گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، اواخر شب گذشته و در حالی که ساعاتی چند به بازگشت رئیس جمهور از نیویورک باقی نمانده بود، خبری که شاید خیلی از رسانه ها برای مخابره آن لحظه شماری می کردند مانند بمب در فضای رسانه ای دنیا منتشر شد: «روحانی طی مکالمه ای تلفنی با رئیس جمهور آمریکا مذاکره و گفت و گو کرد.»
همین اقدام و خبر به ظاهر ساده آن چنان پیروزی بزرگی برای آمریکا به حساب می آمد که بلافاصله پس از این اتفاق اوباما در کنگره آمریکا حاضر شد و با لحنی پیروزمندانه از جزئیات و چند و چون این مذاکره صحبت کرد.
جدای از آن که محتوای این مذاکرات چه بوده و چه صحبت هایی بین دو رئیس جمهور رد و بدل شده است، جا دارد نکاتی چند را به رئیس جمهوری که در رقابتهای انتخاباتی به حقوقدان بودن خود افتخار می کرد، گوشزد کنیم:
اول از همه اینکه کشوری که دیشب شما با رئیس جمهورش تلفنی مذاکره کردی در 28 مرداد 1332 به خواست و اراده تمام ملت ایران دهن کجی کرده و حاصل سال ها فعالیت دموکراسی خواهانه آنان را از طریق کودتایی ننگین و سیاه، طی چند ساعت به باد داد و از آن سال تا کنون حتی یک بار هم بابت این جنایت خود از مردم ایران عذر خواهی نکرده است.
دومین نکته قابل تامل این که همین کشور و همین حکومت در 12 تیر 1367 با شلیک موشک به سمت هواپیمای مسافربری کشورمان جان 290 نفر از هموطنان را بدون ارتکاب هیچ جرمی و یا شاید فقط به جرم ایرانی بودن گرفت و نه تنها بابت این جنایت تاریخی از ملت ایران عذرخواهی نکرد، بلکه به مسبب این فاجعه و این اقدام هولناک مدال افتخار شجاعت داد.
نکته سوم که جا دارد در این جا آن را یادآوری کنیم، این است که پس از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، اولین کشوری که با پناه دادن به شاه فراری و مخلوع به طور علنی و آشکار دشمنی و عناد خود با انقلاب اسلامی را آشکار کرد، کشور آمریکا بود و پس از آن نیز پرچمداران دشمنی و مخالفت با انقلاب ایران در جامعه بین الملل سیاستمداران آمریکا بودند؛ این سیاستمداران طی 30 سال پیروزی انقلاب، تمام تلاش خود را چه به صورت دیپلماتیک و چه به صورت فرهنگی و از طریق رسانه ها برای سرنگونی انقلاب ایران انجام دادند و حتی در برخی مواقع زمانی که از فعالیت های دیپلماتیک و رسانه ای ناامید شدند، کشور ما را به حمله نظامی نیز تهدید کردند و از آخرین این تهدیدها هنوز یک سال هم نگذشته است.
حال در پایان ذکر این نکته ضروری است که چگونه حافظه تاریخی رئیس جمهور حقوقدان توانسته است این مقدار خیانت و دشمنی آمریکا با ملت ایران را از یاد ببرد و براحتی از چندین سال ظلم و پایمال شدن حقوق ایران توسط آمریکا چشم پوشی کند؟ به نظر می آید که روحانی باید پس از بازگشت از نیویورک و در بدو ورود به کشورمان در مورد این مذاکره و دلایل آن توضیحات قانع کننده ای را به تمام ملت ایران ارائه کند، در غیر این صورت و در صورت عدم ارائه توضیح قانع کننده، رئیس جمهور از منظر دوستداران و طرفداران انقلاب، مرتکب اشتباه و خطایی غیر قابل بخشش شده است.
"هر بلايي که آمريکا سر ما آورده باشه ديگه از بلاي هيرو شيماو ناکازاکي که سر ژاپن آورده که بد تر نيست "
جواب:
دوست عزيز ميخواي برو به آمريکا پيشنهاد بده رو سرمون بمبم بريزن ها؟
خوبه خودتم ميدوني که آمريکا همچين کشور کثيفيه که رو سر مردم بي گناه بمب ميريزه حالا مياي ميگي بايد باهاش رابطه داشته باشيم؟به چه قيمتي؟
به قيمت زير پا گذاشتن تمام ارزشهامون؟زير پا گذاشتن خون شهدامون؟زير پا گذاشتن حرف امام خميني که فرمودن آمريکا شيطان بزرگه و ما با آمريکا مذاکره نمي کنيم؟
دوست عزيز تا وقتي که آمريکا جناياتش توي عراق و افغانستان و فلسطين و سوريه و از همه مهمتر ايران رو جبران نکنه ما نبايد رو صورتش حتي تف هم بندازيم
آمريکا آمريکا مرگ به نيرنگ تو... خون جوانان ما مي چکد از چنگ تو...
ممنون که فرزندان ايران رو شهيد کردي
ممنون که اينهمه سال دشمن ما بودي
از دست چودني پنهان زير دستکش مخملي ات ممنونيم
ممنون که به شوررشيان سوريه سلاح ميدي
و البته به تبع اون هم بايد بگيم اسرائيل مچکريم
آمريکا دقت کن!
(با همان لحن " داور دقت کن" خوانده شود.)
امام خامنه اي:
هيچ كس در چشم اين دشمنان منفورتر از چهرهى درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برايش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ بهخاطر اينكه ايستاده بود، بهخاطر اينكه امام با دو خصوصيّت بىنظير «بصيرت كامل» و «قاطعيّت تمام» - هم خوب ميديد و درست ميفهميد، هم قاطع مىايستاد - سدّى بود در مقابل پيشرفت اينها و در مقابل ناخن زدن و نيش زدن و ضربه زدن اينها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض كرديم برايش احترام هم قائل بودند، ميفهميدند عظمت او را،
ادامه در نظر بعدي....
امروز هم همينجور است؛ هر كسى كه در پايبندى به اين ارزش اصولى و اصلى، يعنى ارزشى كه هويّت سياسى انقلاب را معيّن ميكند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پايبندتر باشد و بفهمد كه فهرست مشكلات توليدشده و ايجادشدهى دشمنان عليه نظام اسلامى در اين چهارچوب ميگنجد - هركسى با يك چنين بينشى و با ايستادگى در اين راه باشد - همانقدر براى آنها مبغوض است. البتّه عالَم ديپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم ميزنند، مذاكره هم ميكنند، درخواست مذاكره هم ميكنند، خودشان هم ميگويند. به يكى از اين سياستمداران غربى چند روز پيش از اين گفته بودند شما كه ميخواهيد مذاكره بكنيد با ايران، خب دشمن است ايران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاكره ميكند ديگر! يعنى اقرار به دشمنى با ايران؛ صريح ميگويند.
ادامه دارد...
علت دشمنى اشخاص نيستند، علت دشمنى اين حقيقت و اين هويّت است. همهى آنچه كه ميگويند در اين چهارچوب بايد تفسير و تحليل بشود، در اين چهارچوب بايد فهميده بشود.
ما مخالف با حركتهاى صحيح و منطقى ديپلماسى هم نيستيم؛ چه در عالم ديپلماسى ، چه در عالم سياستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چيزى هستم كه سالها پيش اسمگذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در يك جاهايى بسيار لازم است، بسيار خوب است؛ عيبى ندارد، اما اين كشتىگيرى كه دارد با حريف خودش كشتى ميگيرد و يك جاهايى به دليل فنّى نرمشى نشان ميدهد، فراموش نكند كه طرفش كيست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كارى است؛ اين شرط اصلى است؛ بفهمند كه دارند چهكار ميكنند،
اداه دارد....
بفهمند كه دارند چهكار ميكنند، بدانند كه با چه كسى مواجهند، با چه كسى طرفند، آماج حملهى طرف آنها كجاى مسئله است؛ اين را توجّه داشته باشند.1392/06/26