گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ زهرا مهاجری- هر سال این موقع ها که می شود، یادمان می افتد یک تعداد از هموطنان روشندلمان، با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند؛ از این مشکلات حرف می زنیم و می نویسیم و چاره اندیشی می کنیم، اما این که این چاره اندیشی ها تا کجا توانسته به حل مشکلات این قشر بینجامد، موضوعی است که باید بررسی شود.
طبق آمار در ایران، حدود 75 هزار مرد نابینا و 40 هزار زن نابینا وجود دارد که از این تعداد، بیش از 300 نفرشان توانسته اند به دانشگاه های کشور راه پیدا کنند و دانشجو بشوند.
برای خیلی هایمان که از نعمت بینایی برخورداریم، سخت است تصور این که کسی با این همه محدودیت، بتواند درس بخواند و کنکور بدهد و وارد دانشگاه شود و از آن به بعد، پا به پای دانشجویان عادی ادامه تحصیل دهد و امتحان ها را پشت سر گذارد و آخر سر هم فارغ التحصیل شود.
شروع مشکلات از زمان کنکور
دانشجویی که وارد دانشگاه شده، از مراحلی گذشته که کم از هفت خوان رستم ندارد. غول کنکور برای ما سالم ها به اندازه کافی وحشتناک هست؛ حالا تصور کنید معلولیت هم یک غولی شود بزرگتر از خود غول کنکور!
سوهانی، دانشجوی رشته روان شناسی است. او از روزهای آمادگی اش برای کنکور می گوید. تعریف می کند که کتاب های کمک آموزشی و تست، گویا شده و به صورت بریل نبوده. تنها یکسری تست قلم چی بود که هفته ای یک بار آزمون داشت که البته به نظر این دانشجوی رشته روان شناسی، آزمون ها خیلی هم سطح خوبی نداشت و استاندارد نبود.
در کنکور امسال، 241 نفر نابینای مطلق و 373 نفر کم بینا شرکت کردند که زمان پاسخگویی به سوالات این افراد، تقریباً یک و نیم برابر زمان لازم برای هر یک از آزمون این درس ها بود.
علاوه بر آن به منظور فراهم آوردن تسهیلات لازم، برای پاسخگویی به سوالات داوطلبان نابینای مطلق، همانند سال گذشته ترتیبی داده شده بود که علاوه بر درنظر گرفتن منشی که به زبان عربی و زبان انگلیسی آشنا باشد سوالات برخی از درس ها نیز به خط بریل تهیه شود.
علاوه بر دفترچه های تهیه شده به خط بریل، دفترچه سوالات عادی نیز در اختیار داوطلبان نابینای مطلق قرار گرفت تا چنانچه برخی داوطلبان بر اثر حادثه، نابینا شده و به خط بریل تسلط ندارند، بتوانند با کمک منشی به سوالات آزمون سراسری پاسخ دهند.
اما با این حال، بچه ها با مشکلاتی روبرو بودند. عسگری، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران است. این دانشجو، در مقطع ارشد درس می خواند و علاوه بر کنکور سراسری کارشناسی، کنکور ارشد را نیز پشت سر گذاشته است. می گوید: «در بعضی از دروس واقعاً مشکل داشتیم. مثلاً من در کنکور، زبان را صفر زدم. با این که خوانده بودم، اما چون وابسته به منشی بودم و منشی بسیار تند سوال ها را می خواند، نمی توانستم به سوال ها جواب دهم. اگر همین سوال ها به خط بریل بود، دیگر این مشکل را نداشتم.»
این دانشجو به داوطلبانی که در آزمونشان درس عربی وجود داشت هم اشاره می کند و از سختی های مشابهشان می گوید که گاهی شانس نمی آورند و منشیشان بد از آب درمی آمد و روی نتایجشان تاثیرگذار بود.
عسگری به یک وجه دیگر این مشکلات نیز اشاره می کند؛ می گوید در کنکور ارشد یا دکتری یکسری سوال ها، همراه با شکل هستند که برای پاسخ دادن نابینایان به این سوال ها، تمهیدی اندیشیده نشده است و همین با عث می شود که بین این داوطلبان و سایرین، تبعیض ایجاد شود.
یک دانشجوی نابینا چطور درس می خواند؟
واقعیت اینجاست که ماجرا به همین سختی است که تصورش را می کنیم. دانشجویان روشندل با مشکلاتی روبرو هستند که تا جای آنها نباشیم نمی توانیم درکشان کنیم.
مریم سوهانی، دانشجوی رشته روان شناسی است. او و چند روشندل دیگر، در دانشگاه آزاد مشغول تحصیلند. می گوید در دانشگاهمان در طبقه هفتم و در گوشه ای ترین جای راهرو، محلی که سابقاً انباری بوده اتاق نابینایان قرار دارد که در آنجا نوارهایی که دانشجویان داوطلبانه ضبط کرده اند، نگهداری می کنند.
دانشجوهای کم بینا و نابینا، برای مرور درس ها باید صدای استاد را ضبط کنند و آن را گوش دهند؛ چرا که نوشتن جزوه به خط بریل برایشان بسیار سخت و وقتگیر است و چاره ای جز گوش کردن نیست. هر کدامشان هم یک روش برای حفظ کردن درس دارند. یک عده همه درس را یک بار گوش می دهند و بار دوم، تکه تکه با نوار ضبط شده تکرار می کنند و با تکرار آنها را حفظ می نمایند، گروهی هم هستند که پس از یک بار گوش دادن درس، آنها را برای خودشان و با صدای خودشان به صورت خلاصه ضبط می کنند و بعد، خلاصه برداری هایشان را گوش می دهند تا درس را حفظ شوند؛ در این میان دانشجویانی هم هستند که چیزهایی که گوش می دهند را می نویسند و به خط بریل درمی آورند و بعد، نوشته های خودشان را می خوانند.
مسئولان صندوق رفاه دانشجویی وزارت علوم، متصدی رسیدگی به این امور دانشجویان معلول هستند و اذعان دارند که دانشجویان علاوه بر نیازمندی های عمومی به منابع کمک آموزشی خاص شامل کتب علمی گویا، دستگاه برجسته نگار و دستگاههای ضبط و پخش صوت نیاز مبرم دارند.
این کار را موسسه ای به نام موسسه نابینایان رودکی انجام می دهد. در این موسسه به غیر از جزوات درسی، رمان های بریل و کتاب های دیگر به این زبان، برای نابینایان وجود دارد. دانشجویان نابینا و کم بینا می توانند جزوات مورد نیاز خود را به این موسسه ببرند و این موسسه، جزوات را برایشان گویاسازی کند که این پروسه، هزینه چندانی برای دانشجو ندارد و تقریباً ارائه این خدمات، رایگان است.
اما این موسسه هم محدودیت هایی را برای نابینایان ایجاد کرده است. یکی از این محدودیت ها، استفاده از نوار کاست است. کتاب های گویاسازی شده روی نوار کاست ریخته شده اند که با توجه به پیشرفت تکنولوژی، این امر دور از ذهن و نامانوس به نظر می رسد. کیفیت پایین صدا و حجم بالایی که این کاست ها اشغال می کنند، از مشکلاتی است که نابینایان با آن مواجهند.
تحصیل در رشته های خاص و محدود
ادامه تحصیل برای افراد کم بینا و نابینا، در رشته هایی به غیر از رشته های علوم انسانی میسر نیست و دانشجوی روشندل، حتی اگر به مباحث مهندسی و یا علوم پایه و غیره نیز علاقه داشته باشد، به دلیل محدودیت ها و کمبود امکانات، امکان ادامه تحصیل در این رشته ها را ندارد و اکثر دانشجویان، در رشته های علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند.
این مشکل به همین جا ختم نمی شود. حتی در دروس موظف رشته های علوم انسانی نیز، دروسی پیدا می شود که دانشجو را دچار مشکل می کند. سوهانی در این باره می گوید: «در رشته ما چند واحد آمار هست؛ آمار توصیفی و آمار استنباطی. سر کلاس این دو درس، استاد خیلی واضح و علنی آبی پاکی را روی دستمان ریخت و گفت مشکل شما به من ربطی ندارد و حتی اجازه ضبط کردن صدایش را هم به ما نمی داد. ما به ناچار جزوه ها را از بچه های دیگر می گرفتیم و کپی می کردیم و از خانواده و اقواممان می خواستیم تا آنها را برایمان به صورت بریل درآورند تا بتوانیم از درس سردربیاوریم.»
امنیتی که نیست
یکی دیگر از مشکلات که مخصوص دانشجویان نابینا نیست و گریبان همه معلولان را می گیرد، مشکلات در زمینه عبور و مرور است. صادقی، جوان روشندل تهرانی از کمبود خدمات به معلولان، بخصوص نابینایان می گوید و این که شهر، برایشان مناسب سازی نشده است. می گوید: «ما وقتی از در خانه بیرون می آییم، آماده مواجهه با انواع و اقسام پیشامدها هستیم. مثلاً همین چند وقت پیش بود که یک نابینا در یکی از ایستگاه های مترو جانش را از دست داد و به دلیل معلولیتش با قطار برخورد کرد. ما برای رفتن به مقصدهای طولانی با مشکلاتی روبرو هستیم که امنیتمان را تحت الشعاع قرار می دهد.»
مسئولان شهری برای معلولان، تمهیداتی در نظر گرفته اند. یکی از این تمهیدات، آژانس معلولان است که این افراد می توانند با شماره 6305 تماس بگیرند و از خدمات آژانس معلولان استفاده کنند. به گفته مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی، این سامانه اکنون دارای بیش از هزار نفر مشترک فعال است و در حال حاضر 10 دستگاه اتوبوس با ظرفیت 12 تا 20 معلول با ویلچر و 12 نفر صندلی نشسته و دو دستگاه اتوبوس مگاترانس مناسب سازی شده جهت ارائه خدمات تشریفات با اولویت معلولان فاقد ویلچر در این پایانه فعال هستند.
همچنین 20 دستگاه خودروی ون مناسب سازی شده برای معلولان دارای ویلچر با ظرفیت دو تا سه نفر و سه نفر ظرفیت صندلی نشسته در اختیار این سامانه قرار دارد که به معلولان و جانبازان در سطح شهر خدمات رسانی می کنند.
سوهانی، دانشجوی روشندل نیز به این سامانه اشاره می کند، ولی از ارائه خدمات آن راضی نیست: «با این که قیمت این آژانس بسیار مناسب است و هر کجای تهران که بخواهیم برویم، با پرداخت 7000 تومان می توانیم این کار را انجام دهیم، اما تعداد ماشین های این سامانه اصلاً کافی نیست و هر بار که تماس می گیریم می گویند ماشین نداریم! و تازه این در حالی است که طبق ضوابط این آژانس، باید از روز قبل، ماشین را رزرو کنیم و با هماهنگی قبلی این کار انجام شود.
دانشجوی نابینا؛ خواسته ها و آرزوها
درست است که محدودیت نتوانسته مانع پیشرفت دانشجوی نابینا شود و این هم درست که هر محدودیتی، یک دریچه بزرگتر برای فرد محدود شده باز می کند، اما با این حال این بچه ها خواسته هایی هم دارند.
سوهانی، بیشتر شدن امکانات سخت افزاری را کمک بزرگی به دانشجویان معلول می داند. می گوید هر چقدر کتاب صوتی و جزوات بریل بیشتر شوند، محدودیت های ما هم کاهش پیدا می کند و بهتر و با کیفیت تر می توانیم درس بخوانیم.
عسگری که در یکی از بهترین دانشگاه های کشور در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کند، نگران اشتغال است. می گوید: «به این امید به این دانشگاه آمدم که از لحاظ شغلی بتوانم جایگاهی برای خودم پیدا کنم.»
این دانشجو، حمایت مسئولان را در این زمینه خواستار است و یکی از دغدغه های دانشجویان معلول را اشتغال می داند.
دانشجویان روشندل چیز زیادی نمی خواهند و به همین کم قانعند و توانسته اند با شرایط موجود، پا به پای سالم ها درس بخوانند و پیشرفت کنند، اما نباید قناعتشان سبب شود که مسئولان مربوط، نسبت به مشکلاتشان بی توجه شوند و حرف و توجه به این قشر، به هفته گرامیداشت نابینایان و صاحبان عصای سفید محدود شود.
تشکر ميکنم از اين همه دقت و ريزبيني نگارنده اين گزارش
الحق که خيلي زحمت کشيدن و من هم به عنوان خواننده لذت بردم.