طرح مسکن اجتماعی کمونیستی و شکست خورده است/ مردم انگلستان حاضر بودند در قبرستان‌ها بخوابند و وارد این خانه‌ها نشوند
خسروی در گفت‌وگو با «خبرگزاری دانشجو»:
عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: مسکن اجتماعی یک طرح شکست خورده است که نمی‌تواند موفق باشد.
تعداد نظرات: ۱
بدون نام
-
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۲
اصولا" برخوردي اين چنين بامقوله «مسکن اجتماعي» باعث تعجب بسيار است ! يعني صرف نظر ازهرقضاوتي دقيقا" مبين بيگانگي مطرح کننده ان با مسئله مسکن در وضع موجود کشور ازيک سو و سوسياليستي وياغيرسوسياليستي بودن اقدامي از سوي ديگر است . چرا؟ چون مسکن اجتماعي در کشورهائي که از ان سالها ست ، بعنوان اهرمي جهت تنظيم بازارمسکن وجلوگيري از افزايش لجام گسيخته بهاي خريد يا احاره مسکن وپاسخگوئي به يکي از ارکان اصلي تامين حقوق اجتماعي شهروندان، بهره ميبرند ، در واقع مسکني است که «جامعه رفاه »ارائه داد . سابقه ان از اوائل قرن گذشته است ( فنلاند 1909) . اما نويسنده محترم انرا ايده اي شکست خورده دانسته است ! که گفته اي بي پايه وحاکي از عدم اشنائي ايشان با چگونگي شکلگيري وکارامدي مسکن اجتماعي در اروپاست . مسکن اجتماعي عمدتا" در کشورهاي شمال اروپا از سالهاي پس از جنگ اول روبه افزايش نهادند . اگر بفرض المان تا سال 1987 بيش از چهار ميليون واحد مسکوني اجتماعي داشت ويا تعدا د واحدهاي مسکوني اجتماعي در هلند وسوئيس وساير کشورهاي اروپاي پيشرفته تر بين 20تا 35 در صد کل واحدهاي مسکوني در شهرهابودند ، ميتوان چنين احداثي با شمار مذکور را شکست خورده ناميد!؟ طرح مسائلي که با واقعيت همخواني ندارد ، ايا موجب گمراهي خواننده مطالب نخواهد شد . يادر جائي ميفرمايند مسکن اجتماعي در مصر جواب نداد! ايا واقعا" انتظار داشتيد جواب بدهد ؟ ميدانيم مسکن اجتماعي مشخصا" در کشورهاي پيشرفته غربي ، فرضا" شمال اروپا پاسخ جامعه رفاه به حقوق اجتماعي پايه بود . اين بدان معني است که اين کشورها در شرايطي قرار داشتند که ميتوانستند پاسخگوي حقوق اجتماعي پايه شهروندانشان باشند .انچه کشورهاي اروپائي ديگر نظير اسپانيا ، پرتقال ويونان قادر به پاسخگوئي مطلوب به ان نبودند . يعني اگر در هلند ، سوئيس وکشورهاي ديگر اروپاي شمالي تعداد واحدهاي مسکوني اجتماعي بين 20تا 35 در صد کل واحدهاي مسکوني است در اسپانيا ، پرتقال ويونان اين در صد ها بترتيب 2 و1 وصفر در صد است ! انوقت بايد انتظارداشت که مصر بتواند پاسخگوي ان باشد !؟ در مصر انچه به مسکن سوسيال در ان کشور معروف شد ، مربوط به دوره زمامداري جمال عبدالناصر است . اما بموازات ان مصر نه قادر بود ، تعداد اين واحدهارا بميزاني که بتوانند موجب تنظيم بازار شوند برسانند ؛ نه اينکه ساير حقوق اجتماعي پايه را براي همه شهروندان تضمين نمايد . يعني با تحقق چنين اهدافي فاصله بسيار داشته ودارد. ايا واقعيت غير از اين است ؟در اينصورت طرح نمونه مصر انحرافي وگمراه کننده نيست ؟ اگر نويسنده محترم ، ميفرمودند ما هم کم وبيش مانند مصر قادر به ارائه مسکن اجتماعي به ميزاني که بتواند در تنظيم بازار موثر باشد نيستيم . چون اولا" ، چنين امکاناتي را در اختيار نداريم وثانيا" ، ساير حقوق اجتماعي پايه را انچنان که بايد تحقق نبخشيده ايم . نظر شان کاملا" پذيرفتني بود . اما هنگامي « اجتماعي» بودن اين گونه واحدهاي مسکوني را بعنوان عامل ناکارامدي موهوم مطرح مينمايند . در واقع تسليم خواسته بسازوبفروشها ، انبوه سازان وساير ذينفع هائي شده اند ، که هم اکنون حتي در مقابل مطرح شدن « مسکن اجتماعي» عزا گرفته اند و سخت نگران منافعشان هستند !!؟ اما مسکن اجتماعي که دربرخي کشورهاي اروپائي(کشورهاي شمال اروپا) بيش از نيم قرن بصورت عامل اصلي تنظيم بازاروپاسخگوئي به نيازمسکوني بخش عظيمي ازشهروندان اين کشورها عمل نمود، چرا اين اواخر مورد بي مهري قرار گرفت ؟ علت نا کار امدي مسکن اجتماعي بود ؟ يا دست بالا پيدا نمودن نئوليبراها ؟ که با بي چشم و روئي تمام خواهان برداشتن همهء حقوق اجتماعي شهروندان هستند !! « سايت شهرسازي وتوسعه » اين مسئله را در مقالات مفصلي ، درسايت مذکور مطرح نموده ايم . از نقد متقابل سپاسگزار خواهيم بود .
ارسال نظرات
آخرین اخبار