کد خبر:۳۱۴۵۴۱
مناظره مکتوب- 14

باقری: انسان در محیط کارش ساخته شده، اجتماعی می‌شود و شکل می‌گیرد/ معین الاسلام: در غرب زن اگر می‌خواهد احساس ارزشمندی داشته‌باشد، باید بیرون از خانه کار کند

در این شماره از مناظره مکتوب به بررسی نظرات کارشناسان مسائل اجتماعی پیرامون تاثیر اشتغال زنان می‌پردازیم.

گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ در جامعه ایرانی ـ اسلامی، خانواده از ارکان اصلی محسوب می شود و توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چرا که نهاد خانواده شکل دهنده شخصیت اجتماعی افراد است. از این‌رو در این مناظره به یکی از عوامل موثر بر اعضای خانواده می پردازیم که  با جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد و آن اشتغال زنان است.

برای بررسی بیشتر این مبحث از نظرات شهلا باقری، استاد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی که در خبرگزاری دانشجو منتشر شده است و مریم معین الاسلام، پژوهشگر امور زنان و خانواده که در مصاحبه با پایگاه تحلیلی- تبیینی برهان مطرح شده است، بهره برده ایم.


«خبرگزاری دانشجو»- آیا بر عهده داشتن نقش خارج از خانه،  برای نقش مادری و همسری زنان، تبعات منفی دارد ؟


باقری : برای تبیین پدیده های اجتماعی دو شرط می گذاریم. هم زمانی و در زمانی. این سوال شما ناظر بر شرایط هم زمانی است که شخص هم مادر باشد هم بخواهد شغلی اختیار کند. در این شرایط همزمانی، قاعده اول هماهنگی بین این دو کار است تا بتوان تبعات منفی را به حداقل رساند و این عنصر هماهنگی به چند فاکتور اصلی برمی گردد.


ویژگی های روان شناختی خود فرد که قابلیت کشش تنش‌های محیط شغلی و حتی مخاطرات زندگی فردی و خانوادگی خودش را داشته باشد و بتواند تحمل کند. این چیزی است که ما در ادبیات دینی به آن سعه صدر و در روان شناسی به آن بالا بردن آستانه تحمل می گویند.


چون قطعا کار کردن در محیط های شغلی تنش های خاص خودش را دارد. تنش هایی که از لحاظ ارتباط با دیگر کارمندان، ارباب رجوع و یا مافوق حاصل می شود. علاوه بر این وقت فرد خارج از خانه اش گرفته می شود پس باید از لحاظ روان شناختی قابلیت کنترل داشته باشد تا بتواند به نحو بهینه اداره شرایط خانوادگی و محیط شغلی را به دست بگیرد و این مشروط و معطوف به این است که از ویژگی هایی مثل قدرت مدیریت زمان، قدرت هماهنگی بین وظایف و مسئولیت هایش برخوردار باشد و آستانه تحمل بالایی داشته باشد. در این شرایط زن می تواند محیط کار و خانه را به نحو احسن مدیریت کند و طبیعتا اثرات منفی هم به حداقل می رسد.


عامل اصلی این است که قطعا زن هم به لحاظ عرفی و هم دینی و شرعی، برای تربیت فرزند مناسب است و هم شرایط عاطفی لازم را برای بقای خانواده ای که مبتنی بر مودت و رحمت است فراهم کند. به همین خاطر کسی نمی تواند جای زن را از این لحاظ برای کودک و خانواده پر کند. کودک تا سنین خاصی باید از جانب مادر بنیاد های عاطفی اش شکل بگیرد و ساختار بندی شود.


پیشنهاد من این است که شغل زن در راستای تقویت این روابط با خانواده اش باشد و  محیط شغلی به نوعی مقوم روحیات زنانه اش باشد. مثلا محیط شغلی خشنی که عنصر عاطفه در آن به صفر می رساند مناسب نیست؛ زیرا زن در خانه برای فرزندانش باید مثل یک ژنراتور عاطفه عمل کند، پس محیط شغلی نباید آن را از درون خالی کند بلکه انسان در محیط کارش ساخته می شود و به نوعی اجتماعی می شود و شکل می گیرد. من با اشتغال زن موافقم مشروط به اینکه این دو بعد مقوم هم باشند و به تامین زندگی خانوادگی فرد کمک کند.


معین الاسلام : همان طور که می‌دانید، در غرب به دلیل رشد سرمایه و استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان قیمت، تبلیغات وسیعی برای کشاندن زنان به بازار کار صورت می‌گیرد تا به زنان القا شود که خانه‌داری کار بی‌ارزشی است و اگر شما می‌خواهید احساس ارزشمندی داشته باشید، باید بیرون از خانه کار کنید. در همین راستا نظام سرمایه‌داری غرب تبلیغات وسیعی در رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای انجام می‌دهد و با ابزارهای مختلف از جمله هنر به زنان القا می‌کند که باید بیرون از خانه کار کنند.


همان طور که گفتم، هدف اصلی آن‌ها استفاده از زنان به عنوان نیروی کار ارزان قیمت و در نتیجه به جیب زدن سرمایه است. بنابراین یکی از دلایل این موضوع القائات جهانی است که بر زنان جامعه ما هم تأثیر داشته و آن‌ها را به این نتیجه رسانده که ارزشمندی آن‌ها در گرو این است که کاری بیرون از خانه داشته باشند.


یکی دیگر از علل علاقه‌مندی خانم‌ها به اشتغال این است که سبک زندگی ما هم تحت تأثیر همان القائات غربی تغییر پیدا کرده و شکل غربی به خودش گرفته است. لذا در این سبک زندگی خیلی از امور تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. این سبک زندگی خانم‌ها را به این نتیجه رسانده است که کمترین وقت را به خانه و خانواده اختصاص دهند. بنابراین آن‌ها باید به دنبال یک شغل باشند.


از طرف دیگر زندگی‌های ماشینی امروزی سبب شده است که خانم‌ها در زمان کوتاهی بتوانند کارهای خانه را انجام دهند. لذا وجود وقت‌های اضافه در خانه یکی دیگر از دلایلی است که خانم‌ها را به این فکر می‌اندازد که باید کاری داشته باشند تا اوقات فراغتشان پر شود.


دلیل دیگر تحصیلات عالیه خانم‌هاست. همان طور که می‌دانید، امروز تعداد خانم‌هایی که تحصیلات عالیه دارند از تعداد مردان بیشتر است. طبیعتاً خانمی که به دانشگاه می‌رود، بعد از فارغ‌التحصیلی، به دنبال یک شغل خواهد بود. در کنار این عوامل، بالا رفتن سن ازدواج هم مزید بر علت شده است. طبیعتاً وقتی سن ازدواج بالا برود، خانم‌هایی که ازدواج نکرده‌اند به صورت جدی‌تر به دنبال کار هستند تا هم استقلال مالی داشته باشند و هم وقتشان را پر کنند.


در مجموع، عواملی که باعث شده است خانم‌ها تمایل به کار کردن داشته باشند خیلی زیاد است که برشمردن آن‌ها زمان زیادی می‌خواهد. در این میان، موضوع حائز اهمیت این است که اشتغال زنان تبعات منفی زیادی برای جامعه دارد؛ برای مثال، خانمی که نقش همسری و مادری و مدیریت خانواده را بر عهده دارد، اگر در بیرون از خانه هم شغلی داشته باشد، با توجه به تعدد نقش‌هایی که بر عهده دارد، دچار اضطراب خواهد شد.


تحقیقات صورت‌گرفته دقیقاً نشان می‌دهد که انجام وظایف چند نقش به طور هم‌زمان باعث می‌شود انرژی‌های محدود فرد از بین برود و نهایتاً نتواند به همه انتظاراتی که از او وجود دارد پاسخ دهد. در واقع تعدد وظایف باعث می‌شود خانم‌ها نتوانند به همه آن‌ها رسیدگی کنند و طبیعتاً برای آن‌ها فشار روانی ایجاد می‌شود.


علاوه بر این‌ها، اشتغال خانم‌ها بر سن ازدواج آن‌ها تأثیر می‌گذارد. تأخیر در سن ازدواج، بالا رفتن نرخ تجرد قطعی و کاهش تعداد فرزندان از دیگر پیامدهای منفی اشتغال خانم‌هاست. ضمن اینکه اشتغال خانم‌های باردار طبیعتاً ممکن است تأثیرات منفی بر آن‌ها داشته باشد. همچنین این مسأله ممکن است بر تربیت فرزندان هم تأثیرات نامطلوبی به جا بگذارد. به هر حال وقتی خانم‌ها به بیرون از منزل می‌روند، اختلالی جدی در تکوین و دلبستگی کودک نسبت به مادر ایجاد می‌شود.


«خبرگزاری دانشجو»- اشتغال مادر چه تاثیری می تواند بر شکل گیری شخصیت فرزندانش و رشد اجتماعی آنها داشته باشد؟


باقری: اشتغال زن می تواند تاثیر گذار باشد مشروط به اینکه چه نوع محیط شغلی ای را بر می‌گزیند و چگونه قواعد زندگی جمعی را به نحو احسن می آموزد. همانطور که گفتم محیط کار باید آموزاننده باشد. طبق بررسی هایی که کردیم هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب زنان بیشتر به مشاغل آموزشی و تربیتی مثل معلمی و مشاغل بهداشتی – درمانی تمایل داشته و دارند و جالب این است که قطب بندی های انتخاب شغل در این دو برهه زمانی واحد بوده و تغییری ایجاد نشده است و علاوه بر این مطالعات نشان می دهد زنان تحصیل کرده بیشتر جذب بازار کار می شوند.


دلیل گرایش به این مشاغل متفاوت است اما من تنوع ساعتی و مدل کاری را از همه مهم تر می دانم. شغل معلمی در معنای عام که شامل استادی و مراتب بالاتر می شود جنبه انسان سازی دارد و این در راستای همان تقویت محیط خانوادگی است و می تواند کمک کننده باشد و یا برای مثال شغل های بهداشتی و درمانی با مراقبت همراه است که با ویژگی های زنانه و مادرانه ارتباط نزدیکی دارد..


این مشاغل، عاطفه اجتماعی را تقویت می کند. در این شرایط سخت اجتماعی ما به عاطفه زنانه نیاز داریم که این خشونت و صعوبت را از زندگی اجتماعی بگیرد و تزریق عطوفت از طریق این مشاغل صورت می‌گیرد. تاثیر بر روی فرزندان مستقیما به شاغل بودن بر نمی گردد بلکه به زن شاغلی بر میگردد که از قوای روان شناختی هماهنگ کننده محیط کار و خانه برخوردار است و به نوعی به شغلی برمیگردد که انتخاب می کند.


خود شغل به تنهایی نمی تواند عامل وارستگی زنان باشد اما هویت شغل می‌تواند در راستای تقویت و تکامل اجتماعی زنان باشد. معلمی به طور عام و شغل‌هایی مثل پزشکی و پرستاری و امثال این مشاغل را مقوم روحیات زنانه می دانم. این مشاغل شأن اجتماعی بالایی هم دارند که منافاتی با ویژگی های روان شناختی زنانه ندارد و تاثیر منفی بر خانواده هم نمی گذارد.


علاوه بر این، در شغل های دیگر هم مراقبت های بیشتری نیاز است و کنترل اجتماعی بیشتری را می طلبد تا ضربه ای به کانون اصلی خانواده وارد نشود و این امر با تقویت همان ویژگی های روان شناختی که عرض کردم امکان پذیر است. بهترین حالت این است که بانوان شاغل بتوانند با بیشترین قرابت با فرزندانشان به کار بپردازند که متاسفانه در نظام اداری ما این امکان پیش بینی نشده است.


اگر مدارس فرزندان به محیط کاری نزدیک باشد و یا مهدکودک هایی در همان محیط شغلی مادر تعبیه شود و یا خانه های مسکونی نزدیک به محل کار باشد. البته بنده این شرایط را اصلا برای کودک زیر دو سال پیشنهاد نمی کنم چون در این سنین حضور مادر در تمام لحظات زندگی فرزند برای شکل گیری قوای عاطفی اش لازم و ضروری است و یک لحظه دوری هم ممکن است عواقبی داشته باشد.


معین الاسلام : وقتی مادر مجبور است که برای پرداختن به کارش فرزندش را به مهد کودک بفرستد، طبیعتاً آن توجه انفرادی که مادر به فرزند دارد از بین می‌رود و شکل گروهی پیدا می‌کند. در واقع توجه به یک کودک بین چند کودک تقسیم می‌شود، آن هم توسط شخصی که تعلقی به کودک ندارد. این موضوع باعث می‌شود که دلبستگی کودک به مادر کم شود و مادر هم وقتی از سر کار برمی‌گردد، طبیعتاً خستگی‌های ناشی از کار به او اجازه نمی‌دهد که بتواند به طور کامل به امور فرزندش رسیدگی کند.


در آموزه‌های دینی ما این موضوع به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است که در اثر ارتباط بین مادر و فرزند شخصیت فرزند شکل می‌گیرد. وقتی مادر فرصتی برای توجه به فرزند و پی‏گیری کارهای او نداشته باشد، طبیعی است که شخصیت آن فرزند به خوبی شکل نمی‌گیرد. ضمن اینکه اشتغال خانم‌ها تأثیرات نامطلوبی بر روابط آن‌ها با همسرانشان دارد، به این دلیل که خانم به جای اینکه در خدمت همسرش قرار بگیرد، بیشتر مشغول پرداختن به وظایفش در بیرون منزل است و این موضوع موجب زوال نهاد خانواده می‌شود و روابط زن و شوهر را در انزوا قرار می‌دهد.


ضمن اینکه در این مدل باید نشان دهیم که نقش مادری و همسری با ارزش‌ترین کار است. در واقع باید این نقش‌های خانم‌ها ارزش‌گذاری شود. امروز کشورهای خارجی هم دارند به این مسائل توجه می‌کنند. کارشناسان در سوئد دریافته‌اند که نهاد خانواده در این کشور به شدت دچار تزلزل شده، کارکرد خانواده تغییر پیدا کرده و خودکشی زیاد شده است.


تحقیقات نشان داده که علت اصلی این مشکلات اشتغال خانم‌هاست. به همین دلیل کارگروهی در این کشور تشکیل شده است تا یک مدل زن‌محور و خانواده‌محور تهیه کنند. این کارگروه در پی تهیه‌ مدلی است که در آن، ضمن اینکه خانم‌ها شاغل هستند، حیات در خانواده جریان داشته باشد و حداقل روزی 3 بار سر میز غذا اعضای خانواده دور هم جمع شود. در شرایط کنونی تهیه یک مدل کارآمد و عملیاتی برای کشور ما هم بسیار ضروری است.


نهادهای مذهبی و قانونی هم باید در این زمینه کمک کنند تا از شیوع سبک زندگی غربی در کشور جلوگیری شود. در واقع باید با ترویج سبک زندگی دینی و ارائه‌ مدلی برای اشتغال زنان هم از پیامدهای منفی اشتغال زنان بکاهیم و هم از پتانسیل آن‌ها به بهترین شکل در کشور بهره ببریم.


«خبرگزاری دانشجو»- راه حل شما برای اشتغال زنان و به حداقل رساندن اثرات منفی و بالا بردن اثرات مثبت آن، چیست؟


باقری: در اشتعال ما با افراط و تفریط مواجهیم. برخی می گویند زن باید شاغل باشد به هر قیمتی  و یا شاغل نباشد به هر قیمتی! با توجه به اینکه 50 درصد از جامعه را زنان تشکیل می دهند این بخش از جمعیت می تواند در یک فضای تولیدی موتور محرک جامعه را جلو ببرد و در واقع می بایست جامعه با دو موتور محرک اداره شود، اما امروزه ما با یک موتور این کار را انجام می دهیم. البته توصیه نمی کنم که همه خانم ها وارد فضاهای اداری و رسمی شوند، بلکه من کارآفرینی را برای خانم ها پیشنهاد می‌کنم.


درمدل کارآفرینی زن، کارفرمای خودش است و ساعت کار به دست خودش می باشد و از خلاقیت و نوآوری مطرح می شود و مزایای دیگر ... اگر در جامعه مان می توانستیم کارآفرینی خانوادگی را خیلی برنامه ریزی شده تر پیش ببریم کمک بزرگی به وضعیت اقتصادی می کردیم و چه بسا در اقتصاد مقاومتی چقدر می تواند موثر باشد و همچنین تاثیر مثبتی بر فضای خانواده و تقویت فرهنگ کار و تلاش می تواند داشته باشد.


این مدل کارآفرینی خانوادگی می تواند بهترین بازدهی و راندمان را داشته باشد چون این مدل بومی است. خانواده در ایران برای ما مهم است و هیچ وقت نمی توانیم راه گریزی از آن داشته باشیم. مادران ریشه های وجودی خانواده هستند که انسان به ریشه های وجودی اش نیازمند است پس باید کاری کرد که محیط شغلی همانطور که گفتم راهی برای تقویت روحیات زنانه و مادرانه و همچنین مشارکت اجتماعی باشد و راه حل حذف زنان از فرهنگ کار، راه حل مناسبی نیست. 


معین الاسلام: در واقع باید مدلی تهیه کنیم که دقیقاً متناسب با ساختار روحی، جسمی و روانی زنان و سبک زندگی دینی ما باشد. الگوی اشتغال زنان در جامعه‌ ما همان مدل غربی است. مسلماً این مدل در جامعه ما هم برای خانم‌ها و هم برای خانواده آن‌ها آسیب‌زاست. بنابراین در حال حاضر خلأ بزرگی در این زمینه احساس می‌شود و باید مدلی برای آن تهیه کنیم. در این مدل باید نگاه خانم‌ها را به سمتی هدایت کنیم که خانواده را در اولویت قرار دهند و در واقع اصالت با خانواده باشد. قاعدتاً در این مدل هر چیزی که به نهاد خانواده آسیب می‌زند باید از بین برود. به عبارت ساده‌تر، این مدل باید به گونه‌ای باشد که خانم‌ها هم به شغلشان برسند و هم به امور خانه و خانواده.


نباید این نکته را فراموش کنیم که واقعاً اشتغال مانع از یکنواختی و خستگی ناشی از وظایف تکراری زنان خانه‌دار می‌شود و آن‌ها را از بطالت و بیهودگی دور می‌کند. اخیراً تحقیقات ثابت کرده است که زنان خانه‌دار دچار افسردگی هستند. لذا باید برای خانم‌ها مدلی طراحی شود که اوقات اضافی آن‌ها را پر کند تا دچار بطالت و افسردگی نشوند. در عین حال باید تسهیلات ویژه‌ای برای آن‌ها فراهم شود. البته در قانون اساسی ما این تسهیلات در نظر گرفته شده است، ولی متأسفانه این تسهیلات عملاً به خانم‌ها ارائه نمی‌شود و کارفرمایان این قوانین را رعایت نمی‌کنند.


تهیه و تنظیم: ریحانه زرندی
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار