گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ دانشگاه اسلامی از دو منظر باید مورد بررسی و تامل قرار گیرد؛ نخست از حیث اسلامی بودن آن و دیگری از حیث ایرانی بودن آن؛ که نگارنده در پرداخت به این دو عامل از دو منبع آیات و روایات معصومین (علیهم السلام) (در بعد اسلامی بودن) و افکار و ایده های متفکران ایرانی چون شهید مطهری و امام خمینی (ره) (در بعد ایرانی¬بودن) استفاده نموده است.
الف- دانشگاه مطلوب از نظر ائمه (علیهم السلام)
آنچه که به عنوان علمی دارای ارزش مطالعه در اسلام و در دیدگاه ائمه ی معصومین در نظر گرفته می شود، علم نافع است. علم نافع، علمی است که فرد آموزنده و متعلَّم را به حقیقت دانش که همان شناخت نفس و در نهایت حق تعالی است رهنمون سازد. در این زمینه، می توان به حدیثی از حضرت امام کاظم (ع) اشاره کرد که در آن چهار ملاک برای علم نافع برمی شمارند:
یک- "ان تعرف ربک"؛ علمی که به تو کمک کند پروردگارت را بهتر بشناسی.
دو- "ان تعرف ما صنع بک"؛ علمی که به تو بصیرت و بینایی کافی عطا کند، تا بتوانی قدرت حق تعالی را در آفرینش خود ملاحظه کنی.
سه- "ان تعرف ما اراد منک"؛ از جمله ی علم نافع آن است که به کمک آن بتوانی فلسفه ی آفرینش خویش را بفهمی و بدانی که پروردگارت تو را برای چه هدفی آفریده است، تا با شناخت هدف خلقت خویش تنها راه عبودیت حق تعالی را بپیمایی.
چهار- "ان تعرف ما یخرجک من دینک"؛ از جمله ی علم نافع آن است که بدانی چه عواملی تو را از دینت خارج می کند و باعث گمراهی و فساد تو می شود. (محمدی ری شهری، 1377، ج 8، ح 14111)
ملاک هایی که در بالا در توضیح علم نافع آمده است را می توان جامع و مانع دانست؛ بنابراین معیاری برای علمی که منجر به نفع انسان (که در این مورد هم نفع دنیوی و هم نفع اخروی مدنظر است) می شود را به دست می دهد. به طور کلی می توان این نتیجه را گرفت که اگرچه در روایات به طور مستقیم به دانشگاه ها اشاره نشده است ولی با این وجود می توان گفت روایاتی که در توضیخ علم نافع آمده است، معیارهایی را برای علم نافع به دست می دهد که می توان این علم نافع را علم منظور نظر اسلام و علما و ائمه ی آن دانست که دانشگاه ها در کشورهای اسلامی باید آن را به صورت نقطه ی ایده آل خود قرار داده و در جهت آن حرکت کنند.
البته ذکر این نکته لازم می آید که به عقیده ی نگارنده ی این سطور آنچه که مهم و منظور نظر است، موضوع علم یا مولف آن نیست. بدین معنی که علم می تواند غیردینی باشد اما ضددینی نباشد. به طور مثال ستاره شناسی یا طبابت، علوم غیردینی هستند اما علوم ضددینی محسوب نمی شوند. علاوه بر این آنچه که در مورد اسلام گفته می شود که اسلام دین عقلانیت است باید در این مورد نیز لحاظ شود. بدین معنی که هر آنچه که در دایره ی عقلانیت قرار گیرد لاجرم در دایره ی اسلامیت نیز قرار خواهد گرفت.
بنابراین اگر نظریه ای باشد که مولف آن فردی نامسلمان باشد و در کشور اسلامی هم طرح نشده باشد، اگر همه ی خصوصیات یک نظریه ی عقلانی را دارا باشد و به نتایج عقلانی نیز منتج شود و به صورتی طرح شده باشد که بر اساس آن بتوان احکام کلی استخراج کرد تا قابل اجرا در همه ی کشورها اعم از کشورهای اسلامی یا غیراسلامی باشد در دایره¬ی دین اسلام قرار می گیرد؛ زیرا عقلانی است. چنان که بارها بیان شده¬است که حقیقت علم یکسان است؛ العلم نقطه، کثرها الجاهلون. (محمدی ری¬شهری، 1379، ج 1، ص 28)
ب- دانشگاه مطلوب از نظر متفکران مسلمان
در این زمینه می¬توان به آرا و نظرات امام خمینی (ره) و شهید مطهری به عنوان دو چهره¬ی شاخص روحانی در این زمینه اشاره کرد. البته باید در نظر داشت که افراد دیگری چون مرحوم دکتر شریعتی و سایر متفکران و عالمان در این زمینه مورد قبول و توجه نگارنده هستند اما با توجه به اینکه این دو تن ملبس به لباس روحانیت بوده و در جریان انقلاب اسلامی هم تاثیر به سزایی داشته¬اند، در این متن مورد توجه قرار می گیرند. در این زمینه به ذکر صحبت¬هایی که این دو بزرگوار در این زمینه داشته¬اند بسنده می¬کنیم؛ کما اینکه شهید آیت الله مطهری در مورد علم می¬گویند:
هر علمی که متضمن فایده و اثری باشد و آن فایده و اثر را اسلام به رسمیت بشناسد؛ یعنی آن اثر را خوب و مفید بداند، آن علم از نظر اسلام خوب و مورد توصیه و تشویق است؛ پس حسابش روشن است. باید دید اسلام چه چیز را فایده و چه چیز را ضرر می¬داند هر علمی که به منظوری از منظورهای فردی و اجتماعی اسلام کمک می¬دهد و ندانستن آن، سبب زمین خوردن آن منظور می گردد، آن علم را اسلام توصیه می¬کند و هر علمی که در منظورهای اسلامی تاثیر ندارد، اسلام درباره¬ی آن علم نظر خاصی ندارد و هر علم که تاثیر سوء دارد با آن مخالف است. (مطهری، 1367، ص 172)
امام خمینی (ره) هم در مورد دانشگاه¬های اسلامی معیارها و ملاک¬هایی عرضه می¬دارد که عبارتند از:
1. انسان سازی و تربیت آدم
2. تربیت و پرورش اسلامی
3. داشتن استقلال فکری
4. داشتن استقلال علمی و عملی
5. برآوردن نیاز و رفع احتیاجات ملت و مملکت
6. تربیت متخصصین خودی
بنابراین می توان گفت که از نظر متفکران مسلمان آن چیزی که باید در مورد علم در نظر گرفته شود، ملاک نفع آن است. نفعی که می تواند برای فرد، جامعه و کشور اسلامی باشد. آنچه که منافع موجه افراد و کشور را تامین نماید، علمی است که منظور نظر این افراد است. پس دانشگاه و مدارس که بستر ایجاد و پرورش این علم محسوب می شوند، باید این نکته را مدنظر خود قرار دهند.
ج- تجربه ی دانشگاه های کشور در اسلامی شدن با توجه خاص به دانشگاه علامه طباطبایی
آنچه که در مورد دانشگاه علامه بیشتر مشاهده شده است، توجه به ظاهر دانشجویان و تشکیل کلاس های جدا از هم بوده است. این مورد اگرچه مورد لازمی است در اسلامی کردن دانشگاه ها ولی موردی کافی نیست. به این معنی که اگر محتوای علمی ای که در دانشگاه ها عرضه می شود محتوایی منطبق و مطابق با اسلام باشد و اسلام حقیقی را به دانشجویان بنماید دانشجویان خود را ملزم به رعایت شعائر ظاهری دین می کنند. بنابراین رعایت ظواهر دین می تواند به عنوان نتیجه ای از اسلامی شدن دانشگاه ها در نظر گرفته شود نه مقدمه ی انجام این کار.
علاوه بر این با توجه به آنچه که در معیارهای علم نافع در دیدگاه ائمه (ع) و نگاه هایی که علمای اسلامی به مقوله ی دانشگاه و علم دارند آنچه که در اسلامی کردن دانشگاه باید مورد بررسی قرار گیرد محتوای دروسی است که دانشجویان به مطالعه ی آن می پردازند؛ و در این زمینه باید توجه کرد که معیار برای نافع و اسلامی بودن محتوای یک علم مولف و یا کشور آن نیست و بنابراین در بررسی این مقوله باید محتوای علم به تنهایی و به دور از هرگونه بررسی مولف و محل تالیف درنظر گرفته شود؛ همان طور که نبی مکرم اسلام (ص) می فرمایند: العلم اکثر من ان یحصی، فخذ من کل شیء احسنه (مجلسی، 4، 14، ج 1، ص 219)
منبع: دو هفته نامه چشمه/ استان مازندران