گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ محمدجواد حق شناس در گفت و گویی تفصیلی با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، به بیان دیدگاه های خود در خصوص حضور اصلاح طلبان در انتخابات و الزامات گفت و گو بین اصلاح طلبان و اصولگرایان پرداخت.
وی در این گفت و گو از ارائه پیشنهاد دیدار اصلاح طلبان با جنتی و احمدی نژاد تا شوخی خاتمی از به کار بردن نام کواکبیان به عنوان نامزد جبهه اصلاحات و انتقاد از اصلاح طلبان در خصوص انتظار پهن شدن فرش قرمز برای حضور در عرصه انتخابات سخن به میان آورد.
متن گفت و گوی تفصیلی با مدیرمسئول سابق روزنامه اعتماد ملی پیش رویتان قرار دارد.
«خبرگزاری دانشجو» - تفاوتهای جمهوری اسلامی با دیگر جمهوریها را در چه می بینید؟
حقشناس: اسلام و قید اسلامی که بر جمهوری خورد، خط ممیزه جمهوری ما با دیگر کشورهایی شد که جمهوری دارند؛ این شکل از نظام جمهوری در 12 فروردین 58 با رأی مردم انتخاب شد و در تابستان همان سال نیز با توجه به فرمان امام به دولت موقت، خبرگان شکل گرفت و در این قاعده قانون اساسی با فاصله کمتر از شش ماه تدوین و سپس مصوبه قانون اساسی به رأی مردم گذاشته شد؛ به این ترتیب مردم ابتدا خبرگان خود را تعیین کرده و پس از آن به قانون اساسی تعیین و تنظیم شده توسط خبرگان رای مثبت دادند.
در قانون اساسی بحث انتخابات یک بحث جدی و مهم بوده و در همین راستا در جای جای قانون اساسی به نقش مردم تأیید شده است.
به دلیل فضای تند استبدادی قبل از انقلاب، رضاخان عملاً همه دستاوردهای مردم در انقلاب مشروطه را نادیده گرفت و کشور وارد یک دیکتاتوری مطلق شد.
انتهای دهه 40 اوج دیکتاتوری در کشور بود
در دوره محمدرضا شاه نیز پس از سقوط مصدق و آمدن زاهدی بهعنوان یک نظامی در سال 32، عملاً کشور وارد یک شرایط شدید دیکتاتوری شد و در ابتدای دهه 50 و انتهای دهه 40 این دیکتاتوری به اوج خود رسید.
پس از انقلاب شاهد بودیم که تمام ارکان قدرت در نظام با رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب میشوند، حتی رهبری بهعنوان بالاترین مقام کشور نیز با رأی مستقیم مردم به خبرگان معرفی و ایشان از سوی خبرگان برگزیده میشوند.
در مجموع انتخابات یک فضای سیاسی داغ و بنا به طبیعتش دارای التهاب است و عملاً صحنهای است که باید آکنده از فعالیت جریانها و احزاب و نخبگان سیاسی کشور باشد.
در این بازار کالای مورد نظر جامعه را در ویترین قرار داده و عرضه میکنند و مردم برای خرید این کالاها به دیدن این نمایشگاه میآیند و در روز مورد نظر اقدام به اعمال نظر و خرید کالا میکنند.
کالایی که قرار است چهار سال اداره کشور را در دست بگیرد تا بتواند سازوکار اجرایی کشور را عهدهدار شود.
«خبرگزاری دانشجو» - نقش احزاب را در این ساز و کار به چه شکل ارزیابی می کنید؟
حق شناس: بر اساس تعریف قانون اساسی احزاب به عنوان نهادی که به تصمیم سیاسی، شکل، و به آرای مردم جهت میدهند، محسوب میشوند.
در کشور ما نیز احزاب از دوره مشروطه شکل گرفتند، در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز هم به صورت ساختاری به احزاب توجه شده و هم به عنوان یک سنت حسنه و نیز یک ضرورت مورد توجه بزرگان سیاسی ما قرار گرفته است.
شهید بهشتی به عنوان یک ایدئولوگ و سیاستمدار برجسته بنا به ضرورت در اولین فضای مناسب پس از انتخابات به همراه چهار نفر از یاران و شاگردان امام به تاسیس حزب جمهوری اسلامی اقدام کردند.
حضور نامهایی چون شهید باهنر، آیت الله خامنه ای، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان موسسان حزب جمهوری اسلامی، حاکی از نگاه حلقه اول یاران امام به مقوله تحزّب است.
متاسفانه حوادث اوایل انقلاب و جنگ هشت ساله و فاجعه ترورهایی چون شهیدان بهشتی، مطهری و باهنر و شهدای انفجار حزب و ترورهایی که توسط سازمان فرقان و مجاهدین خلق انجام گرفت، سبب شد تا بخش عظیمی از نظام تصمیم گیری کشور دچار لطمه و آسیب شود؛ همچنین جنگ شرایط کشور را از حالت عادی به فوق العاده تبدیل کرد و این فضا ما را از شکل دادن به قواعد سیاسی مدنظر قانون اساسی دور نمود.
جنگ هم موجب نشد انتخابات در کشور تعطیل شود
جنگ هم موجب نشد انتخابات در کشور تعطیل شود و در بحبوحه جنگ شهید رجایی و آیت الله خامنه ای آن هم برای دومین بار مورد تایید مردم قرار گرفتند؛ سه انتخابات مجلس نیز معطوف به این ماجراست؛ تدبیر امام این بود که به انتخابات لطمه وارد نشود؛ این در حالی است که انتخابات شوراها و این اصل قانون اساسی در آن مقطع تعطیل می شود.
این مطالب را شاید مخاطب جوان و برخی دانشجویان امروز ما ندانند که انتخابات یک فرم یا ظاهر در جمهوری اسلامی نیست و ابداً این طور نیست که رای مردم جایگاه نداشته باشد؛ به دانشجویان عرض می کنم که چه در دوره امام و نگاه ایشان و چه شهیدان مطهری، طالقانی و بهشتی و دیگر تدوین کنندگان قانون اساسی، بر این اصل مهم تاکید داشتند که جمهوریت بدون حضور مردم در صحنه و دخالت آنها معنا ندارد.
به نظرم لازم است که هر دانشجو کتاب قانون اساسی را در دست بگیرد و آن را ورق بزند تا جایگاه جمهوریت در نظام اسلامی را دریابند.
«خبرگزاری دانشجو» - اصلاح طلبی یکی از جریان های سیاسی کشور محسوب می شود، برخی چهره های این اردوگاه پیش شرط هایی و شرایطی را مدنظر دارند تا در عرصه انتخابات 92 حضور داشته باشند، اساساً چنین ارائه دیدگاه هایی از سوی برخی طیف های اصلاح طلبی را تا چه اندازه درست و صحیح ارزیابی می کنید؟
حق شناس: در ابتدا باید تعریف صحیحی از جریان اصلاح طلب ارائه دهیم، باید بگویم لازمه انتخابات در اصطلاح لغوی به معنای نخبه گزینی است که بر وزن افتعال به واژه انتخابات می رسیم که لازمه آن رقابت است، ما در خرید کالا و فروشگاه ها نیز رقابت را می بینیم چه رسد به عرصه سیاسی.
در اینجاست که احزاب همانند تولیدکنندگان کالای بزرگ سیاست هستند که کالاهای خود را از جمله فرهیختگان جامعه و مدیران جامعه، آشنایان به علوم اقتصاد و سیاسی ارائه می دهند و در ادامه این کالاها و افراد را در بازار انتخابات به مردم عرضه می کنند.
اینجاست که در جهت تصمیم گیری مردم راهبردهای انتخاباتی و بیانیه هایی صادر می شود و اساسنامه هایی ارائه می گردد و تحلیل هایی از شرایط موجود بیان می شود؛ در مناظرات نیز نامزدهای نهایی رودرروی هم قرار می گیرند و مردم آرام آرام به گزینه اصلح خود می رسند؛ البته لازم به ذکر است که درون جریان های سیاسی، احزاب سیاسی قرار می گیرند.
«خبرگزاری دانشجو» - پیشنهادی می دهم یک مقدار دایره گفت و گو را محدودتر کنیم تا بتوانیم با توجه به زمان محدود به مسائل اصلی بپردازیم.
حق شناس: موافقم، احزاب اصلاح طلب و اصولگرا در جمهوری اسلامی پیشینه دارند و در دهه اول انقلاب به راست و چپ تعریف می شدند؛ روحانیت مبارز جریانی است که قبل از انقلاب روحانیت در خدمت امام و افکار امام بود و در دوران جنگ به دلیل نیاز به رقابت، جریانی از درون روحانیت مبارز به نام جمعیت روحانیون مبارز و شاخه هایی همچون جامعه اسلامی مهندسین و جامعه اسلامی معلمین پدید می آید.
در پایان دوران هاشمی جریان وسطی به نام کارگزاران سازندگی روی کار آمد که جریان سوم محسوب می شود.
در سال 76 دو جریان سابق کشور به جریان های اصولگرایی و اصلاح طلبی تبدیل می شوند؛ نماد اصلاح طلبی سال 76 با برنامه ارائه شده از سوی خاتمی متولد شد و در رقابت با ناطق نوری که مورد حمایت جریان اصولگرایی بود، پیروز گردید.
جریان اصولگرایی در انتخابات مجلس هفتم و قبل آن در انتخابات شوراها قدرت پیدا می کند و وارد صحنه می شود و از آن روز تا به حال قدرت را در دست داشته؛ به طوری که عملاً طی هشت سال اخیر جریان اصلاح طلبی از دایره قدرت خارج بوده است.
شرط گذاری برای فعالیت سیاسی منطقی نیست
اما در خصوص شرط گذاری برای فعالیت سیاسی، آن را منطقی نمی دانم و با آن موافق نیستم؛ چرا که حضور در عرصه سیاسی برای انتخاب کردن و انتخاب شدن حق هر شهروندی است و شرط گذاری برای استفاده از حق معنایی ندارد، مانند اینکه من بگویم برای استفاده از حق نفس کشیدن و صحبت کردن شرط می گذارم.
البته اینکه آیا می توانم سخن بگویم هم نیاز به شرایطی دارد، مثل اینکه شما برای اینکه بتوانید مطلبی را بخوانید، نیاز به نور دارید و اگر نور نباشد و شما بخواهید مطلب را بخوانید، نمی توانید؛ اصلاح طلبان به جای شرط گذاری باید در پی ایجاد بستر باشند و زمینه را برای حضور خود فراهم کنند.
با توجه به سابقه تاریخی، اصلاح طلبان حتی پیش از انقلاب و در طی سی و چند ساله، یکی از پایه های اصلی مدیریت کشور و پیشبرد برنامه های کشور محسوب می شوند و به همان اندازه خود را ذی حق می دانند؛ این جریان در عین حال نگران کشور بوده و علاقه مند است در عرصه رقابت های انتخاباتی حضور حداکثری داشته باشد.
فضای موجود کشور از نگاه اصلاح طلبی با شرایط مطلوب فاصله جدی دارد و ما برای اینکه بتوانیم شاخص ها را بر جای اصلی خود سوق دهیم نیازمند عزم ملی و تلاش همه جانبه هستیم.
شرط برای حضور در عرصه انتخابات مخالف تفکر اصلاح طلبی است
اصلاح طلبان باید به مانند همه افراد در صحنه حضور داشته باشند تا بتوانند به وظیفه حقوقی و تکلیفی که به عنوان حقوق شهروندی بر عهده شان است، عمل کنند، بنابراین گذاشتن هر شرطی برای حضور در عرصه انتخابات مخالف تفکر اصلاح طلبی است و باید فضایی را فراهم کنیم تا موانع پیش رو را از پیش راه برداریم؛ مطمئناً موانعی هست و راحت ترین برخورد با موانع به جای برداشتن آنها از میان راه یا دور زدن آن، این است که گوشه ای بنشینیم و بگوییم چون مانع است ما حرکت نمی کنیم.
برای کار سیاسی در هر کشوری از جمله ایران مانع وجود دارد، اما یک سیاستمدار حداقل هزینه ای که باید صرف کند، اندیشیدن به آن مانع است و اگر نتوانست آن مانع را بردارد، در جهت دور زدن مانع فعالیت کند؛ نشستن و قهر کردن و شروط گذاشتن برای حضور در عرصه رقابت انتخاباتی را یک نگرش اصلاح طلبانه نمی دانم.
اصلاح طلبان منتظر پهن شدن فرش قرمز نباشند
«خبرگزاری دانشجو» - ایجاد بستر که برای حضور در عرصه انتخابات دغدغه برخی اصلاح طلبان شده تا چه اندازه به خود اصلاح طلبان برمی گردد و تا چه اندازه به متصدیان امر انتخابات؟ آیا آن را نیازمند یک تعامل سازنده بین این دو می دانید؟ آیا شرایط و بستر فعلی را برای حضور اصلاح طلبان آماده می بینید؟
حق شناس: وضع موجود با وضع مطلوب و حداقلی در قانون اساسی فاصله دارد، البته این نکته را به دوستان اصلاح طلب نیز گفته ام که برای رسیدن به عرصه های تصمیم سازی هیچ گاه منتظر پهن کردن فرش قرمز از سوی رقیب نباشید تا شما را با آرامش و ناز به رقابت سیاسی دعوت کند؛ این با واقعیات موجود جامعه سازگار نیست.
فکر می کنم رقیب به دلیل نداشتن اشراف به مسائل کشور و عدم تعریف صحیح از منافع ملی، مانع تراشی خواهد کرد؛ چرا که این طور راحت تر است.
رقیب حداکثر تلاش خود را با کارهای ناصواب به کار می گیرد تا اصلاح طلبان وارد صحنه انتخابات نشوند و به این ترتیب پس از هشت سال عملکرد نادرست، زمینه ایجاد یاس در مردم را فراهم کرد و چون دستیابی به موفقیت براحتی برایش فراهم نیست، حضور اصلاح طلبان را مزاحم می داند.
جریان اصلاح طلب باید هوشیار باشد و گفت و گو کند و در جریان رقیب نیروهایی را که منافع ملی را بر منافع گروهی ترجیح می دهند، شناسایی و با آنها گفت وگو و مذاکره نماید و با مقامات تصمیم ساز که غیر جناحی باید فکر کنند، وارد تعامل و گفت و گو شود؛ همچنین باید حضور حداکثری خود را در چارچوب قانون اساسی ارائه کرده و برای ارتقای منافع ملی ایران در سطح منطقه و افزایش رفاه و کاهش آلام مردم، ناکارآمدی نظام اجرایی را به حداقل برساند که این مهم نیازمند یک کوشش سخت است.
البته این نقد هم به جریان اصلاح طلبی وارد است که از حداکثر ظرفیت خود برای برطرف کردن یا دور زدن موانع استفاده نمی کند.
اجماعی بین اصلاح طلبان نیست
«خبرگزاری دانشجو» - تشتت آرا در اردوگاه اصلاح طلبان را به چه شکل ارزیابی می کنید؟ تصور می کنید اصلاح طلبان با چند دسته وارد انتخابات خواهند شد و یا اتفاق دیگری رخ خواهد داد؟
حق شناس: در فضای فعلی اجماعی در بین اصلاح طلبان نیست که شواهدش را به شما نشان دهیم؛ تلاش صورت می گیرد، اما امکان ظهور پیدا نکرده و نیازمند کار بیشتری است.
پس از اتفاقات 88 مجموعه اصلاح طلب زیر ضرب شدیدتری قرار گرفته است و فضای امنیتی به حدی فضای کشور را متاثر کرده و فضای اصلاح طلبی را تحت تاثیر قرار داده که باید با یک گفتمان مناسب، این فضای امنیتی را که برای حضور حداکثری مخرب است، کاهش دهیم و فضا را شاداب و مناسب برای فعالیت اجتماعی و سیاسی کنیم.
اگر درون دو جریان این اتفاق بیفتد، منطقی است که رقابت وجود داشته باشد؛ با اینکه اصولگرایان طی هشت سال گذشته حاکم بودند، رقابت شدیدی درونشان است که البته چیز بدی نیست و در تمام احزاب دنیا وجود دارد، اما وقتی رقابت درون گروهی به اتمام رسید، سعی می کند با حداقلی از حضور در انتخابات شرکت کند و از افرادی استفاده نماید که قابلیت دریافت بیشترین آرای عمومی را دارند و آنها را وارد صحنه می کند.
رقابت درون گروهی اصولگرایان و اصلاح طلبان تا قبل از آغاز ثبت نام را نکته بدی نمی دانم؛ این یک بالندگی درون حزبی و درون جناحی است که می تواند منجر به ورود نیروهای حداکثری شود.
تا پایان اسفند ماه فضا در اختیار دو جریان اصلی کشور است؛ 15 تا 20 فرد شاخص هستند که یا خودشان و یا حزبشان، آنها را در معرض انتخاب قرار داده اند؛ این روند در جریان اصلاح طلبی یک سوم جریان اصولگرایی هم نیست.
اگر کاندیداهای احتمالی در اصولگرایی 15 تا 20 نفر هستند، در اصلاح طلبی سه تا پنج نفر در معرض انتخابات خواهند بود.
اگر گفت و گویی در پایان اسفند داشته باشیم، دو طرف رقابت درونی خود را تعریف و به پایان خط نزدیک می شوند و اگر به جریان سومی به نام اصولگرایان جدید، حلقه احمدی نژاد یا طرفداران احمدی نژاد را قائل باشیم، شاهد حضور سه گفتمان انتخاباتی خواهیم بود.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا اجماع اصلاح طلبان را تا قبل از آغاز تبلیغات انتخاباتی شاهد خواهیم بود؟
حق شناس: این نیازمند دو ویژگی است که یکی از آنها آماده شدن بستر است و این مستلزم نگاه ملی توسط تصمیم سازان می باشد که باید نگاهشان به اصلاح طلبان به عنوان رقیب نباشد و باید به این امر قائل باشند که برای ما که در جایگاه میانی ایستاده ایم فرقی نمی کند چه اصولگرا و چه اصلاح طلب روی کار آیند؛ اگر این موضوع به نتیجه برسد جریان اصلاح طلب راحت تر می تواند خود را پایاپای اصولگرایان وارد صحنه کند.
لازم است گفت وگوی بین جریان اصلاحات و اصولگرایان زودتر رخ دهد تا دو جریان سیاسی با هم گفت و گو کنند؛ نامه نگاری هفت اصلاح طلب با عسگراولادی در همین راستاست.
گفتوگو بین اصلاح طلبان و اصولگرایان از نان شب واجبتر است
«خبرگزاری دانشجو» - نقاط اشتراک بین اصولگرایان و اصلاح طلبان به حدی پررنگ است که بتوان به موفقیت آمیز بودن گفت وگوها امیدوار بود؟
حق شناس: گفت و گو بین جریان اصلاحات و اصولگرایان از نان شب هم واجب تر است؛ امروز در وضعیتی هستیم که این گفت و گو باید زودتر از اینها شکل می گرفت.
حرکت عسگراولادی در جریان اصولگرا که از مواضع قبلی خود به قیمت شنیدن حرف های تند از سوی دوستانش فاصله گرفت، یک گام به جلو است؛ همان طور که خاتمی با حضور در عرصه انتخابات موجب شد بخش عمده ای از جریان سبز با وی برخورد تندی کنند که چرا در انتخابات حاضر شده است و باید به نمادهای عقلانیت در جریان های اصولگرا و اصلاح طلب فرصت بیشتری داد.
امروز جامعه نیاز به حضور نیروهای رادیکال ندارد که بخشی از آن به کم کاری نیروهای فردگرا برمی گردد.
اصلاح طلبان با جنتی و احمدی نژاد گفتوگو کنند
باید تصویر درستی از جمهوری اسلامی به مردم ارائه دهیم و به جامعه بین الملل نشان دهیم همان طور که از منافع ملی دفاع می کنیم اهل گفت و گو هم هستیم و اهل چالش و در پی درگیری نیستیم و اجازه نمی دهیم کسی به ما زور بگوید و حقوق ملت دستخوش تعرض قرار گیرد؛ پیشنهاد می دهم کسانی که در رأس جریان اصلاحات هستند با هیئت رئیسه مجلس گفت وگو کنند و نگرانی های خود را بیان نمایند و یا با رئیس قوه قضائیه یا احمدی نژاد و جنتی به عنوان مجریان و ناظران انتخاباتی گفت و گو کنند.
پس از جنگ برای اینکه پای قطعنامه 598 بنشینیم شاهد گفت و گوی رئیس جمهور وقت با صدام حسین بودیم و این امر در حوزه سیاست طبیعی است و در تمام دنیا رخ می دهد؛ آیا خیلی سخت است رهبران اصلاح طلب و رهبران اصولگرا با هم گفت و گو کنند؟ به جای اینکه گفت و گو را از راه های دیگر پیگیری کنیم باید به طور مستقیم پای میز گفت وگو بنشینیم.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا این آمادگی را در بدنه جریان اصلاحات جهت گفت و گو با اصولگرایان می بینید؟
حق شناس: من به دور از برچسب اصلاح طلبی عرض می کنم وظیفه بیشتر از آن حاکم است و علی القاعده این تصور می رود که این پیشنهاد از سوی اصولگرایان داده شود.
«خبرگزاری دانشجو» - اگر این پیشنهاد از سوی اصولگرایان ارائه شود اصلاح طلبان چه برخوردی می کنند؟
حق شناس: اصلاح طلبان زمانی حاکم بودند و من خودم هشت سال در اصلاحات از مدیران بخش وزارت ارشاد و وزارت کشور بودم و مشی من این بود.
من در کمیسیون ماده 10 نگاهم به احزاب یک نگاه برابر بود؛ همان نگاهی که به موتلفه داشتم به مشارکت و کارگزاران نیز داشتم امروز هم روسای سه قوه و دبیر شورای نگهبان باید سوءتفاهمات را برطرف کنند.
رعایت کسی که در قدرت نیست، بیشتر از مجموعه می رود؛ ضمن اینکه طرفی که در قدرت نیست باید وقوف پیدا کند که اصل بر مذاکره و حل و فصل مسائل است.
خاتمی شاخص ترین چهره اصلاح طلبان است
«خبرگزاری دانشجو» - اگر این پیش بینی را داشته باشیم که بسترهای مدنظر اصلاحات آماده شود با چند بستر به بحث انتخابات ورود پیدا خواهند کرد؟
حق شناس: اگر بستر آماده شود شاخص ترین چهره اصلاح طلبی که بر او اجماع است، شخص خاتمی است؛ یعنی اگر خاتمی امکان ورود پیدا کند هیچ اصلاح طلبی برای رقابت با وی ورود پیدا نخواهد کرد.
البته شرط و شروطی که برای حضور برخی کاندیداها از جمله خاتمی ارائه می شود، قانونی نیست و نه قانون اساسی اجازه چنین مسائلی را میدهد و نه آن افراد در جایگاه تعیین شروط هستند؛ آنها با این کار فضا را به سمت تنش سوق میدهند و این به سود کسی نیست.
و البته اینجا باید عرض کنم عدم به کار گیری نیروهای نخبه که تنها اختلافات سیاسی با دولت داشته اند، سبب شد از تمام ظرفیت ها استفاده نشود.
«خبرگزاری دانشجو» - موضوع عدم استفاده از نیروهای کارآمدی که صرفاً افکار سیاسی آنها با ما همخوانی ندارد کم و بیش در تمام دولتها وجود داشته و تنها مربوط به دولت خاصی نیست؟
حق شناس: کلیت را قبول دارم، اما در دولت اول سازندگی شاهد حضور همه نیروهای موجود انقلاب هستیم از چپ معین، خاتمی و عبدالله نوری هستند و در مقابل آل اسحاق از مؤتلفه میآید؛ البته دولت دوم با فشار مجلس پنجم، نیروهای چپ را از مجموعه خارج کرد و دولت خاتمی هم از جریان ریشهری و محمد شریعتمداری را به کابینه آورد، ولی در اصلاحات کمتر از دولت هاشمی از نیروهای جریان مخالف استفاده میشود.
در دولت نهم و دهم این موضوع بسیار حاد میشود و احمدی نژاد نه تنها از نیروهای اصلاح طلب استفاده نمیکند، بلکه اصولگرایانی که حامی آنها بودند را نیز به کار نمی گیرد.
او حتی نیرویی که خود آورده بود را بدون تحمل نقد کوچک ساقط میکند، مثل خانم دستجردی؛ عدم تحمل اژهای و صفار نیز به همین ترتیب و مراتب در دولتها متفاوت است.
رقابت قبل از صحنه انتخابات برای حضور حداکثری مردم را سیاسی و جناحی تعریف میکنم، اما فردی که پس از انتخابات روی کار میآید، رئیس جمهور همه مردم از جمله مخالفانش است.
خاتمی حتی در انتخابات پیروز هم شود 10 درصد راه را رفته است
«خبرگزاری دانشجو» - اگر شرایط برای حضور خاتمی فراهم شود، آیا وی در انتخابات حضور پیدا می کند یا خیر؟
حق شناس: یک بخش به عهده حاکمیت است و یک بخش مربوط به جریان اصلاحات است؛ بخش عمده جریان سبز مخالف حضور خاتمی در عرصه انتخابات است و این یکی از موانع جدی است و جریانهای اصلاحات باید با این بخش گفتوگو کنند؛ چرا که چنین نگاهی به مقوله انتخابات صحیح نیست و باید گفت تغییر را باید در پای صندوقهای رأی دنبال کرد.
اگر این دو بخش همکاری کنند و شرایط فراهم شود خاتمی به عنوان یک سرمایه ملی و اجتماعی کسی نیست که بخواهد خود را از فضا دور کند.
به خاتمی گفتم اگر هم در انتخابات برنده شوی، 10 درصد راه را رفته ای، 90 درصد راه اداره جامعه در فضای سیاسی موجود پس از انتخابات است.
با توجه به مشکلات تورم، بیکاری و حوزه تحریم، هر کسی از عهده این شرایط بر نمیآید و این انتظار میرود که تمام ظرفیتهای کشور پشت رئیس جمهور بیایند تا کشور از این پیچ عبور کند؛ حال می خواهد ولایتی باشد یا خاتمی.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا خاتمی علاقهمند به حضور در انتخابات است؟
حق شناس: در گفت و گوهایی که داشتم اشتیاقی در وی ندیدم و خاتمی بیشتر علاقهمند است بستر فراهم شود و اگر بستر فراهم شود میتوانیم نظر خاتمی را روشنتر بگوییم.
این در حالی است که بر عکس در جریان اصلاحات این اشتیاق است که خاتمی به عنوان یک چهره مقبول سیاسی در بین مردم و بین الملل به صحنه بیاید.
«خبرگزاری دانشجو» - این عدم اشتیاق خاتمی به دلیل آماده نبودن بستر است؟
حق شناس: بله و اگر بستر فعلی ترمیم شود تا حدود زیادی مسئله حل خواهد شد.
خاتمی نمیخواهد بخش خردگرای جامعه احساس کند که وی برای تقابل، حضور پیدا کرده است و این نه کمکی به مردم می کند و نه کشور و نه نظام سیاسی.
«خبرگزاری دانشجو» - رسیدن به گزینه واحد از سوی اصلاح طلبان تا چه اندازه محتمل است؟
حق شناس: اگر دو رأس بستری که عرض کردم، فراهم شود، قطعاً اصلاحطلبان به گزینه واحدی میرسند؛ گزینه واحد به این معنا که اگر به انتخابات ورود پیدا کرد، 95 درصد آرای اصلاح طلبان در انتخابات را از آن خود خواهد کرد و اگر کنارش 10 گزینه دیگر بیاید، موقعیتی نخواهند داشت.
«خبرگزاری دانشجو» - غیر از خاتمی که فرمودید، اشخاص دیگری از سوی اصلاح طلبان برای کاندیداتوری پیشنهاد داده اند؟ شما پتانسیل این افراد را چطور ارزیابی میکنید؟
حقشناس: گزینههایی که از حوزه اصلاح طلبی مطرح شده اند افرادی چون عارف، جهانگیری، نجفی، شریعتمداری، کمالی و کواکبیان هستند.
روحانی یک چهره وسط است
«خبرگزاری دانشجو» - آقای روحانی را اصلاح طلب نمی دانید؟
حقشناس: من روحانی را یک فرد وسط میدانم که هم در جریان اصلاح طلب و هم اصولگرا میتواند حضور داشته باشد؛ این چهرهها همگی خود را در معرض قرار میدهند، اما اینکه بتوانند یک رای حداکثری همانند خاتمی که جامعه روی او شناخت دارد، بدست بیاورند، قطعاً چنین چیزی نیست.
«خبرگزاری دانشجو» - اگر خاتمی را در پله بالاتر ببینیم مهره ای که میتواند از اصلاح طلبان در پله ای پایینتر از او قرار گیرد چه کسی است؟
حق شناس: بستگی دارد به امکان مشارکت با دیگر گروهها؛ باید دید آیا امکان مشارکت با سایر جریانهای سیاسی فراهم خواهد شد یا خیر.
البته اینجا سوالات جدید مطرح میشود و آن اینکه آیا خاتمی قصد دارد از کسی حمایت کند و اگر جواب مثبت است آن فرد چه کسی است؟ جایگاه و نقش هاشمی کجاست؟ آیا هاشمی روی کاندیدای اصلاح طلب نظر مثبت دارد یا خیر؟ اگر کسی مثل ولایتی بیاید و از اصلاح طلبان کسی مثل نجفی بیاید، هاشمی به کدام سمت علاقه نشان میدهد؟ آیا امکان بسیج توسط آن فرد وجود دارد یا خیر؟ احزاب مختلف اصلاح طلبان به کدام سمت خواهند رفت؟
خاتمی با آوردن اسم کواکبیان برای انتخابات شوخی کرده است
«خبرگزاری دانشجو» - اینکه گفته میشود خاتمی از کواکبیان به عنوان نامزد اصلاح طلبان در عرصه انتخاب نام میبرد تا چه اندازه درست و اساساً جدی است؟
حق شناس: خاتمی خواسته آنجا جوابی ندهد و در واقع مسئله را با طنز پاسخ دهد تا از کنار ماجرا عبور کند.
اظهار نظر جدی از خاتمی در خصوص نامزدهای اصلاح طلبان ندیدهایم
«خبرگزاری دانشجو» - یعنی کواکبیان هیچ پتانسیل را در بین اصلاحطلبان ندارد که آقای خاتمی به کاندیداتوری وی به دیده طنز به آن نگریسته است؟
حق شناس: البته خاتمی قبلاً اسامی دیگری را هم آورده است و در مورد افرادی از جمله عارف و جهانگیری نیز اظهار نظر کرده، اما یک نظر جدی از سوی خاتمی در خصوص نامزدهای اصلاح طلبان ندیدهایم.
«خبرگزاری دانشجو» - صحبت در خصوص ائتلاف بین اصلاح طلبان و برخی اصولگرایان شاید کمی دور از ذهن باشد، اما ائتلافی به نام 1+2 در اصولگرایان شکل گرفته که یکی از آن سه نفر آقای قالیباف است؛ برخی چهرههای اصلاحطلب، بعضی پارامترهای شخصیت سیاسی شهردار تهران را نزدیک به جریان اصلاحطلب میدانند؛ اگر از ائتلاف 1+2 آقای قالیباف بیرون آید و قرعه کاندیداتوری در این ائتلاف به نام وی دربیاید میتوان او را به عنوان گزینهای که اصلاحطلبان رویش نظر دارند، به حساب آورد؟
حقشناس: منش رفتاری قالیباف به شکلی است که بخشی از آرایی که ممکن است قبلاً به نامزد اصلاح طلب داده شده، از لحاظ ساختاری، با وی مشترک باشد، مثلاً جامعه جوان شهری یا جامعه تکنوکراتی که سمت و سوی سیاسی ندارند، اگر چهره شاخص اصلاح طلب نیاید، چون به انتخابات با دید سیاسی نگاه نمیکنند، بخشی از آرا به سمت قالیباف میرود، همچنین در صورت حضور مثلاً ولایتی یا کاندیدای مورد حمایت احمدینژاد، این آرایش به سمت قالیباف میرود.
چارچوب اصلاح طلبی با قالیباف به نتیجه نمیرسد
«خبرگزاری دانشجو» - یعنی بخشی از آرای اصلاح طلبان را در صورت نیامدن خاتمی متعلق به قالیباف میدانید؟
حق شناس: در صورت نبود اصلاح طلبان در عرصه کاندیداتوری، بله؛ چون آنها سابقه سیاسی ندارند، اگر نامزد اصلاح طلب نیاید، آن بخش در میان نامزد اصولگرا، به سمت قالیباف میروند.
یک عده نیز در دوران جنگ و سپاه با وی همراه بودند و بخش دیگری کسانی هستند که در استان خراسان با وی همراه بودند؛ همچنین تعدادی از نمایندگان سابق مجلس که از استان خراسان حضور داشتند با قالیباف همراهی و همکاری میکنند.
بخشی از نیروهای استان خراسان که با اصلاح طلبی فعالیت میکردند، ممکن است اگر در انتخابات نیروی قدری وجود نداشته باشد، به سمت قالیباف بروند، در غیر این صورت چارچوب اصلاحطلبی با قالیباف به نتیجه نمیرسد.
«خبرگزاری دانشجو» - اگر بحث اجماع رخ ندهد و اصلاح طلبان در عرصه انتخابات حضور جدی نداشته باشند و لابی که اشاره داشتید به وقوع نپیوندد و اصلاح طلبان باز هم به سمت قالیباف نخواهند رفت؟
حقشناس: من فکر نمیکنم.
با جریان سبز حوزه مشترک داریم!
«خبرگزاری دانشجو» - اساساً جریان سبز را میتوانیم جزو جریان اصلاحات یا زیرمجموعه ای از آن در نظر بگیریم؟
حق شناس: ما با آنها حوزه مشترک داریم، ببینید جریان اصلاح طلبی یک جریان ریشهدار قبل از انقلاب است، همان طور که عرض کردم از 76 وارد عرصه قدرت شد و در سال 84 آرای جریان اصلاحطلب نسبت به اصولگریان سه تا چهار میلیون بیشتر بود.
این روند تا 88 ادامه داشت؛ آنجا میرحسین به عنوان شخصیت دهه اول انقلاب پس از دوران جنگ وارد یک انزواطلبی خودخواسته میشود و در اصلاحات هم یک حضور جدی در عرصه سیاست نداشت؛ در ابتدای حضور میرحسین برای انتخابات جریان اصلاحات از او حمایت نکرد و بخشی به سمت خاتمی و بخشی دیگر به سوی کروبی تمایل داشتند، ولی بعد از اینکه میرحسین اعلام حضور میکند، خاتمی با اینکه سفرهای استانی را آغاز کرده بود، از انتخابات انصراف میدهد و به میرحسین میپیوندد.
جریان سبز نوعی شورش اجتماعی بود
باید بگویم جریان اصلاحطلب یک جریان شناسنامه دار شناخته شده است که دارای سازمان، شخصیت، رسانه، اساسنامه و چارچوب می باشد، اما جریان سبز ناشی از حوادث انتخابات 88 است که خود را نشان میدهد؛ حوادثی که با جریان اصلاح طلبی متفاوت است؛ چرا که جریان سبز ماهیت شورش اجتماعی دارد که در دو حوزه تعریف میشود.
یکی ناکارآمدی نظام سیاسی و دیگری اشتباهاتی که درون شورای نگهبان و دولت در آن مقطع مرتکب شدند و فضای اجتماعی که به دلیل شبکههای اجتماعی شکل میگیرد؛ این شورش اجتماعی که عمدتاً در شهرهای بزرگ رخ میدهد، نوعی غلیان و شورش بود.
بخشی از جریان اصلاح طلب که از میرحسین حمایت میکرد و به میرحسین رای داد و برخی که اصلاً در انتخابات شرکت نکردند، از جمله معترضان بودند و ماهیت آن شورش اعتراض را تشکیل می دادند.
نمیشود خط کشید و گفت کدام بخش جریان سبز است و کدام اصلاح طلبی و این بخش نیاز به مطالعه دارد؛ در مجموع جریان اصلاح طلب و جریان سبز اصلاً قابل انطباق نیستند، اما شاید دارای اشتراکاتی باشد.
«خبرگزاری دانشجو» - به اعتقاد شما جنبش سبز، جدا از گفتمان اصلاح طلبی است؟
حقشناس: برای گفتمان اصلاح طلبانه تعریف دارم، اما جریانی را که بخواهد با شورشهای خیابانی خواستههایش را دنبال کند، اصلاح طلب نمیدانم.
«خبرگزاری دانشجو» - تا چه اندازه به این موضوع معتقدید که اشتباهات آقایان موسوی و کروبی به عنوان یک کاتالیزور در به وجود آمدن شورشهای خیابانی سرعت بخشید؟
حق شناس: بله هر دو طرف اشتباه داشتند، اما اشتباه در مدیریت بحران شروع ماجرا بود، دولت نتوانست بحران را مدیریت کند و ناتوان عمل کرد.
«خبرگزاری دانشجو» - به این موضوع معتقدید که در بخشی از بدنه جامعه واژه سیاسی به نام فتنهگر رواج دارد؟
حقشناس: ساختن واژههایی همچون فتنه و انحراف را به سود کشور نمیدانم.
باید با مسائل ملموس و تعریف شده برخورد کنیم؛ ما در قانون اساسی واژهای داریم به نام جریان سیاسی که متاسفانه پس از 30 سال هنوز جرم سیاسی به دلیل کمکاری مجلس و قوه قضائیه تعریف نشده است، به هر حال شخصی برای دفاع از منافع جامعه، شیشه بانکی را میشکند این افراد چه نفعی میبرند این جرم یک جرم سیاسی محسوب میشود؛ چون از حدود قانونی عبور میکند.
وقتی تعریف صحیحی از جرم سیاسی نداریم و مشابه واژه سازی میکنیم، به سود کشور نیست.
«خبرگزاری دانشجو» - برخی از چهرههای اصلاح طلبی اعلام کردهاند با اصلاح طلبان بدلی ائتلاف نمیکنیم، به کار بردن این اصطلاح را چطور ارزیابی میکنید؟
حقشناس: دوستان نگفتند منظورشان از این اصطلاح چیست و اصطلاح طلب بدلی هم مثل فتنه و انحراف است؛ اصلاحات مانیفست دارد.
کسی که چارچوب نظام سیاسی، قانون اساسی و فعالیت سیاسی در چارچوب نظام سیاسی را قبول دارد و برای تغییر وضع از راههای قانونی و با کمترین هزینه آن را عملیاتی کند و هر کس 13 تا 14 شاخص مانیفست اصلاح طلبی را قبول داشته باشد اصلاح طلب است.
اصلاح طلب بدلی دیگر چیست؟ من که نمیتوانم پرچم بلند کنم، بگویم نماد اصلاح طلبی من هستم و هر کسی پشت سر من نیامد، بدلی است.
نه اگر من از این مسیر خارج شوم حتی اگر ابداع کننده واژه اصلاحات هم باشم از اصلاحطلبی خارج میشوم، اصلاح طلبی که یک برچسب و نام ثبت شده حزبی نیست.
«خبرگزاری دانشجو» - دوستانی که این مطالب را در اردوگاه اصلاحات مطرح میکنند، در پی چه هستند؟
حق شناس: تمامیت خواهی و انحصار از سوی دوستان اصولگرا یا اصلاح طلب و یا از هر کسی دیگر پذیرفتنی نیست باید شاخص و چارچوب ارائه دهیم این که بگویم خط امام من هستم و یا هر چیز دیگر درست نیست.
جریان اصلاح طلب در مقطعی خود را مظهر اسلام ناب اعلام کردند و اصولگرایان را مظهر اسلام آمریکایی و امروز نیز برخی اصولگرایان میگویند بعضی اصلاحطلبان فتنهگر هستند و یا اصطلاحاتی چون فتنه، ساکتین فتنه، انحراف، اصلاح طلب بدلی و مطرح شدن این بحثها چیز خوبی نیست.
دوستان باید در حاکمیت، جرم سیاسی را تعریف قاعدهمند کنند تا تکلیف جامعه روشن شود.
«خبرگزاری دانشجو» - نزدیکترین گزینه اصولگرایان به اصلاح طلبان چه شخصی است؟ آیا اساساً اصولگرایی که احتمال ورود او به عرصه انتخابات باشد، وجود دارد که به مختصات اصلاح طلبان نزدیک باشد؟
حق شناس: به نظرم اگر در انتخابات خاتمی نباشد و اصلاح طلبان با گزینه حداکثری نتوانند حضور پیدا کنند، باید سراغ گزینهای برویم که در جمع اصولگرایان هست، اما رفتار اصلاح طلبی دارد و در این چارچوب ناطق نوری را به عنوان یک اصولگرای شناخته شده قدیمی به مراتب نسبت به خیلی چهرههایی که در شورای اصلاح طلبی حضور دارند و میخواهند در انتخابات حضور پیدا کند، ترجیح میدهم.
«خبرگزاری دانشجو» - این پتانسیل را در ناطق نوری میبینید؟
حق شناس: من یک اصولگرای حرفهای چارچوبدار را به گزینههای حداقلی اصلاح طلب ترجیح میدهم.
«خبرگزاری دانشجو» - افرادی که در پی تحریم انتخابات هستند را میتوانیم اصلاح طلب بدانیم؟
حقشناس: در انتخابات مجلس واژه تحریم را زیاد میشنیدم، اما در یک سال اخیر در میان اصلاح طلبان این واژه را حتی یک بار هم نشنیدم.
«خبرگزاری دانشجو» - به طور مثال آقای عبدالله نوری و موسوی خوئینیها چنین اعتقادی ندارند؟
حق شناس: خبر من این است که نوری با شرطگذاری برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات موافق نیست.
آقای موسوی خوئینیها هم چنین نظری ندارد و مجمع روحانیون هم هیچگاه بحث تحریم را مطرح نکردند، اما خوئینیها چیزی را که مطرح کرد، این بود که افرادی خودسرانه در بین اصولگرایان شرطهایی را مطرح میکردند که نامزد اصلاح طلب، مثلاً تبری جستن از سران فتنه و عسگراولادی خطاب به وی گفت کسی چنین حرفی مطرح نکرده است.
اصلاح طلبی با تحریم انتخابات همخوانی ندارد
«خبرگزاری دانشجو» - یعنی واژه تحریم انتخابات در قاموس اصلاح طلبان جایگاهی ندارد؟
حق شناس: اصلاح طلبی با تحریم انتخابات همخوانی ندارد و اصلاح وضع موجود بهترین شیوهاش تغییر از طریق صندوق رأی است، اما به هر حال برای خواندن یک متن نیاز به نور هست تا بتوان آن را خواند، شاید اصلاح طلبان بنا به دلایلی چون رد صلاحیت نامزدهایشان و یا نبود بستر برای رقابت نتوانند در انتخابات شرکت کنند، اما در صورت فراهم شدن بستر، واژه تحریم درون اصلاح طلبی قابل هضم نیست.
گفتوگو از میثم آخوندی
خاتمي مي آيد.
خاتمي تاييد صلاحيت مي شود
خاتمي رئيس جمهور مي شود//اميدوارم نطرم سانسور نشه که دلخور ميشم
مرگ بر سياست عمري