راهیان‌نور تمام شد و ما هنوز جرات گناه کردن داریم
خاطرات یک سفر بیادماندنی دانشجویی؛
رفته بودیم راهیان نور که هم نوا شویم با اروند، یعنی دلمان به وسعت دریا شود، که همه‌ شهیدان را بتوان در آن جا داد. رفته بودیم تا شهدا از ما قول مردانه بگیرند که شلمچه‌ای بمانیم و تا دلمان لرزید، به تلاطم افتاد و داشت سر می‌خورد به طرف گناه، یاد موج‌های اروند بیفتیم.
تعداد نظرات: ۲
مجتبی
Germany
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۳
خوش به حال دلای شیدایی و شهدایی
خوش به حال دلایی که عاشق مهدی فاطمست
چقدر قشنگ عشق بازی میکنن این شهدا با دلای بچه ها
خوش به حالتون،برا من که حالم خوب نیست
برا من دور افتاده از عاشقی و شیدایی هم دعا کنید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۶
اصلا یه چیز دیگه اس.............وصف نشدنی........خیلی باحال بود...حال هواش غریب بود نزدیک بود اصلا هرچطور که فک کنی بود...پشیمونم چرا قبلنا نرفتم...انشالله اگه عمری باشه وبطلبن حتما سال بعد هم میرم.
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار