از گوشه کنار نشریات دانشجویی؛
گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه صبح قریب،دانشگاه اراک: راستش را بخواهید چای لوزان کم کم داشت از دهان می‌افتاد که شاهد سیل فرافکنی از افاضات ناتحلیل‌گران ضدانقلابی در داخل و خارج کشور شدیم! آری باز بازی حاشیه‌ها! باز مکر کدخدا، عمروعاص و جنگ روانی و رسانه‌ای! هنوز توافقی نشده و به ثبت و امضا هم نرسیده برای مرحله عملی شدن، که برخی نوازندگان ساز غربی و نوکران بی چون و چرای کدخدا، خود را سوژه رسانه‌های شرقی و غربی و اعوان و انصار مطبوعاتی‌شان ساختند! بگذریم!
پس از انقلاب،جریان‌های سیاسی مختلفی در داخل و خارج ،در صدد گریم چهره‌ای جدید از انقلاب و ارائه روایتی نو از نسبت بین «ما» و «غرب» برآمدند و خواستار تقلیل انقلاب اسلامی به حکومتی ملی که صرفا در اندیشه‌ی بهره‌مندی‌های زودگذر و حداقلی شدند؛ بیچارگان غافل گشته بودند از این مهم که ریشه‌های انقلاب به وسعت تاریخ مبارزاتی همه مستضعفین زمین علیه مستکبرین بوده و اتفاقا هنوز هم هست!
اصلا ما را چه باک است که نوکران تمام قد سگ هار منطقه، این رویکرد «امریکاستیزی» ما را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ نام نهند؛ چرا که بی‌شک با این عناوین و القاب نمی‌توانند حداقل خدشه‌ای به آرمان‌های عظیم انقلاب‌مان_خشکانیدن ریشه‌های فساد صهیونیسم،سرمایه‌داری و کمونیسم در جهان_وارد کنند. برای ما که پر واضحست مواجهه با آمریکا و غرب صرفا جغرافیایی و منطقه‌ای نیست بلکه به مثابه زنجیره‌ای از جریان‌های فکریست، در واقع شیوه‌ای از اندیشیدن است که گاهی در منطقه امریکا، گاهی در قاره اروپا، گاهی در شبه جزیره عربستان و گاهی هم در قامت روشنفکرنماهای ایرانی ظاهر می‌شود. راستش از آن زمان که ملت غیور ایرانی در خیابان‌ها ندای "مرگ بر امریکا «و » مرگ بر اسرائیل« سر دادند راه توجیه هرگونه سازش با جریان کفر و نفاق را سد کردند پس استکبار غرب کورخوانده که می‌تواند با اسم بازار مشترک حصر اقتصادی را به میان آورد و منتظر درجا زدن ما از آرمان‌های‌مان و دست دادن به دست‌های کثیف جنایتکاران راهزن بین المللی باشد؛ پس با این تفاسیر تمام رشته‌های حیله و مکرش پنبه است! فرزندان خمینی بزرگ این روزها هوشیارِ هوشیارند چرا که می‌دانند رویکردهای اخیر آمریکا پیرامون تجدید توازن در سیاست خارجه‌اش، تنها و تنها جبران خسارت‌های مادی در دولت بوش است و بس! آری فرزندان انقلاب به خوبی دریافته‌اند نقشه مهار ایران به واسطه انزوای استراتژیک جمهوری اسلامی (انزوای ایران از سوریه و روسیه) توسط شیطان بزرگ را...
آری خوب می‌دانیم نگین انگشتری کشورهای منطقه بودن، که آمریکا را وادار به زانو زدن در قبال نظام عزیزمان ساخته، یعنی چه؟
دریافته‌ایم که وقتی جهانخوار بزرگ دم می‌زند از دراز کردن دست پلیدش به امید مشتی باز از طرف مقابل، یعنی چه؟
می‌دانیم که آمریکای دروغگو صرفا به دنبال تأیید و راستی آزمایی ایران است که اذعان داشته، تحریم‌های هسته‌ای را تا هنگام اطمینان به عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران به سوی فعالیت‌های نظامی، اجرا و در صورت اطمینان متوقف می‌کند!
و اینجاست که باید بگوییم "دروغ‌گویان همه را به کیش خویش می‌پندارند!" آری همه این‌ها را می‌دانیم که نگرانیم: نگران توقف مبارزه دائمی و تمام قد با مستکبرین و جهان‌خواران و رأس آن‌ها آمریکای پلید... نگران پذیرش شیطان بزرگ... نگران تبدیل فردو به موزه یا تور تحقیقی و تفریحی اردوهای دانش آموزی! ... نگران عهد شکنی احتمالی غرب و تکرار بد عهدی سال83! ... نگران سبک شدن آب سنگین اراک... من نگرانم، مرگ بر آمریکا !! // مطلب "اف بر افیون" از صفحه فرهنگ نشریه شماره ۹۱
شما می‌توانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.
ارسال نظرات