گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، شجاعت، یعنى همان عنصر کارآمدى که ملت ایران را از دوران خاموشى و ذّلت و توسرىخورىِ جهانى به دوران زندگى در عرصه مقتداى ملتها منتقل کرد. شما بدانید ملتها در همه ادوار تاریخ، هر ضربهاى که مىخورند، از احساس ضعف و ذلّت و انهزام درونى است؛ هر کامیابى هم که به دست مىآورند، از قدرت ابتکار و شجاعت و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى استکبارىِ مرعوب کننده است.
اهم بیانات رهبر معظم انقلاب در رابطه با شجاعت به شرح ذیل است؛
1. شجاعت در چنین میدان هایى است که اثر خود را نشان مىدهد. یک آدم شجاع، وقتى حق را دید و شناخت، آن را دنبال مىکند، از چیزى نمىهراسد، رودربایستى مانع او نمىشود، خودخواهى مانع او نمىشود، عظمت جبهه دشمن یا مخالف، مانع او نمىشود. اما یک آدم غیرشجاع چنین نیست. بحث این است که گاهى بناى حقیقت، با شجاع نبودن انسانها - بخصوص اگر داراى منزلت و مرتبهاى در جامعه باشند - فرو مىریزد. به عبارت دیگر، گاهى حقّى بهخاطر شجاع نبودن یک انسان در اظهارنظرش، ناحق مىشود و باطلى به کسوت حق درمىآید. اینجا اگر شجاعت اخلاقى، شجاعت اجتماعى و شجاعت در عرصه زندگى - که بالاتر از شجاعت در میدان جنگ است - وجود داشته باشد، چنین مسائلى پیش نمىآید. شجاعت و قدرت تسلّط بر نفس است. امروز من، شما و آحاد ملت ایران، به این شجاعت احتیاج داریم و هر کس که کارگزار این حکومت است و دستش به چیزى از بیت المال مسلمانان مىرسد و مردم بیشتر به او اطمینان دارند، بیشتر به این شجاعت احتیاج دارد.(بیانات در خطبههاى نمازجمعه 1374/11/20)
2.اگر تقوا بود، اما شجاعت نبود، باز کافى نیست. چه بسا آدمهاى باتقوا که به خاطر نداشتن شجاعت لازم، در آن وقتى که باید اقدامى بکنند، نمىکنند و حرفى بزنند، نمىزنند. وقتى امام بزرگوار این حرکت عظیم را بهوجود آورد، یک عامل عمده آن، شجاعت امام بود؛ والّا خیلیها بودند که تقوا داشتند و مردمان مؤمن و باخدا بودند؛ اما شجاعت لازم را نداشتند. اگرشجاعت نباشد، انسان مرعوب مىشود و دشمن از همین نقطه ضعف استفاده مىکند. بهمجرّد اینکه یک مسؤول در هر نقطه از نقاطى که گفتم - چه در مجلس، چه در دولت، چه در قوّه قضایّیه، چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام، چه در شوراى نگهبان و چه در سایر مراکز مهم - شجاعت نداشت و آن صفت مهم و مؤثر در او نبود، او را مرعوب مىکنند. این تهدیدها، این حرفها و این خط و نشان کشیدنها، اغلب براى مرعوب کردن مسؤولان کشورهاست. بسیارى از ملتها بدبخت شدند، بهخاطر اینکه رؤسا و مسؤولانشان شجاعت نداشتند. ملت، شجاع و آماده حضور در صحنه بود؛ اما مسؤولانى که باید زمامها را در دست گیرند و پیشرو باشند و حرکت کنند، شجاعت لازم را نداشتند. شما اگر اهل تاریخ باشید، وقتى به تاریخ نگاه مىکنید، مىبینید هرجایى که مسؤولان و رؤسا و کارگزاران و دستاندرکاران اداره کشور از شجاعت برخوردار نبودند، آنجا یک پاى زندگى مردم لنگید. اگر همه آنها دچار بىشجاعتى و ترس شدند، مردم بدبخت شدند. (بیانات در دیدار مردم قم 1380/10/19)
3.ما نه فقط در عمل احتیاج به شجاعت داریم، در فهم هم احتیاج به شجاعت داریم. در فهم فقیهانه، احتیاج به شجاعت هست؛ اگر شجاعت نبود، حتى در فهم هم خلل به وجود خواهد آمد. درک روشن از کُبریات و صُغریات؛ گاهى انسان کُبریات را درست میفهمد، در صُغریات اشتباه میکند. این درک صحیح از مبانى دین و از موضوعات دینى و از موضوعات خارجىِ منطبق با آن مفاهیم کلى و عمومى یعنى کُبریات و صُغریات احتیاج دارد به اینکه ما شجاعت داشته باشیم، ترس نداشته باشیم؛ والّا ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرویمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جوّ، ترس از فضا؛ اگر این حرف را بزنیم، علیه ما خواهند بود؛ اگر این حرف را بزنیم، فلان لکه را به ما خواهند چسباند؛ این ترسها فهم انسان را هم مختل میکند. گاهى انسان به خاطر این ترسها، به خاطر این ملاحظات، صورتِ مسئله را درست نمیفهمد؛ نمیتواند مسئله را درست درک بکند و حل بکند؛ موجب اشتباه خواهد شد. (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1388/07/02)
4.شجاعت، یعنى همان عنصر کارآمدى که ملت ایران را از دوران خاموشى و ذّلت و توسرىخورىِ جهانى به دوران زندگى در عرصه مقتداى ملتها منتقل کرد. شما بدانید ملتها در همه ادوار تاریخ، هر ضربهاى که مىخورند، از احساس ضعف و ذلّت و انهزام درونى است؛ هر کامیابى هم که به دست مىآورند، از قدرت ابتکار و شجاعت و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى استکبارىِ مرعوب کننده است.(بیانات در دانشگاه دریایى امام خمینى(ره) و دانشگاه دریایی سپاه 1378/02/29)