آخرین اخبار:
کد خبر:۲۶۰۲۱۲

شهدا آمده بودند بگویند: «ماییم که مدافعان حرم عمه ساداتیم»

شهدا بعد از 20 و اندی سال در روز شهادت صادق آل‌ محمد(ص) آمده‌اند تا دین خود را ادا کنند و بگویند ما باز هم ایستاده‌ایم، بگویند «ماییم که مدافعان حرم عمه ساداتیم».

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، عقربه‌های ساعت 7 صبح یازدهمین روز شهریور را نشانه گرفته. از دیشب که دل خیلی‌ها در کنار تابوت‌های منظم و با فاصله چیده شده شهدا در پادگان سیدالشهدا(ع) جامانده تا امروز سحر فاصله چندانی نیست اما این بار شهدا سوار بر تریلی‌هایی که نام کجاوه‌های نور را به خود گرفته‌اند، به مقابل محل مجلس قدیم در خیابان امام خمینی(ره) حرکت می‌کنند.

 

لحظه به لحظه بر تعداد زائران افزوده می‌شود. مادری که قاب عکس تنها پسرش را به دست گرفته و بین این 92 نور همچنان به دنبال اوست. رزمندگان دیروز که حالا گرد سپیدی بر موها و محاسنشان نشسته و گاهی با نگاهی به عکس همرزمان جوانشان که زینت مسیر تشییع امروز شده و گاهی به تابوت‌های یاران قدیمی نگاه می‌کنند و مادر جوانی که کودک خردسالش را با گریه و تمنا به شهدا می‌سپارد....


بعد از سخنرانی حجت‌الاسلام ابوترابی باز هم دم آشنای یاد امام و شهدای حاج سعید حدادیان همچون ذکری، موج حرکت را در کالبد زائران می دمد و کجاوه‌های نور صف به صف در خیل عاشقان به راه می‌افتند.


این لحظات را که با نام مقدس سیدالشهدا (ع) گره می‌زنیم خوب درمی‌یابیم فدای ولایت که جسم و چه روحش در طول زمان و بلکه تاریخ جاری است.


چه بسا در سال‌های دور این نورهای خالص خداوندی، مردانه عازم دفاع شدند و حالا که امروز بعد از 20 و اندی سال در روز شهادت صادق آل‌محمد (ص) آمده‌اند تا دین خود را ادا کنند و بگویند ما باز هم ایستاده‌ایم، بگویند «ماییم که مدافعان حرم عمه ساداتیم».


حرف‌های خاکی سردار حسنی که در جمع هم‌رزمان دیروزش از شب‌های عملیات می‌گوید و نوای جمعیت که لبیک یا حسین (ع) را زینت‌بخش فضای شهر کرده‌اند بس عجیب است. هوای شهر نفسی تازه می‌کند. مردمان چه زائر، چه عابر، چه تماشاچی همه غرق در رحمت‌اند.


دوستی می‌گفت؛ بعضی وقت‌ها خدا رحمت خود را با حرکت این تابوت‌ها در شهر نصیبمان می‌کند. امروز چه درخواست‌ها، دادخواست‌ها و قول‌ها که با خودکار ضمیمه تابوت شهدا کردیم و چه حرف‌های ناگفته که در گوش تابوت‌ها زمزمه کردیم. این روزها که سخن از آمدن شهدا بود می‌گفتیم باید خود را برای مراسم تشییع آماده کنیم. اما امروز انگار که روح خسته خود را روی دست‌ها تشییع کردیم و نه ما، به بدرقه شهدا که آنان به همراهی ما آمده‌ بودند.


بعضی وقت‌ها که در این دنیا دلمان می‌گیرد پناهگاهمان می‌شود قبر شهیدی گمنام. اما حالا 92 آسمانی بر ما فرود آمده‌اند تا ما را به بهشت همراهی کنند. باید قدر بدانیم این روزها را. تابوت شهید کمیاب است...
 

برچسب ها:
تشییع شهدا
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار