آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۴۹۴۶۵
یادداشت

عماد افروغ در قامت یک عدالت‌پژوه عدالت‌خواه

خبر کوچ همیشگی دکتر عماد افروغ در فجر سومین شب قدر(بامداد جمعه ۲۵ فروردین ۱۴۰۲) گرچه برای آنان که از بیماری جانکاه ایشان آگاه بودند، غیرمنتظره نبود، برای همه آن‌ها که از دانش و دردمندی و بیداری او آگاه بودند، به سختی قابل پذیرش بود.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - به یادداشت سید حسین امامی،  شناخت مستقیم بنده از این روشنفکر تراز انقلاب و دانشمند فکور و اندیشمند خدوم به سال‌های عضویت مشترک در جلسات هفتگی کمیسیون تلفیق و سیاست ‌بلندمدت دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام (بازه زمانی تقریبی سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵) با ریاست مرحوم دکتر کاظم نجفی علمی، برمی‌گردد. بارها با آقای افروغ در کمیسیون تلفیق مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشتیم و در این جلسات مطالبی مطرح می‌شد که نشان از ذهن فعال و روشمند وجودی او دارد. همکاری به عنوان مشاور در یک رساله دکتری به راهنمایی ایشان، شرکت در یک هم‌اندیشی با عنوان «بازخوانی و نقد و بررسی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران؛ اسلام و ایران: تعامل یا تقابل؟» در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی و ارائه سخنرانی در مراسم رونمایی از دو کتاب ایشان در ۵ خرداد همان سال در فرهنگسرای شفق به همراه موارد متعدد دیگری از دیدارها و گفت‌وگوهای تلفنی و حضوری در گردهمایی‌ها و جلسات رسمی و غیررسمی عرصه‌های دیگری بود که زمینه‌ساز شناخت و علاقه‌مندی بیشتر بنده به این شخصیت شاخص عرصه علم و فرهنگ و سیاست شده بود. 


ویژگی‌های شخصیتی استاد


ویژگی‌های شخصیتی احترام‌برانگیز آقای دکتر افروغ را می‌توان بیش از هر چیز در سلامت نفس، صداقت، صراحت لهجه، آزادگی و عدم وابستگی روحی او به نهادهای قدرت جستجو کرد. این ویژگی‌ها همراه با سلوک اجتماعی ویژه او از وی چهره‌ای ساخته بود که به درستی می‌توان آن را روشنفکر تراز انقلاب نامید. افروغ در عرصه اجتماع بیش از هر ویژگی دیگر دارای یک ذهن نظریه‌مند (تئوریک) بود که توان درک و تحلیل خلاقانه مسائل جامعه را در او به شدت بالا برده بود، تا آنجا که هر اظهار نظر او درباره مسائل روز، درهم‌تنیده با یک یا چند نظریه جامعه‌شناختی یا معرفت‌شناختی یا سیاسی بود. باور او به ضرورت تدوین نظریه انقلاب اسلامی و ابعاد و ارکان مختلف آن در همین چارچوب قابل فهم است. او دو سه دهه پیش به شدت بر این باور بود که ما هنوز هیچ تبیین نظری مدون از انقلاب و نیز کارکردها و نهادهای انقلاب اسلامی نداریم و برای شناساندن انقلاب و اصولا برای گفت‌وگو درباره انقلاب، هیچ گریزی از تدوین نظریه انقلاب نیست. پاسخ به این پرسش که آیا اکنون این نیاز برآورده شده است یا نه، برعهده صاحب‌نظران است. 


ویژگی دیگر او در این عرصه، باور به نقد و پرچمداری نقد درون‌گفتمانی جبهه انقلاب در سطوح مختلف بود. در حد اطلاع بنده، قدرت نقادی همراه با سوز و دردمندی و شور او همزمان با شدت علاقه به انقلاب اسلامی و امام خمینی مانند نداشت. 


عدالت‌پژوهی و عدالت‌خواهی ویژگی دیگر او در عرصه اجتماعی بود. آثار علمی ایشان درباره عدالت بخشی قابل توجه از مجموعه آثارشان را تشکیل می‌دهد. برنتافتن ساختارها و رویه‌های ناعادلانه و خروش علیه آن‌ها و خروج از آن‌ها ویژگی دیگری برخاسته از روحیه عدالت‌خواهی ایشان بود که از او یک انقلابی واقعی درون انقلاب با حفظ چارچوب‌ها و ارزش‌های انقلاب ساخته بود. حُسن توجه و امیدواری او به نسلی از طلاب جوان در قم بیش از هر چیز ریشه در انصاف او در تحلیل وضعیت کشور داشت. 


وجه مشترک ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی آقای دکتر افروغ را می‌توان در شدت علاقه و باورمندی و احساس مسئولیت نسبت به آموزه‌های و شخصیت‌های دینی دانست. قطعه فیلمی که از نوحه‌خوانی ایشان در روستای لفور در دست است بسیار گویاست و نگاه ایشان به مرگ و استقبال آگاهانه همراه با آرامش درون او در تجربه ماه‌ها و روزهای نزدیک به مرگ که نشان گشودگی روح و قلب او به سوی حقیقت مطلق بود، شاهدی دیگر بر این مدعاست. 


علم هیأت عشق

آقای دکتر افروغ از آغاز ابتلا به این بیماری، رفته رفته دفتر همه عِلم‌ها را بست و به علم هیأت عشق پرداخت. یک فایل صوتی کوتاه به تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۰ پس از اولین جراحی گواه این ادعاست. ایشان می‌فرمایند: «... از دعای خیر و حسن نظر و توجه تان بسیار سپاسگزار هستم. همان طوری که اشاره فرموده بودید[این بیماری] یک ابتلای الهی بود، اما من این ابتلا را یک موهبت الهی تفسیر کردم. باور کنید بعد از اینکه این اتفاق رخ داد و به هر حال مجبور شدم که یک عمل جراحی را پشت سر بگذارم، درهایی به رویم باز شد. بی تعارف می گویم؛ درهایی که قبل از این به رویم باز نبود، شهوداً باز نبود. شاید چیزهایی خوانده بودیم، اما بعد از عمل من دیدم. متوجه شدم که واقعا این آیه شریفه ای که می فرماید دنیا لهو و لعبی بیش نیست، یعنی چه؟ و اصلا یک دریچه هایی باز می شود، که در غیر این صورت باز نمی شد. من حتی زمانی که به اتاق عمل می رفتم، مدام می گفتم: خدایا! رضایم به رضای تو! اما اگر یک ذره رضایت خودم هم شرط باشد، دوست دارم یک پروازی داشته باشم. اما خوب به هر حال لطف خدا و دعای خیر دوستان ظاهرا به این تعلق گرفته که کماکان در قید حیات باشیم، در خدمت شما سروران باشیم. ان شاء الله که روسفید باشیم، در پیشگاه خدا و خدمت به این مردم نجیب. همان طور که شما اشاره کردید، شرمنده و روسیاه نباشیم. من بیشتر از این تصدیع نمی دهم  شما را به خدای بزرگ می سپارم... .»


همچنن در یک یادداشت کوتاه به تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ پس از هشت مرحله شیمی‌درمانی به روشنی این کوچ از دفاتر علم به دفتر عشق را روایت می‌کند و بعد از سلام و احوالپرسی می‌نویسند: «... تقریباً با این لطف و محبت الهی کنار آمده ام. به گونه ای که در طلب سلامتی و شفای خود از حضرت حق کمی تردید دارم، شاید که رضای خدا چیز دیگری باشد، اما این مهمان ناخوانده را هدیه الهی می دانم. با این بیماری دریچه هایی به رویم باز شد؛ چیزهایی دیدم که قبلا در بهترین حالت [درباره آنها تنها] شنیده بودم. حقیر و کوچک بودن و لهو و لعب بودن دنیا بر بنده ثابت شد. متوجه شدم چه بسیار عشق ها و محبت ها که فدای صف آرایی های کاذب و اعتباری که نشده است. این همه لطف و مرحمت اوست که باید قدردانش بود، اما الحمدالله از برکت عنایت خدا و دعای عزیزان و سروانی چون حضرتعالی حال جسمانی ام نیز رو به بهبود است. [پزشک معالج] از روند بهبودی بنده از طریق آزمایشها کاملاً راضی است. قرار است دوازده نوبت شیمی درمانی انجام دهم، هشت نوبت انجام شده است. طبیعی است که تا حدودی روی مطالعاتم اثر گذاشته است که ان‌شاء‌الله برطرف خواهد شد. ...»
کسی که اسیر چشم شوخ معشوق شده باشد و تیر رها شده از کمان در کمین او به جانش نشسته باشد، پیش از آن که جان بسپارد، کُشته چشم سیاه معشوق می‌شود و نزد چنین عشق‌پیشه‌ای آن چه دیگران در فلک هشتم یا همان فلک ثوابت که بالاترین فلک است جست‌وجو می‌کنند، در طبقه هفتم زمین هم دست‌یافتنی است. گوارای مرحوم دکتر افروغ باد این گونه زیستن و این گونه با معرفت پر کشیدن.


مفهوم واقعی صلح


بنده کتاب «توحیدگرایی و صلح» ایشان را مورد مطالعه قرار دادم و با توجه به دغدغه شخصی به فصل دوم این کتاب با عنوان «صلح در گفتمان ادیان شرقی» که مرتبط با تاریخ تمدن است، غور کردم. سعی کردم میان کتاب «مجمع النوادر» عروضی سمرقندی و کتاب «توحیدگرایی و صلح» افروغ که هر کدام دارای چهار مقاله است، شباهتی بیابم، در مقاله دوم عروضی با طرح اینکه شعر می‌تواند نقدهای سازنده و سخنان ارزشمند را در قالب خود بیان کند، آن چنان که در متولیان امور و دست‌اندرکاران عرصه حکومت تأثیرگذار باشد، در مقاله دوم کتاب «توحیدگرایی و صلح» میان دین و بیداری و صلح‌گرایی ارتباط برقرار کرده است.


امروز در کنار واژه‌هایی مانند حاکمیت، مشروعیت الهی، مردم‌سالاری و ...  در آموزه‌های دینی که نیازمند تعاریف روشن و کاربردی است، باید واژه صلح را نیز قرار داد که آقای افروغ به خوبی این موضوع را درک کرده است و به آن پرداخته است.


افروغ در این اثر از مفهوم واقعی صلح رونمایی کرده است که شاید به مذاق برخی افراد خوش نیاید، آنچه تعطیل بردار نیست، «جهاد» است و آنچه تعطیل بردار است «جنگ» است و این به آن معنا نیست که هر جا سخن از جنگ باشد به معنای جهاد است و صلح مثبت آن است که در بردارنده امنیت و سلامت جامعه است، این همان صلحی است که جزو آموزه‌های مسلم ادیان است. دفاع از یک صلح جاودانه الزاماً به معنای نفی هویت‌های فردی، قبیله‌ای، قومی و ... نیست، آقای افروغ در کتاب خویش به عوامل دوازده‌گانه صلح اشاره کرده است که یک منظومه کامل از عوامل مؤثر برای ایجاد صلح است.

عماد افروغ در کتاب توحیدگرایی و صلح تبیین می‌کند که کسی که از صلح سخن می‌گوید این طور نیست که جنگ طلب باشد و کسی که مدام از مبارزه می‌گوید این طور نیست که بر طبل جنگ می‌کوبد. ایشان این معما نماها را به خوبی نشان داده است، یکسان انگاری جنگ به جهاد و صلح با سازشکاری به خوبی در این کتاب تشریح شده است و در واقع وی از مفهوم واقعی صلح در این کتاب رونمایی کرده است.
به تعبیر همشهری آقای دکتر افروغ، جناب حافظ شیرازی: 
... 
ز چشمِ شوخِ تو جان کی توان برد؟
که دایم با کمان اندر کمین است
بر آن چشمِ سیه صد آفرین باد  
که در عاشق کُشی سِحرآفرین است
عجب عِلمی است عِلم هیأت عشق 
که چرخِ هشتمش، هفتم زمین است ...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار