آخرین اخبار:
کد خبر:۱۸۱۳۲۳
هنربايد حسابي باشد - 13/سيد حسين نصر:

هنر قدسی هرگز ممکن نیست دنیوی و این جهانی باشد

آن بخش از نظریات دکتر نصر که لفظ «هنر اسلامی» را تعبیر درستی می داند، همچون «فلسفه اسلامی» و... شاید کمی با نظریات برخی از علما همچون آیت الله جوادی آملی تفاوت داشته باشد ...
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ دکتر نصر هنر اسلامی را با تکیه بر نظریه سنت گرایان تبیین می کند.
 
به اعتقاد وی هنر اسلامی تعبیری صحیح است همان طور که علوم اسلامی و فلسفه اسلامی تعبیری از باب مسامحه نیست.
 
به عقیده نصر هنر اسلامی فقط از آن رو اسلامی نیست که مسلمین موجد آن بوده اند، بلکه این هنر همچون شریعت و طریقت از الهام اسلامی نشات می گیرد. در نظر دکتر نصر هنر اسلامی دارای ماهیت و ویژگی های خاصی است که آن را از هنر مسیحی و بودایی متمایز می کند.
 
تمدن و مصالح و شرایط اجتماعی در خدمت فرهنگی درآمده که نشا قدسی دارد و به همه چیز رنگ اسلامی بخشیده است. در آثار نصر مفاهیمی چون «هنر قدسی»، «هنر مقدس»، «هنر سنتی» و «هنر مذهبی» به چشم می خورد.
 
خود وی در مواضع گوناگون به توضیح این واژگان پرداخته و خلط این تعابیر را موجب خلط در توضیح مبانی هنر اسلامی می داند.
 
وی درباره صفت قدسی و سنتی می نویسد: «صفت سنتی گویای آن دسته از تجلیات و نمود های تمدن سنتی است که به طور بی واسطه با مبانی روحانی مذکور ارتباط دارند» نقطه مقابل هنر قدسی هنر دنیوی و نقطه مقابل هنر سنتی هنر غیر سنتی است.
 
در جامعه سنتی می توان هنری داشت که دارای کیفیت ظاهری دنیوی یا زمینی بوده و در عین حال سنتی باشد اما هنر قدسی هرگز ممکن نیست دنیوی و این جهانی باشد.  مطابق این تعریف هنر قدسی هنر سنتی هم هست اما هنر سنتی لزوما هنر قدسی نیست.
 
هنر قدسی آن بخش از فعالیت ها و خلاقیت ها را در بر می گیرد که بی واسطه با رمزها و مناسک دینی و روحانی مرتبط هستند.
 
«هنر قدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیما به بقای دین وابسته است و این پیوند حتی پس از سست شدن یا زوال ساختار جامعه سنتی دوام می یابد.»
 
آن بخش از نظریات دکتر نصر که لفظ «هنر اسلامی» را تعبیر درستی می داند، همچون «فلسفه اسلامی» و... شاید کمی با نظریات برخی از علما همچون آیت الله جوادی آملی تفاوت داشته باشد که ایشان هنر را در ذات، اسلامی و مطابق با شریعت می دانند و به نحوی ترکیب واژه هنر اسلامی را حشو و زیاده گویی می پندارند. ایشان معتقدند هنر، یعنی اسلام، پس لفظ هنر اسلامی چندان موضوعیتی ندارد.
 
البته این بخش از نظریات نصر تقارب بیشتری دارد از تفکر آن دست از فلاسفه و نظریه پردازان، که هنر را امری الحاقی و کاملا خارج از گستره دین می دانند.
 
دکتر نصر در جایی از نظریات خود اشاره می کند: «صفت سنتی گویای آن دسته از تجلیات و نمودهای تمدن سنتی است که به طور بی واسطه با مبانی روحانی مذکور ارتباط دارند.» این امر که این نظریه را در باب هنرهایی چون سینما و تئاتر که شاید بیش از سایر هنرها همچون هنر های تجسمی و موسیقی با دنیای محسوسات سرو کار دارند چگونه می توان تبیین کرد، جای بحث و تفکر بیشتری دارد.
 
نصر اشاره می کند که «تجلیات در این هنر (یعنی هنر سنتی) به طور بی واسطه با مبانی روحانی مذکور ارتباط دارند.»  اینکه در هنر، آن هم هنرهایی که اشاره شد، چطور می توان بی واسطه ارتباط داشت جای تامل دارد. شاید منظور نصر خالق اثر هنری است.
 
به تعبیر بهتر شاید بتوان گفت زمانی که خالق یک اثر هنری (هنرمند) به طور بی واسطه با مبانی روحانی ارتباط داشته باشد، اولا خود تشخیص می دهد به سراغ کدام یک از هنرها برای تجلی این ارتباط برود؛ ثانیا، راه ابراز و تجلی این ارتباط را خود کشف می کند.
 
چه بسا هنری که وی ارائه می دهد، شکل نویی از هنرهای مرسوم بوده باشد. در واقع بروز بیرونی و عینی این ارتباط با مبانی روحانیِ اثرِ هنری وی خواهد بود، که به صورت عینی در معرض دید مخاطب قرار می گیرد، و شاید تاحدی وی را نیز به این میدان بکشاند.
 
منابع:
 
1. هنر و معنویت اسلامی
2. حکمت معنوی و ساحت هنر
3. حکمت هنر و زیبایی
 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار