گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ «سلام بر فرشتگان» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی فرزاد اژدری و تهیهکنندگی حسن علیمردانی ساخته سال 1389 است.
این فیلم داستان دختر بچهای به نام شادی است که برای زنده نگه داشتن مادربزرگ بیمار خود دست به کارهای عجیبی میزند.
از عجایب سینمای کشور ما یکی هم این است که گاهی پیش می آید که چند سال می گذرد و هیچ فیلم کودکی روی پرده نمی رود و گاه هم پیش می آید که -مثل الان- یکمرتبه چهار فیلم کودک همزمان به نمایش در می آید!
واقعاً چه اوضاع نابسامان و درهم و برهمی!
حالا ببینیم این شاهکارهای کودک چه هستند؟ و برای که؟ و چگونه؟ و اصلا چرا؟!
فیلم «سلام بر فرشتگان» موضوع مرگ و زندگی را در قالب یک اثر فانتزی و موزیکال با جلوه های ویژه خاص و متراکم برای مخاطب کودک و نوجوان روایت می کند.
فیلم داستان بیماری و مرگ مادربزرگ کودک فیلم را بستری قرار می دهد برای پرورش دادن و القای موضوع مرگ و زندگی و فلسفه حاکم بر هستی انسان و سایر موجودات جهان.
اما این نحوه پرداخت به چنین موضوعی در فیلم «سلام بر فرشتگان» متأسفانه اصلاً از روش های اصولی و حرفه ای و روان شناسانه در زمینه تعامل فکری و آموزش برای کودکان بهره نبرده و در عین همه ویژگی های ساختاری بدیعش - و از آن جمله استفاده از جلوه های ویژه که تراکم کم نظیری در سینمای ایران تا پیش از این داشته – اثری غیر قابل دفاع و هدر رفته از آب درآمده است.
اینکه اساساً مسئله ای همچون «مرگ و زندگی» با تمام ظرایف و ویژگی های پیدا و پنهانش، اصلاً قابلیت عرضه و القای موضوع به مخاطب کودک را دارد یا نه، محل سوال اصلی است و از این گذشته، بر فرض قبول لزوم و قابلیت طرح چنین مسئله ای، نکته بعدی این است که راه و شیوه و میزان و نحوه طرح و بیان بحث، باید چگونه باشد و تا چه حد می توان به اصل بحث نزدیک شد و تا چه میزان می شود موضوع را برای مخاطب کودک باز کرد و او چقدر قابلیت فهم فکری مفهوم مورد نظر فیلمساز را داراست.
اینها مواردی است که در فیلم «سلام بر فرشتگان» کمتر توجهی بدان شده و به همین دلیل هم فیلم بشدت دچار نقض غرض و لکنت بیان و ثقیل گشتن روایت شده و چه بسا اصلاً نتوانسته با مخاطب هدفش یعنی کودکان ارتباط چندانی برقرار کند.
شاید هم فیلمساز چنین روند و نتیجه ای را حدس می زده که مقادیر معتنابه و بی دلیلی، رقص و آواز و موسیقی محلی و مقامی و پاپ و راک و رپ و غیره بدان افزوده، آن هم بی هیچ مناسبت و دلیل و زمینه ای.
فیلم «سلام بر فرشتگان» بیش از آن که فیلمی «برای» کودکان باشد فیلمی است «به نام» کودکان و به کام دیگران و اصلاً نمی توان تناسبی میان مضمون و اجرا و ساختار و مخاطب هدفش یافت.
فیلمساز محترم حتی این مسئله ساده و ابتدایی هم به ذهنش خطور نکرده که طرح هر مسئله ای برای هر طیف مخاطبی نیازمند این است که زمینه های فهم و تلقی نسبی از آن مسئله یا در او وجود داشته باشد و مفروض گرفته شود و یا در طی فیلم، مورد تولید و پرورش و تنقیح و تبیین قرار گیرد؛ وقتی هیچ یک از این موارد در فیلم و مخاطب هدفش لحاظ نشده باشد به این معناست که ساخت آن فیلم در فضا و با مقدماتی جعلی و غیر استاندارد و بی مبنا و هویت شکل گرفته است.
سینمای کودک یکی از گونه های مغفول مانده و مرده سینمای ایران است که تا زمانی که در شرایطی استاندارد و با رعایت مولفه های اصولی و سینماورزانه مورد توجه و احیای دوباره قرار نگیرد، صرفاً باید هر از چندی شاهد همین محصولات نازل و ضعیف و باری به هر جهت باشد که تنها به اتلاف هزینه و انرژی و وقت همگان منجر می شود و بس!
جوایز فیلم «سلام بر فرشتگان» اما به شرح زیر است!
- سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری رایانهای (امیر سحرخیز - کامران سحرخیز - هادی اسلامی) سیامین دوره جشنواره فیلم فجر
- پروانه زرین بهترین فیلم (حسن علیمردانی - مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- پروانه زرین بهترین فیلمنامه (فرزاد اژدری) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر کودک (کیمیا حسینی) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- جایزه سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی (کیمیا حسینی) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- جایزه انجمن توانخواهان ذهنی و جسمی فردای اصفهان (فرزاد اژدری) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- جایزه انجمن توانخواهان ذهنی و جسمی فردای اصفهان (کیمیا حسینی) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- جایزه دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی (فرزاد اژدی) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان
- جایزه جمعیت دفاع از ملت فلسطین و بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان (فرزاد اژدری) بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان و ...
این هم نشانه ای از اینکه جشنواره های ریز و درشت سینمایی که در کشور ما برگزار می شوند تا چه حد بی هویت و باری به هر جهتند و تنها به خوان پر کرامتی می مانند که برای حظ بردن عده ای پهن و بعد هم جمع می شوند و آنچه در این میان البته سرش بی کلاه می ماند یکی سینماست و دیگری مخاطبش!