به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، سبک زندگی برآیند انتخاب های فردی ما است . از این منظر انتخاب های کوچک و بزرگ هر فرد سبک زندگی اش را تغییر می دهد. گاهی گستره اختیار بشر برای انتخاب محدود و گاهی به ظاهر نا محدود و بی پایان است. انسان در طول زندگی خود و به خصوص بعد از دوره بلوغ و استقلال مالی و هویتی از والدین، دست به انتخاب های زیادی می زند، از انتخاب همسر و تشکیل زندگی گرفته تا مدل لباس و پوشش و مسکن و انتخاب های بسیار کوچک تر و به ظاهر کم اهمیت تر. از خرید مایحتاج خانه گرفته تا وسائل شخصی، همه و همه میزان "مصرف" فرد را مشخص می کند.
چه شده ایم؟
مصرف سرانه افرادی که سبک زندگی شبیه به هم دارند، مبین رابطه آن سبک زندگی با مقوله مصرف و مصرف گرایی است. آمارهای زیادی با تاکید بر بالا بودن میزان مصرف در جامعه ایران منتشر می شود. مصرف بیش از حد منابع انرژی، آب، نوشیدنی های گازدار و ... از جمله این موارد هستند. این آمارها نشانگر وضع نا به سامان مصرف در جامعه ایران است. در بعضی اقلام مصرف پایین و در بعضی اقلام بالاتر از استاندارد جهانی است.
مثلا مصرف ماهی علاوه بر تبلیغات و تلاش های نهادهای مروج سلامت، همچنان بسیار پایین تر از میزان مقبول کارشناسان است، اما مصرف نوشیدنی های مضر چندین برابرِ سرانه جهانی است. با توجه به تعریفی که از سبک زندگی ارائه شد، این مسئله نشانگر وجود نقص در سبک زندگی امروز ایرانیان است. شهروند ایرانی، امروزه تمایل زیادی به مصرف دارد و گرایشی صعودی به سبک زندگی مصرفی پیدا کرده. میزان تولید زباله در شهرهای بزرگ ایران، امروزه به یک بحران زیست محیطی تبدیل شده که خود نشانگر مصرف بیش از حد و بالای افراد جامعه است.
چرا؟
در چرایی به وجود آمدن این روند خطرناک، باید به چرخه رسانه- فرد- اقتصاد توجه کرد. وقتی سبک زندگی ای به وسیله رسانه تبلیغ و وسائل و امکانات ترویج آن توسط بنگاه های اقتصادی و تولیدی خصوصی و حتی دولتی فراهم می شود، مخاطب این رسانه ها چاره ای جز پذیرش این نوع از سبک زندگی نخواهد داشت. از آنجایی که رسانه های بصری از جمله تلویزیون، جهان بینی بیننده خود را شکل می دهند و این قابلیت را دارند که جهان بینی افراد را تغییر دهند، مخاطب این رسانه ها، در برخورد با سبک زندگی ترویج یافته توسط آنها، خود را منفعل می بیند و می پندارد که این روش زندگی، روش زندگی همگانی و حتی روش زندگی درست است. مخاطب این رسانه ها پس از مدتی سبک زندگی اصلی و غالب را همان سبک زندگی رایج در رسانه های بصری می بیند و این تعبیر، وقتی برایش مسجل می شود که به بازار می رود.
اقتصاد وارداتی که در آن طرح و هویت سبک زندگی مصرفی غربی جاری است، فروشگاه ها را پر از محصولات رنگارنگ می کند و با چیدمانی هوشمندانه، افراد جامعه را به ضیافت خریدی برای مصرف دعوت می کند. در گذشته رفتن به بازار، از آنجایی که بازار محلی خاص و از پیش تعیین شده بود، با برنامه ریزی صورت می گرفت، اما معماری مدرن با کشاندن مراکز خرید به نقاط متفاوت شهری، می تواند فرد را در هر نقطه ای از شهر به دام بیندازد و بدین گونه، هر فرد می تواند به صورت بالقوه یک خریدار باشد.
رقابت بر سر چه؟
آنچه در فرهنگ مصرف گرایی که حول فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای شکل می گیرد، القای این شعار است " تا می توانی بخر و هرچه بیشتر مصرف کن". ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ اﻳﻦ ﺷﻌﺎر، رﻗﺎﺑﺖ در ﺧﺮﻳﺪ و ﻣﺼﺮف ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ وجهه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد. دو عامل را می توان در ترویج مصرف گرایی در سبک زندگی امروز قابل توجه دانست: ﻧﺨﺴﺖ ﺣﺮاج های ﭘﻲ درﭘﻲ ﮐﺎﻻها و دﻳﮕﺮی اﺷﺎﻋﻪ ﮐﺎرت های اﻋﺘﺒﺎری. در ﮐﺸﻮرهای سرمایه داری، در طﻮل ﻳﮏ ﺳﺎل ﺑﻪ ﺑهاﻧﻪ های ﻣﺘﻌﺪد ﺣﺮاج ﮐﺎﻻ وﺟﻮد دارد.
اﻳﻦ ﺣﺮاج ها ﺑﺎ اﻳﺠﺎد اﺣﺴﺎس ﻧﯿﺎز ﮐﺎذب، ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی اﻟﻘﺎ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺟﻨﺴﻲ ﮐﻪ در ﺣﺮاج ﻣﻲ ﺑﯿﻨﺪ، ﻧﯿﺎز دارد، در ﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ اﮔﺮ ﺟﻨﺲ در ﺣﺮاج ﻧﺒﻮد ﭼﻨﯿﻦ اﺣﺴﺎﺳﻲ ﺑﻪ او دﺳﺖ ﻧﻤﻲ داد. از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﻓﺮد در ﺑﺎزار ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺲ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ھﻤﯿﺸﻪ ﭘﻮل ﺑﺮای ﺧﺮﻳﺪ دارد. در اﻳﻨﺠﺎ ﻣﺴﺌﻠﻪ از طﺮﻳﻖ ﮐﺎرتهای اﻋﺘﺒﺎری ﺣﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، اﺑﺘﺪا ﻧﯿﺎز ﮐﺎذب ﺑﻪوﺟﻮد ﻣﻲ آﻳﺪ و ﺳﭙﺲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﺮﻳﺪ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺼﻨﻮﻋﻲ فراهم ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﻪ ﺗﺪرﻳﺞ، ﻣﺼﺮفﮔﺮاﻳﻲ ﺑﻪ ﻋﺪم اﻣﻨﯿﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﺠﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد و ﻋﺪم اﻣﻨﯿﺖ اﻗﺘﺼﺎدی، ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ را ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ؛ زﻳﺮا ﻧﮕﺮاﻧﻲ از کمبودها ﺑﺎﻋﺚ اﻧﺒﺎر ﮐﺮدن اﺟﻨﺎس ﺷﺪه و اﻧﺒﺎر ﮐﺮدن اﺟﻨﺎس ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﮔﺮاﻳﻲ ﺑﻲ روﻳﻪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد (لهسائی زاده، 1379، ﺻﺺ57-8)
تبلیغ برای که؟
افراد، با احساسی بر آمده از خواسته و نه نیاز وارد مراکز خرید می شوند و مراکز خرید هم به شکلی آراسته شده اند که به این خواسته ها دامن می زند و در نهایت جنونی به نام مصرف زدگی که بدون پشتوانه های اقتصادی، بدون تقاضای موثر به تعبیر اقتصاد دان ها شکل می گیرد. این همان چیزی است که فضای فرهنگی مصرف به انسان ها تحمیل می کند. نتیجه دوگانگی و پارادوکس موجود، چرخه و دور باطلی است که بر خانواده ها اعمال می شود، چرخه ای که آنها را مجبور می کند کار کنند برای خرج کردن و خرج بکنند برای این که حس درونی خودشان که همان مصرف های بی رویه است، را ارضا کنند.
تبلیغات، عاملی انکار نشدنی در این چرخه است، چرا که تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم کالا تاثیر بسیار زیادی بر میزان مصرف دارد. پیام های نهفته در تبلیغات تلویزیونی و شهری و تبلیغات چاپی، همه و همه متمرکز بر این است که به مخاطب بقبولاند که بدون خرید این وسایل و کالاها، ارزشی ندارند. در واقع این پیام ها عزت و کرامت افراد را به بازی می گیرند و با نشان دادن ابربشرهای خاص خود، فرد را به مصرف بیشتر محصولاتی که این شخصیت مصرف می کند سوق می دهند.
اسلام چه می گوید؟
توجه به مصرف از این جهت اهمیت می یابد که اصلاح مصرف، اصلاح نحوه ای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه ویژه ای دارد. از آنجایی که اسلام، هم به دنیای پیروانش توجه دارد و هم به آخرت آنان، از مسلمانان می خواهد نه دنیا خواهی آنان سبب غفلت شان از آخرت شود و نه توجه به آخرت آنان را از دنیا باز دارد. بر این اساس اسلام از یک سو راه مصرف را برای انسان باز می گذارد تا دنیایشان سامان یابد و از سوی دیگر، کاملا مراقب است که مصرف از جاده اعتدال و شرع خارج نشود. بخشی از آیات قرآنی به فرهنگ سازی درباره مصرف و آموزش درست مصرف اختصاص یافته است.
مصرف درست در اسلام مصرفی است که اصول زیر در آنها رعایت شده:
1- مصرف براساس نیاز حقیقی نه زیاده خواهی و نیاز کاذب: انسان از لحاظ روانی، آمادگی زیادی برای راحت طلبی و تجمل پرستی و حتی متمایز کردن خویش از افراد دیگر با اختیار گرفتن کالاها و خدمات بیشتر دارد. او سعی دارد به این وسیله شکافی بین خود و سایر گروه های جامعه به وجود آورد و از این شکاف، برای تثبیت وضعیت اجتماعی خود استفاده کند؛ از این رو برخی سعی می کنند با تجمل پرستی و ریخت و پاش ها، به نیازهای غیر واقعی خود که با قرار گرفتن در چنین فضایی ایجاد شده، پاسخ بدهند.
2- اعتدال و میانه روی در مصرف: امیر المومنین علی (ع) می فرماید:«هر گاه خداوند بخواهد به بنده ای خیر برساند، میانه روی و تدبیر نیکو را به او می آموزد و او را از بی تدبیری و اسراف دور می کند.»(نهج البلاغه،دشتی، 1379-ص241)
3- پرهیز از اسراف و تبذیر: خلاصه نگاه اسلام در باب مصرف این آیه کریمه است که، «.....کلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لا یحب المسرفین؛ بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید. همانا خداوند اسرافکاران را دوست نمی دارد.»(اعراف، آیه 31) به طور کلی استاندارد مصرف در اسلام "کفاف"است. منظور از کفاف رفع نیازهای ضروری، مادی و معنوی است و به نیاز انسان در خوراک و پوشاک و مسکن محدود نمی شود؛ بلکه هزینه تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، امنیت و ازدواج از نیازهای اصولی یک انسان است. حضرت علی (ع) فرمود: «کل مازاد على الاقتصاد اسراف؛ آن چه بیش از حد کفاف باشد، اسراف است.
چه باید کرد؟
و اما سئوال اینجا است که آیا جامعه امروز ما به عنوان کسانی که ادعای زندگی اسلامی و مسلمان زیستن دارند، دچار بیماری مزمن مصرف گرایی و اسراف نشده؟ در سبک زندگی جهان مدرن که هر انسانی به میزان مصرف و خریدهایی که می کند هویت می یابد، آیا این سرنوشت محتومی نیست که روز به روز انسان امروز جمهوری اسلامی با سرعت به سمت آن در حال حرکت است؟ شاید برای بازگشت به سبک زندگی های به دور از اسراف و مصرف زدگی بتوانیم از مسائل ریزی همچون پرهیز از خرید کالاهای یکبار مصرف، آب معدنی ها، وسایل لوکس و بلا استفاده – پیروی بی رویه از مدهای موجود شروع کنیم. و در نهایت به فکر بر هم زدن نظم موجود در عرصه مصرف و سامان دهی نیازها و سلیقه های خودمان باشیم .
منبع: ماهنامه قبیله هابیل/ استان یزد