به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، وحید خلافکار جوانی است که متهم است بیش از دهها نفر را با قمه مجروح کرده و اموالشان به زور تصاحب کرده است و امروز چشم به رای قضات دارد تا ببیند چند سال از جوانیاش را باید در زندان بگذراند، اما وحید حاشیههایی این رویدادها باورهایی را بازگو کرد که دوست داشت آنان را به ویژه جوانان بدانند:
کام مرا با بدبختی برداشتهاند. مثلا همین پسر خالهام، شانس از روز اول یارش بوده و هست. پدر پولدار، خانه آنچنانی، ماشین آخرین مدل و....
شکل و قیافهاش هم محشر است و صد تا مثل مرا میخرد و آزاد میکند. راهی نداشتم میخواستم مثل او باشم. با یکی از دوستانم صحبت کردم.
هم درد بودیم. به قول معروف، وضعیت مالی «در پیتی» داشتیم. ساعتها با هم گفتگو کردیم. میگفت باید حقمان را از زندگی بگیریم، آن هم از توی جیب آدمهای مرفه و پولدار. دانشگاه را رها کردم، یک قمه برداشتیم و با موتور راه افتادیم در کوچه پس کوچههای بالای شهر.
آدمهایی که سرشان به تنشان میارزید را تعقیب میکردیم و در محلی خلوت به او حمله ور میشدیم و جیبهایش را خالی میکردیم.
کمی که در خلاف جلوتر رفتیم به زنان و دختران هم رحم نمیکردیم و به زور چاقو و قمه طلاجات آنان را به سرقت میبردیم و در هر سرقت و یا زورگیری فکر میکردیم، کمی به حقمان نزدیک میشویم، اما حساب و کتابهایمان درست از آب درنیامد و دستگیر شدیم.
پدرم و مادرم وقتی فهمیدند چه دسته گلی به آب دادهایم بلافاصله خودشان را رساندند کلانتری. خیلی نگرانم بودند. میگفتند ای کاش یک تار موی پسر خالهات روی سر تو بود و...
باشنیدن این حرفها داشتم منفجر میشدم. با این اشتباهی که کردهام از چشم خانوادهام هم افتادم. کاش به جای این مسخره بازی سرگرم درس خواندن میشدم و یا دنبال کار و حرفهای آبرومند میرفتم نه اینکه...
متهم ۲۳ ساله معتقد است شاید خدا هم بین بندگانش فرق گذاشته و برای همین هم بعضیها از مادر که متولد میشوند پولدار و خوشبخت و زیبا هستند و برخی دیگر...
این تصور غلط باعث شد او در روزهای جوانی عمرش، یعنی ایامی که باید بیشترین بهره برای سرنوشت سازی خود ببرد به بیراهه کشانده شود و مهر سابقه دار، پروندهاش را لکه دار کند.
خدای مهربان در آیه ۷ سوره سجده میفرماید:
«الذی احسن کل شی خلقه»
یعنی خدا زیباست و هرچیزی را نیکو و زیبا آفریده است.
بنابراین تفاوتهایی که در موجودات دیده میشود به دلیل ظرفیتی است که هرموجود شرایط آن را دارد. زشتی، زیبایی، خوشبختی و بدبختی نسبی هستند.
وقتی چیزی را نسبت به چیزی دیگر میسنجیم یکی را زیبا و دیگری را زشت یا یکی را خوشبخت و دیگری را بدبخت میپنداریم. پس هر چیزی میتواند نسبت به پائینتر از خود زیبا و نسبت به بالاتر از خود زشت باشد.
موضوع مهم دیگری که نباید از آن غافل بمانیم این است که هر موجودی در سیر تکاملی خود نقشی بر عهده میگیرد و ارزش وجودی و جایگاه و منزلت او با توجه به آن نقش ارزیابی میشود.
استاد شهید مطهری (ره) در این باره میفرماید:
«اگر به طور منفرد از ما بپرسند آیا خط راست بهتر است یا خط کج؟ ممکن است بگوئیم خط راست بهتر از خط کج است. ولی اگر خط مورد سوال جزئی از یک مجموعه باشد، باید در قضاوت خود توازن آن مجموعه را در نظر بگیریم.
در یک مجموعه به طور مطلق، نه خط مستقیم پسندیده است و نه خط منحنی. چنان که در چهره یک فرد خوب است ابرو منحنی باشد و بینی کشیده و مستقیم، خوب است دندان سفید باشد و مردمک چشم مشکی یا زاغ.»
استاد شهید مطهری در ادامه این مطلب خود جامعه را به تابلویی نقاشی شبیه میکند که اگر قسمتهای مختلف آن یک رنگ و یکنواخت باشد دیگر تابلویی وجود نخواهد داشت.
شاعر پارسی گوی در این باره خوب میفرماید که:
جهان چون چشم و خط وخال و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست.
وحید، متهم پروندهای که با هم مطالعه کردیم یک سری واقعیتهای زندگیاش را زشت میدید، او اگر میدانست که زشتیها هم یادآوری زیبایی هستند، اگر زشت وجود نداشت زیبایی نمود، پیدا نمیکرد. از طرفی او نمیداند که هرچیزی که خدا آفریده به خداوابسته است و این وابستگی یعنی زیبایی.
حال آنکه برای به کمال رسیدن این زیباییها که برخی از آنها پنهان هستند، باید تلاش کرد، باید بستر نمود این زیباییها را فراهم ساخت و باید در خود ظرفیتی به وجودآورد که بتواند زیباییهای درون را به نمایش بگذ ارد. در بیتی نغز و پر مغز آمده:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره زار خس
اما نکته پایانی، نگاهی به رفتار، تصورات و باورهای پدر و مادر وحید است. آنها میتوانستند به جای مقایسههای بیجا، به جای وارد آوردن فشارهای عصبی ناشی از این مقایسهها، مهارتهای درستی را در پرورش وتربیت فرزند خود به کارگیرند. میتوانستند به او درس زندگی بیاموزند و این یعنی آنکه خودشان درسهای زندگی را نیاموختهاند؛ چرا که فرزندان آینه تمام قد والدین خود هستندو....
مجازات این آدم ها مرگه، فقط یک لحظه خودتون رو تصور کنید که با یک قمه بهتون حمله کنند.
گذشتن از مال، خمس، زکات درست و حسابی و . . .
برگه امتحان اونا سوالاش سختتره
برگه سوال فقیرها عمده سوالاش باخدا بودن در هر بدبختی توی این دنیاست
حالا با دید دوجهانی میبینید خوشبختی خیلی هم مال پولدارا نیست مگر صالحان و باتقوایان و ...
خدا به همه ما رحم کند.