به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، عصر امروز مراسم بزرگداشتی برای استاد اخلاق تهران مرحوم آیت الله خوشوقت در مسجد دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، سخنران اصلی این مراسم آیت الله مصباح یزدی بود.
متن سخنرانی آیت الله مصباح به شرح زیر است:
همه شما مضمون این حدیث را شنیدهاید که از دنیا رفتن یک عالم لطمهای به اسلام میزند که جبرانناپذیر است.
خودم که این حدیث را شنیدم آن را به نوعی مبالغه میدانستم اما این امر یک حقیقت است، سئوالی که مطرح میشود این است که چطور مرگ یک عالم خلاءای ایجاد میکند که هیچ چیز دیگر جبرانش نمیکند، خوب یک عالم دیگر میآید و آن خلاء پر میشود.
ما زمانی که یک ابزار میسازیم، قطعات یدکی را نیز میسازیم، ما اگر یک جامعه را به صورت مجموعه در نظر بگیریم که علماء هدایتگر آن جامعه هستند اگر آن عالم از دست برود، خوب باید عالم دیگر جای او را بگیرد.
اما مثلاً در اتومبیل قطعات یدکی تا زمانی که نیاز به آن نباشد، در بستهبندی و بدون استفاده در انبار میماند اما در جامعه اگر عالمی وجود داشته باشد اینگونه نیست که بدون استفاده بماند تا زمانی که عالمی از دنیا برود.
هر عالمی که در جامعه وجود داشته باشد جای خود را باز می کند و اثرگذار میگذارد، آن عالم اثر خود را نیز میگذارد یعنی هر عالمی متناسب با توان خود اثری میگذارد که علمای دیگر در جامعه نمیگذارد بنابراین اگر عالمی از دنیا برود عالم دیگری جای او را نمیگیرد بلکه اگر عالمی نیز در جامعه رشد یابد جای خود را باز میکند.
اما در این چند دقیقه میخواهم یک سئوال طرح کنم، آیا هر عالمی که از دنیا برود رخنهای که ایجاد میشود به اندازه رخنهای است که با از دست دادن عالم دیگری در جامعه به وجود میآید یا متفاوت است.
اگر متفاوت است چه چیز موجب تفاوت میشود از دو جهت تاثیر علماء روی جامعه تفاوت میکند و رفتنشان هم خلاءای که ایجاد میکند متفاوت است.
یکی از این تفاوتها ظرفیت علمی است که در جامعه ایجاد میکند، کسی که موقعیتی کوچک دارد رفتنش رخنهای که ایجاد میکند، کوچک است ولی کسی که موقعیت بالاتری از لحاظ علمی در جامعه دارد، رخنهای که بر اثر رفتنش در اسلام ایجاد میشود بیشتر خواهد بود.
اما فکر میکنم فرق مهمتری هم وجود دارد در حدیث نمیفرماید رخنه در جامعه اسلامی ایجاد میشود بلکه میفرماید رخنه در اسلام، تبعاً این امر ربط دارد به اینکه عالم چقدر اسلام را درک کرده است خوب میدانیم رشتههای مختلف علوم انسانی وجود دارد آن کسی که فقیه است رفتنش در فقه رخنه ایجاد میکند آن کسی که عالم اخلاق است، رفتنش در اخلاق رخنه ایجاد میکند اما اگر کسی در همه یا اکثر این علوم تبحر داشته باشد مرگش در تمام رشتهها رخنه ایجاد میکند.
پس یکی از فرقهای که بین آدمها است جامعیت آنهاست، کسانی که در اکثر علوم تبحر دارند رفتنشان در همه رویههای اسلام رخنه ایجاد میکنند اما این رویههای اسلام چندتا است.
کسانی که رفتنشان رخنه ایجاد می کنند در چند بعد این اتفاق میافتد؟
من فقط به یک بعد از آنها و آن هم بعد فقه اشاره میکنم ما وقتی تاریخ فقه را بررسی می کنیم میبینیم بالای 90 درصد فقها مباحث فقهشان در موضوع عبادی و فردی است مثلاً در باب طهارت تعداد بسیار زیادی کتاب با قطر زیاد نوشته شده است و در کتابخانهها وجود دارد اما برخی فقها مثل صاحب جواهر تمام ابواب فقه را بررسی کردهاند یعنی به موضوعات اجتماعی هم پرداختهاند اما از نظر کتابت فقه وقتی فقها را بررسی میکنیم 90 درصد ابواب عبادی و فردی است.
اما مسائل اجتماعی نادیده گرفته شده است تازه آنهایی که در مسائل اجتماعی تحقیق کردهاند فقط بر روی کاغذ آنها را پیاده کردهاند آنهایی که وارد عمل شدهاند تعدادشان خیلی کم است.
اوایل که ما طلبه شدیم ورود عالم دینی به مسائل اجتماعی از نظر مردم بد انگاشته میشد اگر گفته میشد کسی به سیاست کار دارد میگفتند چه ربطی به اخلاق و دین دارد اینکه از آقای مدرس نقل میشود دین ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دین ماست، سخن نوبری بود فقط یک نفر بود که چنین حرفی را میزد.
آقای کاشانی هم که در سیاست وارد شده بود، بعدها متوجه شدیم از علمای زمانش چیزی کم نداشت، اما چون در سیاست دخالت میکرد حسابش نمیکردند البته بودند کسانی که در مسائل اجتماعی و سیاسی هم وارد میشدند و کار میکردند اما عمدتاً عقیده داشتند نمیشود کاری کرد.
دستگاه طاغوت آن قدر قوی است که ما توان انجام فعالیت سیاسی و اجتماعی نداریم باید خود امام زمان(عج الله) بیاید و درست کند.
در میان مجموعهای از علمای بزرگ تعداد محدودیتی بودند که هم از نظر فکری قبول داشتند اسلام قدرت اداره جامعه را دارد و هم عملاً وارد عمل میشدند.
اما امام(ره) از همان زمانی که درس میدادند نیز عقیده داشت که میشود اسلام را وارد جامعه کرد ایشان بالاخره آن قدر مقاومت کرد تا انقلابی برافراشت که آن هم در تاریخ بینظیر بود یعنی من که سراغ ندارم چنین انقلابی در طول تاریخ اسلام اتفاق افتاده باشد.
مهمترین خدمتی که ایشان به اسلام کرد، اصلاح فقه بود به گونهای که فقه را اجتماعی کرد سراغ ندارم یک میلیونویم مال دنیا را برای انقلاب خرج نکرده باشد و بگوید همین یک چیز را برای خودم نگه میدارم.
ایشان حتی فرزندش را نیز در راه اسلام داد، شما میدانید که فرزند ایشان بسیار نخبه بود و خود حضرت امام(ره) امید داشتند زمانی که فرزندش بزرگ شد به اسلام خدمات زیادی کند اما در جوانی به شهادت رسیدند.
البته خدا هم در همین دنیا مزدش را داد من سراغ ندارم کسی را که در دنیا تا این حد قبولش داشته باشند و محبوب باشد حالا متوجه میشویم یک عالم فقه چه خدمتی میتواند به اسلام بکند او کسی است که نصف فقه را احیاء کرد، یک تنه بلند شد و قیام کرد این خدمتی بود که یک فقیه برای اسلام کرد.
اگر ما امروز سوگوار آیت الله خوشوقت هستیم بدانیم که او یک فقیه معمولی نبود او دست پرورده امام بود آن گونه که یادم هست او همواره در درس امام(ره) شرکت میکرد تا زمانی که امام رحلت کردند.
او به دور از شهرت و خودنمایی تنها از جایی که احساس وظیفه میکرد وارد میشد هیچ کس نیز برای او تبلیغ نکرد، مردم آرامآرام او را شناختند، ما اگر امروز سوگوار هستیم به این دلیل است که دست پرورده امام(ره) در همه ابعاد بود این کار امام(ره) و شاگردانش بود که کم کم گسترش پیدا کرد کاری که برای خدا باشد خود خدا هم آرام آرام آن را گسترش میدهد کسی را از دست دادیم که مصداق آن حدیث است که رفتن او رخنهای در اسلام ایجاد میکند.
او رفت و دیگر نیز بر نمیگردد و جایی او پر نخواهد شد اما ما باید چه کار کنیم، باید کاری کرد که کارهای که ایشان انجام میداد باقی بماند.
برکت انقلاب این بود که الان کودکان نیز میدانند که باید در امور جامعه دخالت کنند امروز ولایت فقیه در جامعه ما مثل خورشید میدرخشد دنیا هم ما را به ولایت فقیه میشناسد.
اما دست هایی در کار است که ولایت فقیه را کمرنگ کند آنهایی که میگویند ولایت فقیه چون در قانون اساسی آمده قبول داریم اشتباه میکنند.
ما تنها ولایت فقیه را به این دلیل که در قانون اساسی آمده قبول داریم؟ شهداء قبل از انقلاب اگر سینههایشان را در مقابل گلوله و دشنه مأموران شاه قرار میدادند به این دلیل بود که میگفتند امام دستور داده است.
نقش تبلیغات در اینجا بسیار مهم است وقتی امیرالمومنین علی(ع) را در محراب کشتند مردم شام گفتند: مگر علی (ع) نماز هم میخواند سپس کار به جایی رسید که قاتل امام حسین(ع) بر جایگاه پیامبر(ص) خلافت مسلمین را برعهده گرفت.
بنیامیه و بنیعباس هم تا 500 سال به عنوان خلیفهعباسی بر مردم حکومت میکردند و سالهای طولانی بر منابر نمازجمعه لعن حضرت علی(ع) میکردند، تاریخ نشان میدهد تبلیغات خیلی اثر دارد در آن زمان که رسانههای امروز هم وجود نداشت اینگونه تبلیغات اثر می کرد امروز که تکلیف مشخص است.
اگر ما نتوانستیم مثل امام(ره) و آیت الله خوشوقت عمل کنیم درسها و چیزهای که به ما دادند را از دست ندهیم این تفسیر پیش نیاید که او یکی و رهبری هم یکی.
حالا رقیب را از راه خارج کنیم به اینجا نرسیم که اگر ما به این آموزهها باور داریم باید در فعالیت اجتماعی نیز عمل کنیم به دنبال این باشیم کسانی بر سر کار بیایند که برایشان اسلام اولویت داشته باشد، کسانی بر سر کار بیایند که ایران را بر اسلام اولویت ندهند.
شعار ایران، شعار بهاییها است، هیچ چیزی جای اسلام را نمیگیرد، نگویید دوران اسلامگرایی تمام شده است، وصیت و سفارش ما به هم این باشد... اسلام امام زمان و نائب امام زمان.
اما امام زمان واقعی. نه انسان کامل که بر صالحان حکومت میکند و بعد میگوییم صالحان چه کسانی هستند، سپس میگویند مثلاً رئیس جمهور ونزوئلا. هر روز با مقوله اسلام بازی نکنیم. تفسیرهای دیگر شیطان است. مارا می خواهنذ از مسیر خارج کنند. امیدوارم همواره در راه ولایت فقیه باشیم.
لازم به ذکر است، مراسم بزرگداشت آیت الله خوشوقت با حضور حجت الاسلام آقا تهرانی، پناهیان، آیت الله مصباح یزدی و جمعی از علاقهمندان ایشان در مسجد دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.