به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» روزنامه انگلیسی و صاحب نام گاردین را یکی از معتبرترین نشریات دنیا میدانند که گزارشات آن در تمامی زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد توجه بخش عظیمی از مردم، رسانهها و مسئولینی است که در سراسر دنیا چشم به تحلیلهای غرب دوختهاند؛ به طوری که اغلب رسانه ها بعد از به وقوع پیوستن یک رویداد مهم در سطح جهان و حتی کشورها در انتظار واکنش این نشریه پیرامون آن رویداد میمانند.
در ایران نیز پس از اتمام جشنواره فیلم فجر اهالی سینما و رسانه در انتظار تحلیل این نشریه از جریان جشنواره بودند، اما تحلیل عجیب و دور از ذهن نشریه گاردین مناسبات ذهنی اهالی سینما را به طور کلی بر هم زد. شاید آنها منتظر تعریف و تمجید یک نشریه غربی از جشنواره «خیانت و یاس» بودند اما نگاه گاردین نه تنها موید تلاش برخی سینماگران برای قبح زدایی از رفتارهای ناهنجار و سیاهنمایی جامعه نبود، بلکه تم فیلمها را مورد هجمه قرار داد.
نشریه انگلیسی زبان گاردین دو روز پیش جهتگیری و تحلیل خود از جشنواره فیلم فجر را در قالب یک گزارش منتشر کرد. این گزارش توسط یکی از گزارشگران حاضر در جشنواره نگارش شده و نویسنده آن معتقد است جشنواره سی و سوم ضعیفترین دوره این فستیوال در تمام دورههای اخیر است.
گاردین در این گزارش جشنواره فیلم فجر را جشنوارهای ضعیف و گیشه جمع کن خطاب می کند که امسال کمترین شباهتی به یک جشنواره هنری نداشته است. این گزارش ضمن یاد کردن از کارگردانهایی مانند «ابراهیم حاتمیکیا» به عنوان کارگردان هنرمند ایرانی، در معرفی کوتاه و اجمالی خود از آثار برتر این دوره بیان میکند:
«اغلب آثار سینمایی در این دوره، محتوایی مملو از خیانت، اعتیاد، بارداری و روابط جنسی دارند که بیشتر دارای جذابیتهای جذب گیشه است تا جذابیتهای فاخر هنری. فیلم زمانی برای عاشقی اثر علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی، داستان دیگری درباره خیانت و بارداری ناخواسته است. فیلم پرحرف و حدیث خانه دختر هم خط داستانی جنجالی درباره مسائل ناموسی دارد... فیلم ابری با احتمال بارش اسیدی احتمالاً اولین فیلم ایرانی است که در آن استعمال ماری جوانا نمایش داده می شود. عصر یخبندان هم یکی دیگر از فیلم های هیجان انگیز این جشنواره است که خط داستانی آن مملو از مضامینی چون خیانت، مواد مخدر و خودروهای لوکس است که هیچ یک از اینها انتظارات ما از جشنواره فیلم فجر را برآورده نمیکنند.»
گاردین همچنین در گزارش خود نقدی نیز به تجمل گرایی در آثار سینمایی وارد آورده و بیان میکند:
«سیمرغ از دیرباز نماد فجر بوده است؛ پرندهای افسانهای که در دل کوه نمادین «قاف» زندگی میکند. جشنواره فیلم فجر یک وجه جدید دیگر به شخصیت سیمرغ افزود به این ترتیب که سیمرغ از طریق کنکاش فجر در لایههای عمیق جامعه ایران، داستانهای ایرانی را روی پرده سینما میآورد. اما امسال جای آن داستانها را اتومبیلهای گران قیمت گرفته بود»
همچنین در بخشی دیگر آورده است: «قصههایی از طلاق، سقط جنین و خیانت که در ویلاهایی محصور در استخرهای آبی رنگ و باغهای مجلل روایت می شود مضمون اغلب آثار این جشنواره است»
این نشریه همچنین به مسئله حضور پررنگ و آزاردهنده اسپانسرهای مالی در جشنواره پرداخته و میگوید:
«به فضای نامطلوب جشنواره فیلم فجر ایران، باید تبلیغات طولانی مدت دو اسپانسر اصلی جشنواره یعنی رایتل، اپراتور شبکه تلفن همراه ایران و ZTE ، شرکت ارتباطات چند ملیتی چینی را هم افزود. در دورههای گذشته جشنواره فیلم فجر ایران، تماشاگران تا این حد در معرض حجم گسترده تبلیغات قرار نگرفته بودند. به همین ترتیب غرفههای متعدد رایتل در جای جای سایر سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر و نیز در مراسم اختتامیه این جشنواره به چشم میخورد. همه برندگان این دوره از جشنواره فیلم فجر ایران در کنار جایزه و سیمرغ خود یک بسته هدیه از رایتل را نیز دریافت کردند.»
نقد کنایه آمیز و تلخ گاردین به جشنواره فیلم امسال که با بخشی از نقدهای داخلی نیز همسویی دارد گویا به مذاق اهالی سینما و برخی رسانههای وابسته به سینماگران خوش نیامده و از آنجا که به هیچ وجه تمایل ندارند کسی انتقادی به کیفیت و محتوای آثار جشنواره وارد کند، نقدها را منتسب به جشنواره برلین و با هدف تخریب حجت الله ایوبی قلمداد میکنند.
نکته حائز اهمیت این است که اهالی سینما گویی به یاد ندارند که «برلیناله» را به دلیل اهدای جوایز سیاسی به آثار کاملا سیاسی، یکی از جشنوارههای آزاد و ارزشمند تلقی میکردند! آیا قرار نیست اهالی سینما نسبت خود را با جشنوارهها، نشریات و انتقادات خارجی مشخص و کاملا روشن کنند؟
آیا نقدها، جوایز و جشنوارهها تا آن زمان که به جانبداری از آثار شاذ سینماگران میپردازد، مورد احترامند و آن هنگام که آنها را مورد نقد قرار میدهد جهتدار و هدفمند هستند؟!
شاید بهتر باشد اهالی سینما که خود را در نقد به تمام ارکان حکومت و جامعه محق میدانند و گاهی حتی در کسوت یک مرجع دینی احکام شرعی را مورد نقد قرار میدهند؛ قدری هم به خود و نقاط ضعفشان دقت کرده و انتقاد پذیری بیشتری را مد نظر قرار دهند.
واقعا خاک بر سر وزارت فخیمه ارشاد با این سینمای مبتذل واقعانا.................
خدا لعنت کند علی جنتی وزیر بی فرهنگ ارشاد
حقیر فردای قیامت از تک تک نماینده های مجلس شکایت خواهم کرد بابت سکوت کردن در برابر گستاخی های علی جنتی نحس و استیحضاء نکردنش
چقدر باید شبانه روز بابت آب شدن و انحراف فرهنگ کشور عزیزمان ایران که چه خونهای عزیزی برایش ریخته اند باید خون دل بخوریم و این نماینده های مجلس یا سکوت کنند یا فرصت دهند یا دقت نکنند
در محضر خدا شکایت خواهم کرد از این نماینده های که باعث خون دل امام زمان عزیز که جان همه عالم به فدایش باد می شوند و باعث تاخیر ظهورشان می شوند
چه خونها که به دل رهبر عزیزمان نمی کنند
لعنت خدا بر هر چه خائن است باد
البته استیضاح صحیح تره !!
حالا شما خونتو بجوش نیار ..ارزششو ندارن
همین کارا رو میکنید که با شعار ادب مرد به ز دولت اوست تخطئه تون می کنن دیگه .
کاش انقد ...فقط انقد تو اون رگی که مدعی داشتنش هستی ادب و نزاکت هم بود.
شما رو توصیه میکنم به رجوع به سنت اهل بیت.
شما رفتار امام حسین با عمر بن سعد دوشب قبل از عاشورا رو با رفتار خودتون مقایسه کنید .
و حتی رفتار ایشون با عبدالله بن عمر ..یا عبد الله بن زبیر حتی !!
آخه تا کی ما باید برای این چیزای پیش پا افتاده خون دل بخوریم
این قانون اکثریت قریب به اتفاق کسانی را شامل میشود که تحصیلات دانشگاهی ندارند و در مدت غیبت از سربازی به انجام کار آزاد میپرداختهاند. اما این سوال پیش میآید چرا افرادی که وقت زیادی در دانشگاه گذاشتهاند و زمانی که باید به سربازی اعزام شوند، اتفاقا سن و سالی شبیه افرادی دارند که مشمول طرح مذکور میشوند، باید به سربازی بروند؟! آیا اگر بنای رها شدن از سربازی باشد، جوانی که سالها در دانشگاه مقاطع تحصیلی مختلف را طی کرده است و به طور طبیعی و منطقی به همین جهت هم در این سالها فرصت کسب درآمد و پسانداز مالی نداشته است، برای سربازی نرفتن، مستحقتر از افرادی که از سربازی رفتن فرار کرده اند؛ نیست؟!
به شما چه! بی سوادهای بی شناسنامه ی از جای معدود تغذیه شونده ی اتاق عملیاتیه عقل سالم در بدن سالمه متحجرِ خلاصه کلکسیون عیب و انگ! هر کسی 22 خرداد را باور ندارد حق ندارد در مورد این مسائل اظهار نظر کند. تمام
به نظر بنده حقیر جنبه دیگری از این تحلیل شما که از نظر دور مانده است رابطه مخاطب با سینماست.
ببینید بدون تعصب و جانبداری اگر به قضیه نگاه کنید، طیف قالب و اکثریت(نه همگی) افرادی که به سینما میروند و وقت و هزینه خود را صرف تماشای فیلم میکنند افرادی هستند که عموماً نگاه شما را به موضوع ندارند.
یعنی دغدغه ای به نام فرهنگ و رعایت اخلاق و اعتقادات در سینما ندارند؛ بلکه برعکس، سینما را محلی برای ارائه و تماشای جدیدترین و به روز ترین اتفاقات حوزه های عاشقانه/ روابط با جنس مخالف/تجمل گرائی/ بی قید بودن(دنیای لائیک)/ شکستن تابو های جامعه و ..... میدانند.
عموم افرادی که موافق با این متن و نوشتار و تحلیل شما هستند، کمتر حاضر میشوند (آن هم به همراه خانواده) به سینما بروند.
"قانون عرضه و تقاضا"
خدایا هدایتش کن اگه نمی شه بکشش که برای خودش هم بهتره
*رهبرا فرمان بده من نصطفی ای دیگرم
اما آیا واقعیت جامعه ی امروز ما چیزی جز مسائلی هست که توی این فیلم ها نشون میدن؟؟؟ نه نیست!
شما هم یه مشت قلم به دست مزدورید!
هر کس هم از سینمای ایران تعریف نکند، مصداق آن جانوری است که گوش هایش بلند و مخملی است.
باشد تا همگی رهسپار (جهندم!) شویم!