بعد از توقیف «اتاق عمل» از همکاری با مهران مدیری انصراف دادم

خشایار الوند نویسنده سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار سینمایی«خبرگزاری دانشجو» خبر از جدایی خود از پروژه «اتاق عمل» به کارگردانی مهران مدیری داد و عنوان کرد: از ابتدا قرار بود که تا انتهای این فیلم بنده در این فیلم حضور داشته باشم ولی بعد از وقفه‌ای که در تولید«اتاق عمل» پیش آمد با پیشنهاد نویسندگی برای یک فیلم سینمایی مواجه شدم که با مذاکراتی که با مهران مدیری داشتم در یک فضای دوستانه از گروه نویسندگان این سریال جدا شدم. امیدوارم که درآینده باز هم بتوانم با این کارگردان همکاری کنم.

نویسنده «مزاحم» در رابطه با علل یا ضعف های فیلمنامه نویسی در فیلم های سینمایی و تلویزیونی اظهار کرد: در ابتدا اگر کسانی معتقد هستند که با ضعف فیلمنامه نویسی در مدیوم سینما وتلویزیون روبه رو هستیم، بهتر است که بستری یا فضایی را فراهم آورند و کسانی را به عنوان داور در یک هئیت کارشناسی ارزیابی فیلمنامه ها بنشانیم تا برای ساخته شدن آثار سنما تبادل نظر کنند و تصمیم پایانی را برای ساخت فیلمنامه ها اتخاذ کنند.

نویسنده «پایتخت۳» در ادامه افزود: متاسفانه بعضی مواقع فاصله  ایجاد شده بین متن فیلمنامه اولیه تا آن فیلمنامه ای که تولید می شود بسیار زیاد است که دلایل متعددی همچون تغییراتی که توسط کارگردان، بازیگران و حتی تهیه کنندگان اعمال می شود از بسیاری جهات به محتوای سناریو ضربه می زند و باعث از بین رفتن جهان بینی فیلمنامه نویس می شود.

نویسنده «شب‌های برره» تاکید کرد: کسی منکر ضعف های فیلمنامه ها فیلم های تلویزیونی و سینمایی نیست و شاید هم فیلمنامه نویس خوب در این مدیوم ها داشته باشیم ولی سوالی که ذهن من را درگیر خودش کرده این است که مگر چند تا کارگردان صاحب سبک و نمونه داریم که اینطور همه انتقادها را روانه نویسنده ها می کنیم یا چند نفر از بازیگران تضمین کننده مخاطب و فروش اثرهای سریالی و سینمایی  هستند، مطئمنا به موازات کارگردان، بازیگر، فیلمبردار و.... نویسنده صاحب سبک هم وجود دارد.

خشایار الوند در همین رابطه تصریح کرد: حتی در برخی موارد شاهد هستیم که تهیه کننده یا گروه تولید برای کنترل هزینه ها، لوکیشن و ابزاری را در اختیار گروه کارگردانی و فیلمنامه نویبس قرار می دهند که به کل با فضای دکوپاز ذهنی و نوشتاری آن داستان در تضاد صد درصدی و کامل قرار دارد. که بخشی از تمرکز نویسنده و فیلمساز بر اثر این کنکاش های مداوم از بین می رود و با ذهنی ناهنجار دوباره فیلمنامه را مورد بازنویسی قرار می دهد که در این چنین شرایطی فرد نویسنده از تمامی قابلیت های خودش نمی تواند استفاده کند.

نویسنده «مرد هزار چهره» تاکید کرد: وقتی یک فیلم با کمبود مخاطب و فقدان فروش در گیشه سینماها مواجه می شود، تمامی ضعف های فیلم برگردن نویسنده مذکور هل داده می شود در صورتی که نویسنده را خود کارگردان یا فیلمساز انتخاب می کند که اگر به توانایی فیلمنامه نویس انتخابی خود  آگاهی نداشته است با چه هدفی با وی همکاری کرده و فیلمنامه را به جلوی دوربین برده است به هر جهت امیدوارم که در یک فضای کلیه کارشناسان اهم از منتقدین، فیلمسازان و... گرد هم آیند و بحث های را در جهت پیشبرد توسعه سینمایی داستانی و قصه گو ترسیم کنند تا نسل های بعدی این شاخه ها براساس این مبنای تعریف شده گام بردارند.