي لحظهاي توفيق خدمت را از دست ندهند، تازه آدم عاقل كه به تركيب تيم برنده دست نميزند،بچه تو هم دست نزن، جيزه! آروم باش باباجون.
خودكفايي در ذغال و اسپند و عسل:
براي چشم نخوردن اين «عسلهاي بابا» اگر روزي 80 ميليون بشكه زغال و اسپند هم وارد كنيم باز هم كم است.
بنابراين مسئولان فهميم و با تدبير به فكر افتادند تا با استخراج حداكثري معادن اسپند و چاههاي ذعال و توليد سه شيفتهاي اين محصولات استراتژيك، وابستگي به خارج را قطع كنيم تا خداي ناكرده چشم زخمي به اين عسلهاي بابا نرسد و ما هم به دليل كفران نعمت اين عسلها، دچار مؤاخذه اخروي نشويم، خدا خير بدهد به اين مسئولان كه به فكر آخرت ما هستند.
در حال حاضر، به لطف يزدان و بچهها(!) اين قدر از اين عسلها داريم كه با وجود بحران ريز و درشت جهاني، ميتوانيم نيازهاي بازار داخلي را تامين كنيم و حتي صادرات لژيونر هم داشته باشيم، مخاطب محترم، ميتوان دهها دليل ديگر در فوايد آقازادهها ايراد كرد.
ولي با توجه به مطالب فوق اگر شما هنوز از خواب خرگوشي غفلت بيدار نشدهاي و هم چنان نسبت به آقازادهها عناد داري، بايد بروي يك فكر اساسي براي خودت بكني.
اگر قرار بود شما به خود بيايي، همين سطور كافي بود ولي اگر هم چنان اين بغض شما پابرجاست اجازه بدهد تا يك ضرب المثلي برايت نقل كنم، شايد مفيد واقع شود.
از قديم گفتهاند كسي كه خوابش برده را ميتوان بيدار كرد، ولي كسي كه خودش را به خواب زده بايد با چك و لگد بيدار كرد، فكر كنم حالا ديگر از خواب غفلت بيدار شده باشي!
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.