به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، واحد فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور با انتشار بیانیهای اعلام کرد: چند سالی بود که امیدها در دل ما با بازگشت نگاهها به سینمای دفاع مقدس جوانه زده بود؛ اما امسال فیلمهای اکران شده در جشنواره فجر با آرمانهای انقلاب هماهنگ نبود.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«جشنواره بینالمللی فیلم فجر ایستگاه سی و سوم خود را نیز پشت سر گذاشت و اکنون فرصت آن است که با نگاهی عمیقتر این رخداد مهم فرهنگی بررسی شود. واحد فرهنگی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نیز با رصد این دوره از جشنواره، از جایگاه دیدهبانان فرهنگی انقلاب به نکاتی دست یافته که به اختصار عرض میکنیم:
۱- اولین روزهایی که مدیران فرهنگی کشور پس از انقلاب اسلامی تصمیم گرفتند به صورت سالانه گردهمایی سینماگران را در قالب جشنواره فیلم طراحی کنند، عنوان و پسوند آن را «فجــــر» قرار دادند تا این جشنواره تبلور و محلی برای ظهور و بروز سینمایی انقلاب اسلامی باشد. جشنوارهای که نه تنها قرار بود آینه تمام نمای انقلاب اسلامی برای آفرینندگان انقلاب که همانا مردم این سرزمیناند، باشد، بلکه انتظار میرفت ظرفیتی عظیم برای صدور انقلاب اسلامی و بیان آرمانهای آن به جهانیان قرار گیرد.
جشنوارهای که باید محل عرضه سینمایی میشد که بجای اغوا و فساد، زبان حق باشد و زبان مردم! که با ابزار هنر و رسانه و میتوانست جذابیتهای بصری بالایی برای تعالی بشر در جامعه جهانی داشته باشد؛ امروز در بیان پیش پا افتادهترین مسئلهها در جامعه خود هم لکنت دارد چه رسد به آنکه از آرمانها و افق نگاه یک ملت سخن بگوید.
جشنواره فجر ۳۳ در حالی به پایان رسید که تماشاگران را حتی از دیدن فیلمی در حد متوسط هم ناامید کرد، فیلمهای بیآرمان، تهی، سطحی و بلاتکلیف؛ که نه سوژه مناسب و متناسب دارد و نه قصهای جذاب؛ که نه توانستهاند دردهای این مردم را ببیند و نمایش دهد؛ نه آرزوهایشان را! جشنوارهای که قرار بود یک رخداد فرهنگی باشد اکنون کم توانتر از آن است که بتوان آن را رخداد نامید. اما شاید برای اولین بار در جهان بتوان پدیدهای را در آن کشف کرد، پدیدهای که در آن دستگاههای فرهنگی که از بیتالمال ارتزاق میکنند و میبایست یاریگر سینمای انقلاب باشند خود سازنده آثاری هستند که مایه زجر انقلاب است؛ به راستی در کجای دنیا سابقه دارد ارگانهای دولتی هزینه آثاری را تامین کنند که علیه خودشان است؛ آثاری که گاهاً سراسر سیاهنمایی و ناسزاست.
۲- با توجه به جمعبندی که ما دانشجویان از آثار ارائه شده در جشنواره سی و سوم دست یافتهایم به نظر میرسد دستگاههای فرهنگی که از بیتالمال ارتزاق میکنند میبایست سیاست گذاری دیگری را اتخاذ کنند. ۳۳ سال زمانی بسیار زیادی برای آزمون و خطاست؛ جامعه امروز منتظر به ثمر نشستن هزینهای است که تمام این سالها از بیتالمال رفته است، آنچه امروز در سینما عرضه میشود فاصله بسیار عمیقی دارد باشان مردم و انقلاب مردم، جای تعجب است که ارگانهای منتسب به جمهوری اسلامی، یا اسیر و بازیچه شدهاند و متوجه نیستند و یا در نگاهی بدبینانه آگاهانه در حق فجر انقلاب خیانت میکنند. لذا ارگانهای فرهنگی دیگر فرصتی برای تکرار اشتباهات گذشتهشان ندارند و همین امروز هم برای اصلاح سیاستهای ناکارآمدشان دیر است.
این را نیز باید بگوییم که چند سالی بود که امیدها در دل ما با بازگشت نگاهها به سینمای دفاع مقدس که ثمرات پرباری چون «روزهای زندگی» را داشت و شکوفایی سینماگران جوانی که سینمای اجتماعی را متحول کرده بودند، جوانه زده بود؛ اما امسال روند دوباره روی نگاتیوهای ناخوان با آرمانهای انقلاب بود.
۳- فجر ایستگاه سی و سوم خود نتوانست در حد و اندازه حتی متوسط ظاهر شود اما از حق نباید گذشت که معدود فیلمهای قابل قبولی نیز در این جشنواره ارائه شد که از نظر ما دانشجویان حائز نمره قبولی بوده است. سه فیلم «ایران برگر» که با مایههای طنز خود با یک واقعیت اجتماعی دست و پنجه نرم میکند، «روباه» که با سوژه خوب میتوانست البته بهتر از این باشد اما باز به نسبت جشنواره سی و سوم حد متوسط رو به بالایی داشت و در نهایت «مزار شریف» که روایتی شرافتمندانه از قصه غمبار مردمان شریف آن دیار است که سالها درگیر متجاوزان آمریکایی و دست پرودههای آنها هستند؛ فیلمهایی هستند که میشود گفت در مجموع قابل قبول بودهاند.»
کی هماهنگ بوده که این باشه؟