گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ هفدهم آذر ماه سال جاری هنگامی که «دکتر شهاب اسفندیاری» طی حکمی از سوی «محمدرضا جعفری جلوه» -مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در دولت یازدهم- به عنوان «معاون فرهنگی» فارابی منصوب شد، بسیاری که با رویهی مدیریت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران آشنا بودند، از این انتصاب به شدت تعجب کردند؛ چرا که حضور یک مدیر جوان تحصیلکردهی کاربلد حزباللهی در حلقهی بستهی سیسالهی مدیران فرهنگی و در یک سمت مهم در بنیاد فارابی، به شدت عجیب و خرق عادت به نظر میرسید. با این حال، شجاعت «جعفری جلوه» در انتخاب «اسفندیاری» با تحسین رسانههای اصولگرا مواجه و مصداقی از اعتدال دولت یازدهم در حوزهی فرهنگ خوانده شد.
اما چند روزی بیشتر نیاز نبود تا عیار این اعتدال عیان گردد. چنانکه در نخستین روز دی ماه جاری، خبر استعفای اجباری «دکتر شهاب اسفندیاری» تحت فشار برخی از چهرههای متنفذ فرهنگی دولت اعتدال، روی خروجی رسانهها قرار گرفت تا مشخص شود که انتخاب «اسفندیاری» توسط «جعفریجلوه» با «سرهنگهای فرهنگی» دولت هماهنگ نشده بوده و خود «جعفری جلوه» در این مدت، برای عزل اسفندیاری تحت فشار بوده است.
«دکتر شهاب اسفندیاری» در نامهی استعفای خود خطاب به مدیرعامل فارابی به زبان کنایه از فشارهای فراوان این «سرهنگهای فرهنگی» دولت اعتدال بر خود و بر «جعفری جلوه» در همین مدت کوتاه پرده برمیدارد و مینویسد: «ترجیح می دهم با تقدیم استعفای خود زمینه را برای عبور شما از این وضعیت بغرنج فراهم کرده و عرصه را برای حضور فردی باب طبع اولیای امور باز کنم... از فردای صدور حکم –همانگونه که پیش بینی کرده بودم- موانع و حساسیتها آشکار شد و لذا طی مشورت با جنابعالی ترجیح دادیم تا زمان روشن شدن تکلیف برخی موارد، برنامهی معارفه به تعویق بیافتد که این وضعیت تا امروز ادامه یافته است. اکنون از طرفی هنوز پارهای موانع و ابهامات پابرجاست و از طرف دیگر به واسطهی این انتصاب، فشارهایی از سطوح و جوانب مختلف بر جنابعالی وارد آمده است که امکان همکاری در فضا و مناسباتی مطلوب -آن گونه که دوازده سال پیش داشتیم- را منتفی میسازد.»
با توجه به متن این استعفانامه و استفاده از عنوان «اولیای امور»، به وضوح مشخص است که فشارها برای استعفای اجباری «اسفندیاری»، از سوی مقامات بالای فرهنگی دولت بوده است. چنانکه شنیدههای موثق حکایت از آن دارد که مشاوران فرهنگی امنیتی رئیسجمهور –بخوانید سرهنگهای فرهنگی رئیسجمهور- در اعمال این فشارها پررنگترین نقش را داشتهاند.
از سوی دیگر، با مروری بر سوابق و تحصیلات و تجارب مدیریتی «دکتر اسفندیاری» در حوزهی سینما و تلویزیون، جای هیچ شکی باقی نمیماند که دلایل کاملاً غیرفرهنگی در استعفای اجباری وی موثر بوده است.
شایان ذکر است که «شهاب اسفندیاری» دارای مدرک «کارشناسی کارگردانی سینما» و «کارشناسی ارشد سینما» از دانشکدهی هنر و فارغالتحصیل دکترای «مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان است. وی تجربهی مدیریت در گروه فیلم و سریال شبکه تهران (1382-1384)، مدیریت امور تامین برنامهی شبکه اول سیما (1380 - 1382)، حضور در شورای فرهنگی سیما فیلم (1380 - 1384)، کارگردانی مجموعههای مستند «جهانشهریها» و «تمدنهای زنده به گور»، شبکهی 3 سیما و فعالیتهای مطبوعاتی در حوزهی هنر و سینما (1375-1380) را در کارنامهی خود دارد. وی همچنین عضو هیات علمی و استادیار دانشکده سینما - تئاتر دانشگاه هنر، نویسنده فصلی از کتاب «غرب-زدایی از مطالعات فیلم» (De-westernizing Film Studies، انتشارات راتلج) و فصلی از کتاب «سینمای دفاع مقدس ایران» (Iranian Sacred Defence Cinema، انتشارات کینگستون) است.
با این توصیفات، سوال اینجاست که این سطح از فشار بر یک مدیر باسابقه همچون «جعفری جلوه» برای برکناری یکی از مدیران تازه منصوب شدهاش که از حیث سوابق و تحصیلات سینمایی به مراتب سینماییتر از «حجتالله ایوبی» -رئیس سازمان سینمایی- است، چیست؟ آیا این برخورد افراطی در یک مدت کوتاه چند روزه، دلیلی جز عدم حضور «اسفندیاری» در حلقهی بستهی فرهنگی دولت اعتدال دارد؟
این اقدامات پلیسی در حالی صورت میگیرد که در شعارهای دولت تدبیر و امید، از یک طرف وعدهی استفاده از نیروهای متخصص معتدل با گرایشهای مختلف ولو مخالف دولت داده شده و از سوی دیگر بر عدم دخالت دولت در حوزهی فرهنگ و جایگزینی یک دولت فرهنگی به جای فرهنگ دولتی تاکید شده بود. اما در عمل، حضور یک مدیر جوان متخصص در حوزهی فرهنگ، از سوی مقامات بالادستی دولت، حتی برای یک ماه هم تحمل نمیشود و در افراطیترین شکل ممکن، تنها دو هفته پس از انتصاب «دکتر اسفندیاری» به سمت معاونت فرهنگی، او مجبور به استعفا میشود.
جالب است بدانید که در دولت اصولگرای نهم که از سوی دولت فعلی به عملکرد افراطی متهم میشود، مدیر دوم خردادی همچون «محمد آفریده» با وجود سابقهی مدیریت در دولت اصلاحات، با چراغ سبز وزیر ارشاد اصولگرای وقت در سمت خود در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ابقا میشود و نصایح دلسوزان ارزشی حوزهی فرهنگ برای عدم استفاده از او، به جایی نمیرسد. تا جایی که «آفریده» در همین دولت اصولگرا، برای چهار سال تمام سینمای پایهی ایران را به عرصهی جلوس ضدانقلاب تبدیل میکند.
حتی در همین دولت نهم، «علی جنتی» -وزیر ارشاد فعلی- با وجود اختلاف دیدگاه فراوانی که با دولت اصولگرا دارد، از سال 84 تا 85 به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور فعالیت میکند و از 85 به بعد، با امضای شخص رئیسجمهور به عنوان سفیر ایران در کویت منصوب میشود.
در دولت دهم هم انتصاب «حجتالله ایوبی» -رئیس سازمان سینمایی فعلی- به ریاست «موسسهی فرهنگی سازمان اکو» از سوی «سید محمد حسینی» –وزیر ارشاد دولت دهم- نمونهای دیگر از حضور سلیقههای غیرهمسو با دولت در مناصب دولتی است. ایوبی در دولت نهم نیز به مدت سه سال معاون فرهنگی-اجتماعی وزیر کشور بود.
به نظر میرسد این روزها، شعارهایی همچون «جذب حداکثری» که از سوی مدیران فرهنگی دولت به کرات استفاده میشود، معنایی جز حذف تمام عیار حزباللهیها از حوزهی فرهنگ و در عوض، استفاده از چهرههای مرعوب جریان شبهروشنفکری در گلوگاههای فرهنگی و دعوت از فیلمسازان بیبیسینشین برای فیلمسازی ندارد. چنانکه با این اوضاع و دخالت «سرهنگهای فرهنگی» دولت اعتدال در جزئیترین انتصابات مدیران زیردستی، باید منتظر رونمایی ابعاد بیشتری از «فرهنگ سرهنگی» و اقدامات افراطیتر در این چهار سال باشیم.
در سایت خبری تابناک بر علیه «دکتر شهاب اسفندیاری» معاون فرهنگی پیشین بنیاد فارابی منتشر شد که در آن ادعا شده بود برخلاف ادعای ایشان و رسانههای جبهه انقلاب که دلیل استعفای اسفندیاری را فشار مقامات دولتی عنوان کرده اند، عدم صدور مجوز ماموریت شهاب اسفندیاری از دانشگاه محل خدمت به سازمان سینمایی دلیل این استعفا بوده است و فشار برای حذف ایشان از بنیاد فارابی کذب محض است.
دکتر شهاب اسفندیاری اما بعد از انتشار این مطلب جوابیهای را در اختیار مدیران تابناک قرار دادند که طبق اصول حرفهای باید در آن رسانه منتشر میشد اما مدیران این سایت از انتشار این جوابیه خودداری کردند. آنچه در زیر میخوانید مکاتبات دکتر اسفندیاری با مسئولین سایت تابناک است که پس از خودداری آنان از انتشار آن در سایت تحت مدیریت خود، توسط شهاب اسفندیاری منتشر شده است:
متن این نامه را به علت که بسیاری از اتفاقات عجیب سینمایی در سال گذشته را بیان می کند درذیل مطل منعکس می کنیم:
سردبیر محترم خبرگزاری جمهوری اسلامی
با سلام
نظر به این که گزارشی با عنوان «یک استعفاء در فارابی و گمان ها» (کد خبر 80971834 (3740515) | تاریخ خبر: 08/10/1392) بر روی خروجی آن خبرگزاری قرار گرفته که مشتمل بر موارد کذبی است که شایسته خبرگزاری رسمی «دولت راستگویان» نیست، و با عنایت به این که در این گزارش اتهام ناروا و اطلاعات نادرستی درباره بنده مطرح شده است، خواهشمند است بر اساس قانون مطبوعات و اصول شرافت حرفه ای، توضیحات ذیل به عنوان پاسخ اینجانب بر خروجی آن خبرگزاری منتشر گردد.
1 - ادعای مطرح شده در این گزارش در خصوص استعفای اینجانب از معاونت فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، تکرار ادعای دروغی است که چند روز قبل در یکی از سایت ها به نقل از منابع ناشناس مطرح شده بود و بنده آنرا تکذیب کرده بودم. بعید است آن تکذیب از چشم خبرنگاران تیزبین و سردبیران خبره ایرنا پنهان مانده باشد. لذا تکرار آن خبر در این خبرگزاری رسمی مایه شگفتی است.
2- اینجانب پس از استعفاء، علی رغم پیگیری مکرر رسانه های مختلف و حتی تماس خبرنگار رسانه ملی، از هرگونه مصاحبه در این خصوص خودداری کردم و تاکید کردم که مسایل سینمای ایران فراتر از این حاشیه ها است. اکنون پس از 8 روز، مشاهده می شود که خبرگزاری رسمی دولت مطلبی به نقل از «یکی از دست اندرکاران سازمان سینمایی»! منتشر کرده است که خود نوعی دامن زدن به این حاشیه ها است. اگر بنا است این ماجرا ادامه یابد، طبعا بنده نیز در تصمیم خود تجدیدنظر خواهم کرد تا بلکه این افراد ناشناس از پس پرده خارج شوند و به طور شفاف مسئولیت اظهارات نادرست خود را برعهده گیرند.
3- ادعای مطرح شده در این گزارش مبنی بر این که دانشگاه محل خدمت با «انتقال» من به بنیاد سینمایی فارابی موافقت نکرد، نادرست است.
اولا مایه تاسف است که نویسنده گزارش اطلاع درستی از مقررات اداری و ماهیت حقوقی بنیاد سینمایی فارابی ندارد. از آنجا که بنیاد فارابی یک بنیاد غیر دولتی است، اساسا بحث «انتقال» کارمندان دولت یا اعضای هیات علمی دانشگاهها به آن بنیاد مطرح نبوده و همکاری با این بنیاد صرفا منوط به موافقت دستگاه یا دانشگاه محل خدمت است.
ثانیا طبق قانون اساسی سمت های آموزشی شغل محسوب نمی شود و بسیاری از اعضای هیات علمی دانشگاه ها، علاوه بر انجام وظابف آموزشی و پژوهشی، مسئولیت هایی در دستگاه های دولتی داشته و یا قرارداد همکاری با نهادها و شرکت های غیردولتی دارند.
ثالثا ریاست محترم دانشگاه هنر پیش از استعفای اینجانب، موافقت خود با همکاری بنده با بنیاد سینمایی فارابی را به مدیرعامل این بنیاد منعکس کرده بودند.
رابعا، مدیرعامل محترم بنیاد فارابی پس از استحضار از واکنش هایی که در خصوص حضور اینجانب در معاونت فرهنگی بنیاد، از سوی برخی افراد ذی نفوذ در سطوح عالی دولت ابراز شده بود، در حضور تنی چند از مدیران و مشاوران این بنیاد، به اینجانب پیشنهاد پذیرفتن معاونت دیگری را ارائه کردند که البته بنده نپذیرفتم. سوال این است که اگر دانشگاه محل خدمت مخالف همکاری بنده با بنیاد فارابی بود، چطور معاونت دیگری در این بنیاد به بنده پیشنهاد شد؟ و اگر فشاری نبود، چرا در تصمیم در خصوص معاونت فرهنگی تجدیدنظر شد؟
4 - حتی در متن مصاحبه رسمی معاون اطلاع رسانی بنیاد فارابی با خبرگزاری ایسنا درباره استعفای بنده در تاریخ 1 دی 1392 هم تایید شده بود که «دلایل دیگری» نیز در این استعفا نقش داشته است.
5 - در متن گزارش ایرنا، اطلاعات نادرستی در خصوص سابقه فعالیت فرهنگی و مطبوعاتی اینجانب ارائه شده است. نویسنده ضمن سانسور سوابق علمی، هنری و مدیریت فرهنگی بنده، خواسته است این موارد را صرفا به فعالیت مطبوعاتی تقلیل دهد. حتی در این مورد نیز با تحریف واقعیت، سال آغاز فعالیت مطبوعاتی اینجانب را 1380 ذکر کرده است. در حالی که اینجانب از سال 1375 به عنوان نویسنده و منتقد سینمایی فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کردم.
6- از همه شگفت تر این که در گزارش ایرنا، با ادبیاتی که دون شأن خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی است، به اینجانب اتهام زده شده که قصد «گرفتن پز اپوزیسیون» داشته ام! مشخص نیست که تعریف خبرگزاری رسمی دولت از «پوزیسیون» و «اپوزیسیون» چیست؟! اصولا اگر بنده «پز اپوزیسیون» داشتم که قاعدتا مثل بسیاری دیگر، محبوب برخی مقامات قرار می گرفتم. دلیلی نداشت که پس از 13 روز از من خواسته شود از معاونت فرهنگی بنیاد فارابی کنار روم.
شهاب اسفندیاری
واي به حال نيروهاي ارزشي وحزب الهي