به گزارش "خبرگزاری دانشجو" به نقل از شبکه خبر دانشجویان البرز(اسنا)، محمدرضا رضائی - بومی شدن علوم انسانی همواره یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است . هدفی که با تشکیل شورای انقلاب فرهنگی در ابتدای انقلاب اهمیت خود را نشان داد و متاسفانه بعد از گذشت ۳۵ سال از عمر انقلاب گامی محکمی در راستای التقاط زدایی از علوم انسانی برداشته نشده است.
مفاهیم ترجمه شده قرون ۱۷ و ۱۸ غربی هنوز منبع اصلی پایان نامه ها، مقاله ها و منابع درسی دانشگاه های ماست و اساتیدی بر کرسی تدریس این علوم حاکم اند که تعّبد متعصبانه ای به این نظریات ترجمه ای دارند و فضای حاکم بر علوم انسانی در دانشگاه ها را به دست گرفته، هیچ ان قلتی را بر این مفاهیم روا نمی دارند.
یکی فضاهای ایزوله شده توسط اساتید سکولار، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد کرج است.
دانشکده ای که در بین اعضای هیئت علمی آن به ندرت می توان کسی را ناقد نظرات قرون ۱۷ و ۱۸ غربی پیدا کرد. نظراتی که بعضا خود غربی ها هم صدای شکسته شدن استخوانهایش را شنیده اند!
در این دانشکده به راحتی اصول اولیه اسلامی توسط اساتید سکولار و بعضا ضدانقلاب زیر سوال برده می شود ، دفاع جانانه ای از حکومت طاغوتی پهلوی می شود ، اسلام و دین ضدتوسعه و عامل خشونت معرفی می شود. مشی سیاسی ائمه معصومین را زیر سوال می برند و جمهوری اسلامی را مخالف دموکراسی و دیکتاتور معرفی می کنند و سازش با آمریکا ونظام سلطه جهانی را تئوریزه می کنند و اگر کسی جرات کند با آنها در کلاس مخالفت کند ،باید قید قبولی در امتحان پایان ترم را بزند.
ماجرا زمانی جالب می شود که برخی از این اساتید برای مسئولیت گرفتن در پست های دولتی در نظامی که مخالف آن هستند ولع سیری ناپذیری دارند!
از مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفته تا وزارت خانه هایی همچون وزارت امور خارجه و ارشاد مسئولیت های قابل توجهی دارند.
مسئولین دانشگاه هم برای تحکیم مدیریت خود ، به کمک و نفوذ این اساتید برای مُجاب کردن جریان حاکم در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیاز دارند. تاجایی که مدیریت قبلی دانشگاه برای ماندن در مسند ریاست، به صورت فلّه ای به افراد شاغل و مرتبط با مجمع تشخیص مسئولیت می داد که شفاعت وی را نزد این جریان کنند تا کمی بیشتر رئیس دانشگاه باشد.
در طول سالیان متمادی دانشکده علوم سیاسی هیچگاه بیش از دو یا سه استاد مومن به انقلاب کسی ندیده است و اساتید ارزشی ای که حتی به عنوان مدعو مشغول تدریس در این دانشکده می شوند، بیش از یک یا دو کلاس نصیبشان نمی شود.
سمت ریاست دانشکده و مدیری گروه و در این دانشکده مانند توپ پاسکاری شده و تقریبا اکثر اساتید برجسته سکولار این پست ها را تجربه کرده اند.
بعد از بازنگری سرفصل ها و دروی مقطع کارشناسی علوم سیاسی توسط کارگروه ویژه علوم سیاسی شورای تحول علوم انسانی ، تعدادی از اساتید دانشکده فوق در نامه ای به رئیس جمهور به بهانه همراهی و مشارکت در بازنگری سرفصل ها، خواستار توقف اجرای آن شدند.
این اساتید علاوه بر ایجاد فضای بسته علمی در این دانشکده ، در سال ۸۸ نیز با نوشتن نامه هایی در صدد سیاه نمایی اوضاع کشور برآمدند و بعضا در ایام فتنه ۸۸ دانشجویان را تحریم به آشوب در دانشگاه می کردند.
مخلص کلام اینکه این دانشکده حیات خلوت و منطقه ممنوعه اساتید سکولار کشور است که سالیانه صدها دانشجوی همفکر خود را تربیت کرده که البته هنری جز ترجمه نظریات غربی ندارند. برای شکستن این فضای بسته علمی ،راهی جز برگزاری کرسی های آزاد اندیشی توسط دانشجویان و اساتید دغدغه مند نیست .