
کد خبر:۱۹۸۱۸۶
سعدالله زارعي در گفتوگو با «خبرگزاري دانشجو»:
ریشه تنش ها در سوریه به نتیجه کمیته وینوگراد باز میگردد/ تفاوت بنیادین تحولات در سوریه و سایر بیداری ها
تحليلگر مسائل بينالملل در موشكافي تحولات سوريه، ريشه آن را به نتايج دست يافته از سوي كميته وينوگراد پس از پايان جنگ 33 روزه ميداند.
سعدالله زارعي در گفتوگو با خبرنگار بين الملل «خبرگزاري دانشجو»، به بررسي ريشههاي تحولات چند ماهه سوريه پرداخت.
وي گفت: مبدا تحولات سوريه به لحاظ تاريخي و براساس اسناد، به دلايل و قرائن به ماههاي اوليه پس از جنگ 33 روزه برميگردد.
اين كارشناس مسائل بينالملل ادامه داد: پس از پايان اين جنگ و تشكيل كميته وينوگراد متشكل از 80 كارشناس مختلف سياسي و نظامي از سوي اسرائيل، يكي از دلايل پيروزي حزب الله و شكست اسرائيل كمكهاي ويژه سوريه به حزب الله عنوان شد؛ از اين رو پروژه تغيير نظام سياسي سوريه در دستور كار قرار گرفت اما زمان اجرا تا پيدا شدن زمان مناسب به تأخير افتاد.
به گفته زارعي با آغاز انقلابهاي عربي در منطقه، ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي اين طرح را در سوريه پيگيري نمودند و از فروردين سال 1390 اين طرح عملياتي شد.
وي در ادامه افزود: اكنون شاهد آن هستيم كه تمامي عناصري كه در جنگ 33 روزه عليه حزب الله به كار گرفته شد عليه سوريه نيز به كار گرفته شده است؛ عناصري نظير حمايت آمريكا و برخي دولتهاي عربي؛ البته از ظرفيتهاي جديدي نظير دولت تركيه نيز استفاده شد.
اين كارشناس مسائل منطقه در ادامه با تفاوت قائل شدن ميان تحولات سوريه و ساير كشورهاي منطقه گفت: يكي دانستن اين حوادث ما را دچار انحراف ميكند؛ اگرچه بازهاي زماني آنها يكي بوده است.
زارعي گفت: از پايان جنگ 33 روزه تا فروردين ماه سال 90 مانورهايي مبتني بر جغرافياي سوريه توسط صهيونيستها و با همكاري ناتو به اجرا گذاشته شد؛ مانور نيروهاي هوايي آمريكا به همراه اسرائيل در منطقه شمال يونان كه دو سال پيش و شش ماه قبل از انقلابهاي عربي آغاز شد نمونهاي در همين ارتباط ميباشد. وي تاكيد كرد: در آن عمليات جغرافياي يونان را با جغرافياي سوريه تطبيق دادند.
اين تحليلگر مسائل بين المللي سپس به عملياتي ديگر در منطقه النقب اسرائيل اشاره كرد كه در آن ماكت سوريه ترسيم شده بود و نيروهاي مختلفي اعم از تعدادي عناصر ضد انقلاب ايراني در آن حضور داشتند.
زارعي سپس اشارهاي به اظهارات قاتل شهيد شهرياري كرد كه گفته بود در زمان اجراي مانور در اسرائيل بوده و هدف عمليات را مقابله با سوريه ناميده بود.
وي در ادامه به تفاوتهاي بنيادين تحولات سوريه با ساير كشورهايي كه دچار انقلاب شدهاند، پرداخت و گفت: در ساير كشورها قاطبه ملت جهت سرنگوني نظام حاكم به ميدان آمدند؛ اما در سوريه در طول 16 ماه گذشته حتي شاهد يك تظاهرات در فضايي چند دههزار نفري هم نبوديم.
اين كارشناس مسائل بين الملل افزود: درواقع غايب بزرگ صحنه تحولات سوريه توده مردم اين كشور هستند كه در كنار نظام سياسي قرار دارند و در مقابل، ما شاهد فعاليت گروههاي مسلحي هستيم كه از سوي برخي دولتهاي منطقهاي و خارجي نظير عربستان سعودي مورد حمايت قرار ميگيرند و اين كشورها هستند كه عناصري مانند ارتش آزاد سوريه را شكل دادهاند.
زارعي تفاوت دوم تحولات سوريه با ساير كشورهاي منطقه را اين گونه برشمرد: كشورهاي منطقه و ابرقدرتها نسبت به سرنگوني نظام حاكم يا اعلام بيطرفي ميكردند يا به حمايت از ديكتاتورها ادامه ميدادند، نظير حمايت ايالات متحده از حسني مبارك تا آخرين لحظات سقوط يا حمايت از علي عبدالله صالح؛ اما در مورد سوريه اين ماجرا معكوس بود و عملا غربيها به صحنه گردان آن تبديل شده بودند.
وي تاكيد كرد: دولت ايالات متحده طي ماههاي اخير، نزديك به 10 بار شوراي امنيت را براي تصويب قطعنامه عليه سوريه تحت فشار قرار داد و در اين مدت، خانم كلينتون صدها سفر جهت تشديد فشار بر سوريه به كشورهاي مختلف رفت و اين كشور در شكلگيري كنفرانسهايي عليه نظام سوريه مشاركت فعالي داشت.
اين تحليلگر مسائل بينالمللي تميز و كثيف بودن تحولات را تفاوت سوم ميان تحولات سوريه و ساير كشورها دانست و تاكيد كرد: انقلاب مصر تميز بود و با كمترين خونريزي به سرانجام رسيد؛ اما در سوريه شاهد حداكثر درگيريها و خشونتها هستيم كه متعاقب آن عملياتهاي پيدرپي تروريستي و انفجار ساختمانهاي دولتي و غيردولتي رخ ميدهد.
زارعي تفاوت چهارم را نوع نظامهاي سياسي متفاوت دانست و بيان كرد: در حالي كه در كشورهاي منطقه كه در آن انقلاب رخ داده است، شاهد دو دستگي ميان رأس حكومت و بدنه حكومت بودهايم، اما در سوريه يك انسجام در ميان نظام سياسي برقرار است و از اين رو هيچ شكافي را در دولت مشاهده نميكنيم.
به گفته وي سيستم نظام سياسي سوريه، يك سيستم تركيبي است كه در آن كردها، شيعيان و اهل سنت همه داراي مسئوليت هستند.
اين كارشناس مسائل بين الملل ادعاي برخي كشورها مبني بر حاكميت يك اقليت 15 درصدي (منظور علويهاي سوريه هستند كه بشار اسد نيز جزء آنان است) بر 85 درصديها را رد كرد و گفت: اگر چنين بود اين تحولات منجر به شكاف ميان اقليت و اكثريت ميشد.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.